#پارت2016
با سر انگشت چشم هام رو که بدجور می سوخت مالیدم و بعد سرم رو دوباره به شونه ی سورن تکیه دادم و چشم هام رو بستم بلکه خشکی و سوزششون کمتر بشه.....
نمی دونم چقدر گذشت که توی اون حالت بودم که صدای کوبیده شدن پوتین های محکمی رو روی زمین شنیدم....
سورن تکونی خورد و گفت:
-سرگرد اومد..
چشم های سوزانم رو سریع باز کردم و سرم رو از روی شونه ی سورن برداشتم...
سریع با سورن بلند شدیم و البرز و کیان هم کمی نزدیک شدن...
سرگرد بهمون که رسید با تاسف گفت:
-شما هنوز اینجایین..
سورن با عجله گفت:
-بازجویی تموم شد؟..
سرگرد سرش رو به تایید تکون داد و این دفعه البرز سریع گفت:
-اعتراف کرد؟..
سرگرد اشاره ای به اتاقش کرد و راه افتاد و ما هم پشت سرش رفتیم و دوباره وارد اتاقش شدیم....
همون جاهای قبلی نشستیم و سرگرد هم پشت میزش نشست...
پرونده ای که دستش بود رو روی میز گذاشت و گفت:
-چون گفتم بعد از بازجویی براتون توضیح میدم الان اینجایین..بعد از شنیدن حرفام شر درست نکنین..بذارین پرونده روی روند درست و اصولی پیش بره.....
من هم با نگرانی به پسرها نگاه کردم که سورن دستم رو توی دستش گرفت و لبخندی بهم زد و رو به سرگرد گفت:
-خیالتون راحت باشه جناب سرگرد..
با سر انگشت چشم هام رو که بدجور می سوخت مالیدم و بعد سرم رو دوباره به شونه ی سورن تکیه دادم و چشم هام رو بستم بلکه خشکی و سوزششون کمتر بشه.....
نمی دونم چقدر گذشت که توی اون حالت بودم که صدای کوبیده شدن پوتین های محکمی رو روی زمین شنیدم....
سورن تکونی خورد و گفت:
-سرگرد اومد..
چشم های سوزانم رو سریع باز کردم و سرم رو از روی شونه ی سورن برداشتم...
سریع با سورن بلند شدیم و البرز و کیان هم کمی نزدیک شدن...
سرگرد بهمون که رسید با تاسف گفت:
-شما هنوز اینجایین..
سورن با عجله گفت:
-بازجویی تموم شد؟..
سرگرد سرش رو به تایید تکون داد و این دفعه البرز سریع گفت:
-اعتراف کرد؟..
سرگرد اشاره ای به اتاقش کرد و راه افتاد و ما هم پشت سرش رفتیم و دوباره وارد اتاقش شدیم....
همون جاهای قبلی نشستیم و سرگرد هم پشت میزش نشست...
پرونده ای که دستش بود رو روی میز گذاشت و گفت:
-چون گفتم بعد از بازجویی براتون توضیح میدم الان اینجایین..بعد از شنیدن حرفام شر درست نکنین..بذارین پرونده روی روند درست و اصولی پیش بره.....
من هم با نگرانی به پسرها نگاه کردم که سورن دستم رو توی دستش گرفت و لبخندی بهم زد و رو به سرگرد گفت:
-خیالتون راحت باشه جناب سرگرد..