° ایوای جاوید °
#پارت338
ایوا بی اختیار در حالی که چشمان سیاه و گیرایش را درشت میکرد، لبهایش را جمع کرد و مظلومانه گفت:
- نیست به خدا... پادینا گفت تولد دخترونه هست. پیمان هم باشه میره تا اون موقع.
جاوید سوییچ ماشین را در دستش چرخی داد و سمت در قدم برداشت.
- بحث نکن با من. همین که گفتم. برو شلوار بپوش.
ایوا حرصش گرفته بود.
از آن همه وقتی که برای حاضر شدن گذاشته و حالا جاوید باز به یک چیز دیگرش گیر میداد.
با لحن نرمی گفت:
- جاوید خان هیچ کجام مشخص نمیشه. قول میدم بهتون. مانتوم تا قوزک پام میرسه. جلوش رو هم میگیرم نره کنار.
جاوید چند لحظه بی حرف به چشمان ایوا خیره شد.
وقتی با آن چشمهای درشت، اینگونه ملتمسانه به جاوید نگاه میکرد و با ناز و ظرافتی که در رفتار و صدایش مادرزادی نهادینه شده بود، دست و پای مخالفت جاوید را قلع و قم میکرد!
" پوف " کلافهای کشید و با اخم های که هر لحظه غلیظتر از قبل میشد، اتمام حجت کرد:
- اگه... حتی شده یک لحظه، پات مشخص بشه، هر جا بودیم، برت میگردونم خونه. تولد مولد تعطیل! میگیری که چی میگم؟
این پارتا رو دیدی جاوید خودشم نمیدونه دردش چیه که هی غیرتی میشه روی ایوا؟😏
توی پارتای ویآیپی خیلییی وقته که جاوید خان فهمیده درد و درمونش این دختر خوشگلمونه و یهههه کاراااییی میکنه بیااا و ببیییین😂😂
پارت های دو سال آینده رو همین الان بخونید👇
https://t.me/c/1962736477/18839
از 40 هزارتومان تخفیف ویژهمون هم جا نمونید🔥🔥🔥
#پارت338
ایوا بی اختیار در حالی که چشمان سیاه و گیرایش را درشت میکرد، لبهایش را جمع کرد و مظلومانه گفت:
- نیست به خدا... پادینا گفت تولد دخترونه هست. پیمان هم باشه میره تا اون موقع.
جاوید سوییچ ماشین را در دستش چرخی داد و سمت در قدم برداشت.
- بحث نکن با من. همین که گفتم. برو شلوار بپوش.
ایوا حرصش گرفته بود.
از آن همه وقتی که برای حاضر شدن گذاشته و حالا جاوید باز به یک چیز دیگرش گیر میداد.
با لحن نرمی گفت:
- جاوید خان هیچ کجام مشخص نمیشه. قول میدم بهتون. مانتوم تا قوزک پام میرسه. جلوش رو هم میگیرم نره کنار.
جاوید چند لحظه بی حرف به چشمان ایوا خیره شد.
وقتی با آن چشمهای درشت، اینگونه ملتمسانه به جاوید نگاه میکرد و با ناز و ظرافتی که در رفتار و صدایش مادرزادی نهادینه شده بود، دست و پای مخالفت جاوید را قلع و قم میکرد!
" پوف " کلافهای کشید و با اخم های که هر لحظه غلیظتر از قبل میشد، اتمام حجت کرد:
- اگه... حتی شده یک لحظه، پات مشخص بشه، هر جا بودیم، برت میگردونم خونه. تولد مولد تعطیل! میگیری که چی میگم؟
این پارتا رو دیدی جاوید خودشم نمیدونه دردش چیه که هی غیرتی میشه روی ایوا؟😏
توی پارتای ویآیپی خیلییی وقته که جاوید خان فهمیده درد و درمونش این دختر خوشگلمونه و یهههه کاراااییی میکنه بیااا و ببیییین😂😂
پارت های دو سال آینده رو همین الان بخونید👇
https://t.me/c/1962736477/18839
از 40 هزارتومان تخفیف ویژهمون هم جا نمونید🔥🔥🔥