#part653 مــــــ💄ــــــاتیک
ساواش از روی جدول بلند شد و آرام زمزمه کرد
_ دارم میام
لادن بی جان خندید
_ وقتی بیای نمیتونیم حرف بزنيم
ساواش سمت ماشین رفت
_ نخوابی میتونیم
لادن دوباره لرزان خندید
_ ولی میخوابم...
خودت گفتی ، یادت رفت؟
پاهای ساواش از حرکت ایستاد
برای ثانیه ای موبایل میان انگشتانش فشرده شد و به همان سرعت هم افکار سمی را از خود دور کرد
_ آره یادم رفته!
فکر میکردم دارم مادرمو از دست میدم
انتظار داری یادم بمونه تو اون وضع چه مرخرفاتی گفتم؟
دروغ میگفت...
کلمه به کلمه بی رحمی هایش را به یاد داشت
لادن زمزمه کرد
_ نترس ...به قول تو قراره هیچکس ککشم نگزه
ساواش پلک هایش را روی هم فشرد
_ چی چرت و پرت میگی تو؟
اطلاعیه جدید رو بخونید
بزودی افزایش قیمت لحاظ میشه :
https://t.me/c/1477574810/55487
ساواش از روی جدول بلند شد و آرام زمزمه کرد
_ دارم میام
لادن بی جان خندید
_ وقتی بیای نمیتونیم حرف بزنيم
ساواش سمت ماشین رفت
_ نخوابی میتونیم
لادن دوباره لرزان خندید
_ ولی میخوابم...
خودت گفتی ، یادت رفت؟
پاهای ساواش از حرکت ایستاد
برای ثانیه ای موبایل میان انگشتانش فشرده شد و به همان سرعت هم افکار سمی را از خود دور کرد
_ آره یادم رفته!
فکر میکردم دارم مادرمو از دست میدم
انتظار داری یادم بمونه تو اون وضع چه مرخرفاتی گفتم؟
دروغ میگفت...
کلمه به کلمه بی رحمی هایش را به یاد داشت
لادن زمزمه کرد
_ نترس ...به قول تو قراره هیچکس ککشم نگزه
ساواش پلک هایش را روی هم فشرد
_ چی چرت و پرت میگی تو؟
اطلاعیه جدید رو بخونید
بزودی افزایش قیمت لحاظ میشه :
https://t.me/c/1477574810/55487