#part652 مــــــ💄ــــــاتیک
ساواش دندان هایش را روی هم فشرد
_ تحت هیچ شرایطی نباید با مادر من اونطوری حرف میزدی شنیدی؟
نباید از خونه بیرونش میکردی
لادن بی حال تکرار کرد
_ میدونی چی جواب داد؟
_ گفتم برمیگردم حرف میزنیم
_ میدونی چی جواب داد؟
ساواش پوف کشید
_ چی...
لادن لرزان خندید
_گفت مرد اگر مرد باشه از لحظه ای که زنش بهش بله گفت میشه بزرگ ترین حامیاش!
میشه پشت و پناهش
گفت اگر من امشب مادرتو جلوی فامیل میاوردم پایین دیگه همیشه از بالا نگاهش میکردن
ساواش موهایش را چنگ زد
دلش نمیخواست از دخترک معذرتخواهی کند
اصلا گناهشان یکسان بود!
لادن دوباره سرفه کرد
_ تو امشب تنها کسی بودی که تو اون جمع داشتم اما حامی نبودی ، پناهِ منِ بی پناه نبودی
اطلاعیه جدید رو بخونید
بزودی افزایش قیمت لحاظ میشه :
https://t.me/c/1477574810/55343
ساواش دندان هایش را روی هم فشرد
_ تحت هیچ شرایطی نباید با مادر من اونطوری حرف میزدی شنیدی؟
نباید از خونه بیرونش میکردی
لادن بی حال تکرار کرد
_ میدونی چی جواب داد؟
_ گفتم برمیگردم حرف میزنیم
_ میدونی چی جواب داد؟
ساواش پوف کشید
_ چی...
لادن لرزان خندید
_گفت مرد اگر مرد باشه از لحظه ای که زنش بهش بله گفت میشه بزرگ ترین حامیاش!
میشه پشت و پناهش
گفت اگر من امشب مادرتو جلوی فامیل میاوردم پایین دیگه همیشه از بالا نگاهش میکردن
ساواش موهایش را چنگ زد
دلش نمیخواست از دخترک معذرتخواهی کند
اصلا گناهشان یکسان بود!
لادن دوباره سرفه کرد
_ تو امشب تنها کسی بودی که تو اون جمع داشتم اما حامی نبودی ، پناهِ منِ بی پناه نبودی
اطلاعیه جدید رو بخونید
بزودی افزایش قیمت لحاظ میشه :
https://t.me/c/1477574810/55343