🔞🔥🔞🔥🔞
•|خانمـ👅ــکوچولوی مـ💦ـن|•
#پارت_۲۴۷
🔞🔥🔞🔥🔞
#نیما
نگران به پایین تنه خونی بهار و جسم کوچولویی که تو دست اون پیرزن بود نگاه کردم با پیچیدن صدای گریش قطره اشکی از چشمم افتاد قلبم لرزید به بهار که بی جون بود نگاه کردم ...
- نیما ..
- بهارم .. کوچولومون !!
بهار خواست چیزی بگه چشم هاش بسته شد قلبم ریخت ...
- بهاااار ؟؟ بهاررررر ..
- هیشش آروم باش جوون ضعف کرده دخترکه بیا بیا پسرتو بگیر باید بریم بیمارستان ..
سرتکون دادم اول پسرمو بغل کردم قلبم بدجوری لرزید چقدر کوچولوعه این پسر منو بهاره خدایا ...
- جان دلم بابایی .. قربونت برم بابا ..
آروم گرفت و سرشو تیکه داد به سینم اما الان باید بهار رو ببرم بیمارستان سریعتر بلند شدم بچه دادم به زنه بهار رو بغل کردم ...
- پسر یواش .
- چشم ..
بردمش داخل ماشین گذاشتمش اون زنه هم با پسرمون اومد نشست ...
- من .. من واقعا ازتون ممنونم اگه شما نبودین ...
- کاری نکردم که پسر اینقدر نگران نباش زن و بچت خوبن ماشاالله چه پسری داری !!
قطره ای اشک از گوشه چشمم افتاد سریع گرفتمش و لبخندی زدم وقتی رسیدیم بیمارستان سریع بهار رو بردن بچه هم بردن دست هامو شستم خونی بود با نگرانی فقط به در اتاق بهار نگاه میکردم ...
🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
•|خانمـ👅ــکوچولوی مـ💦ـن|•
#پارت_۲۴۷
🔞🔥🔞🔥🔞
#نیما
نگران به پایین تنه خونی بهار و جسم کوچولویی که تو دست اون پیرزن بود نگاه کردم با پیچیدن صدای گریش قطره اشکی از چشمم افتاد قلبم لرزید به بهار که بی جون بود نگاه کردم ...
- نیما ..
- بهارم .. کوچولومون !!
بهار خواست چیزی بگه چشم هاش بسته شد قلبم ریخت ...
- بهاااار ؟؟ بهاررررر ..
- هیشش آروم باش جوون ضعف کرده دخترکه بیا بیا پسرتو بگیر باید بریم بیمارستان ..
سرتکون دادم اول پسرمو بغل کردم قلبم بدجوری لرزید چقدر کوچولوعه این پسر منو بهاره خدایا ...
- جان دلم بابایی .. قربونت برم بابا ..
آروم گرفت و سرشو تیکه داد به سینم اما الان باید بهار رو ببرم بیمارستان سریعتر بلند شدم بچه دادم به زنه بهار رو بغل کردم ...
- پسر یواش .
- چشم ..
بردمش داخل ماشین گذاشتمش اون زنه هم با پسرمون اومد نشست ...
- من .. من واقعا ازتون ممنونم اگه شما نبودین ...
- کاری نکردم که پسر اینقدر نگران نباش زن و بچت خوبن ماشاالله چه پسری داری !!
قطره ای اشک از گوشه چشمم افتاد سریع گرفتمش و لبخندی زدم وقتی رسیدیم بیمارستان سریع بهار رو بردن بچه هم بردن دست هامو شستم خونی بود با نگرانی فقط به در اتاق بهار نگاه میکردم ...
🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥