🔮اقسام ذكر نزد عرفاء بنقل از خزائن نراقي🔮
✍فرمايد:
📿فائدةٌ در بعضي از رسائل عرفا ذكر را هفت مرتبه ذكر كردهاند
🏷قالبي ، نفسي ، قلبي ،و سرّی ،و روحي ، و عيوني و غيب الغيوب
📝تفصيل آن آنست كه:
📌ذاكر در ابتداي انابت كه هنوز ذكر در باطن او سرايت نكرده باشد و سير او در سلوك از محسوسات جزئيّه نگذشته مداومت او را برذکر زبان قالبي گويند .
📌و چون او را به سبب تكرار و مواظبت تبديل بعضي از اخلاق ذميمه حاصل شود ، و اثر ذكر را در نفس خود ادراك نمايد و به تعقّل معني ذكر مسرور شود آن را ذكر نفسي گويند
👁🗨و چون سير او به نهايت عالم عنصر رسد و به واسطه تبديل بعضي اخلاق ذميمه في الجمله نفس را صفائي حاصل شود و گرد كدورات صفات نفساني ، و بشري فرو نشيند حلاوت ذكر در وي اثر كند و شوق مذكور بر وي غالب شود ، بیتحريك زبان ، ذاكر گردد و گاه باشد كه آواز ذكر دل مانند صداي كبوتر و قمري بشنود و او را ذكر قلبي گويند .
❇️و در اين مرتبه سير او در باطن تا بدايت افلاك رسد و چون صفاي قلب بيشتر شود اثر نورانيّت ذكر قلبي در وي تصرّف نمايد و سرّ او از التفات به غير في الجمله فارغ شود و او را ذكر سرّي گويند .
🔰و گاه باشد كه اثر تحريك دل در اين ذكر نيز مثل صدائي كه از انداختن مهره در طاسي پيچيده مسموع شود و سير سالك در اين مرتبه به اواسط عالم افلاك رسد و چون سرّ ذاكر از تشتّت به آراء فاسده و عقايد مشوّشه به كلّي پاك شود و دل را به غير مذكور التفاتي باقي نماند از نهايت مراتب افلاك در گذرد و به اوائل عالم جبروت رسد و حكم روح گيرد و آن را ذكر خفيّ گويند .
❇️و احياناً از آن نيز همهمهاي در باطن به واسطه غلبه توجّه ذاكر حاصل شود و صوتي شبيه به نشستن مگس بر تار ابريشم مدرَك شود چون مراتب هستي مستعار به كلّي در جذبات نور الانوار مستور و منتفي گردد و به مقام فناء از خويش و ما سوي متحقّق شود سير او به سير عالَم لاهوت مرتقي گردد ؛
📜 ذكر و ذاكر را در جنب تجلّي مذكور وجودي نماند ، ذكر خود به خود ميگويد و از من و مائي جز نام و از ذكر و ذاكر جز معاوضات اوهام باقي نماند غيب الغيوب نامند چون ذكر جمعي فقط جمع نمودن ذكر در قلب است ، و بسطي سرايت دادن آن را از قلب به خارج و اجراي توحيد در سائر مظاهر ؛ لذا جمعي بر بسطي مقدّم است ، چون غيوريّت آن منحصر به قلب است . و بسطي راجع به قلب و غير آن
‼️همانطور كه سابقاً در مقام بيان اقسام ورد توضيح داديم ، در اينجا نيز متذكر ميشويم كه:
♨️مراد از ذكر قالبي آنست كه فقط ذكر به زبان يا به قلب جاري شود بدون توجّه به معناي آن
♨️و مراد از ذكر نفسي آنست كه علاوه بر آن ذاكر توجّه به معني نيز داشته باشد
♨️و مراد از ذكر خيالي ، ذكر لفظي است
♨️ و مراد از ذكر خفّي آنست كه ذاكر ذكر را اصلاً بر زبان نياورد بلكه فقط بر قلب مرور دهد و فقط قلب گوينده ذكر باشد
♨️و مراد از ذكر سرّي آنست كه ذاكر ذكر را بر قلب نيز مرورد ندهد بلكه در قلب خود ناظر و متوجّه به ذكر باشد
🌐مثلاً در ذكر الله اگر او را بر قلب مرور دهد آن خفي خواهد بود اگر متوجّه لفظ الله در قلب باشد بدون مرور آنذکر سرّی است
🌐و مراد از ذكر ذاتي آنست كه ذاكر متوجه حضرت ربّ العزّه گردد بدون تعيّن اسم خاصّ بلكه مجرّد از جميع آثار و لوابس و مجرّد از هر اسم و صفت از هر قيد و تعيّن ،چنانكه مصنّف (ره) خود نيز توضيح خواهد داد
https://t.me/+SsCjMgfxgZ_2VvwA