از بچگی عاشق سنجاقک ها بودم.
بال های براق شون منو به وجد میاورد.
اونا رو می گرفتم و خشک شون می کردم.
بزرگ تر که شدم، طَمعمم بیشتر شد.
شکار بزرگ تر و زیبا تری می خواستم.
شکاری که مثل سنجاقک ها زیبا باشه اما خیلی زود به دام نیوفته.
زن ها...زن ها شکار بعدی من بودن!
ولی اون ها هم منو ناامید کردن.
راحت به دست میومدن.
زود سست و عاشق می شدن.
هیچ کدوم شون لیاقت اینکه شکار من باشن رو نداشتن. خودم رو با این شکارهای بی ارزش سرگرم کرده بودم تا اینکه سر و کله ی اون پیدا شد. بی نقص بود. دست نیافتنی بود.
باید برای من می شد....❌
بال های براق شون منو به وجد میاورد.
اونا رو می گرفتم و خشک شون می کردم.
بزرگ تر که شدم، طَمعمم بیشتر شد.
شکار بزرگ تر و زیبا تری می خواستم.
شکاری که مثل سنجاقک ها زیبا باشه اما خیلی زود به دام نیوفته.
زن ها...زن ها شکار بعدی من بودن!
ولی اون ها هم منو ناامید کردن.
راحت به دست میومدن.
زود سست و عاشق می شدن.
هیچ کدوم شون لیاقت اینکه شکار من باشن رو نداشتن. خودم رو با این شکارهای بی ارزش سرگرم کرده بودم تا اینکه سر و کله ی اون پیدا شد. بی نقص بود. دست نیافتنی بود.
باید برای من می شد....❌