Iranian Cypherpunks VPN dan repost
✍️ یادداشتی درباره فاند گرفتن و قطع فاند
ترامپ در ۲۰ ژانویه دستوری را امضا کرد که طبق آن هزینههایی که مستقیماً به نفع آمریکا نیستند، به مدت ۹۰ روز بررسی میشوند و در صورت نداشتن منفعت، قطع خواهند شد. این دستور شامل کمکهزینههای مربوط به پروژههای VPN در ایران هم میشود، اما هنوز قطع نشدهاند و در حال بررسی هستند.
آیا در صورت قطع این کمکهزینه تغییری در اتصال مردم ایران ایجاد میشود؟
جواب کوتاه: خیر.
اما برای اینکه پاسخ کاملتری به این سؤال بدهیم، بهتر است ابتدا بررسی کنیم که این فاندها از چه منابعی تامین میشوند و تاکنون در چه زمینههایی هزینه شدهاند.
یک سازمان غیرانتفاعی دولتی به نام Open Technology Fund (OTF) که توسط کنگره آمریکا تأمین مالی میشود، به پروژههای مختلفی در زمینه آزادی دسترسی به اینترنت کمکهزینه میدهد تا بتوانند برنامههای خود را عملی کنند. این سازمان تاکنون از پروژههای متعددی حمایت کرده (مانند تور و سیگنال) که هدف آنها توسعه فناوریهای ضدسانسور و امنیت دیجیتال است.
دو پروژه بزرگی که این سازمان برای VPN ایران به آنها کمک کرده شامل:
1. رستم
2. لنترن
ویپیان رستم در سال ۲۰۲۴ فاندی به مبلغ ۴۸۰,۰۰۰ دلار از این سازمان دریافت کرده تا دسترسی ایرانیان به اطلاعات آزاد و اینترنت را تسهیل کند. این پروژه از یک پروتکل متنباز به نام وایرگارد (WireGuard) استفاده میکند، اما خود پروژه متنباز نیست و حتی اسامی متخصصانی که روی آن کار میکنند، بهطور عمومی در دسترس نیست. تا به امروز، این پروژه هیچ گزارش مالیای برای شفافسازی نحوه هزینهکرد این فاند منتشر نکرده و آماری از تعداد کاربران فعال آن نیز موجود نیست.
پروژه لنترن هم در بازههای زمانی مختلف فاندهای متعددی از این سازمان دریافت کرده تا به اتصال مردم ایران، چین و روسیه به اینترنت آزاد کمک کند. مقدار دقیق فاندی که در سال ۲۰۲۴ دریافت کرده مشخص نیست، اما یک گزارش در سال ۲۰۲۲ نشان میدهد که لنترن تا آن زمان در مجموع ۷۹۰,۰۰۰ دلار از این سازمان دریافت کرده است.
در نتیجه، بعید به نظر میرسد که حتی اگر کمکهزینهها برای پروژهای که تعداد زیادی از کاربران ایرانی حتی نام آن را نشنیدهاند (رستم) یا پروژهای که تمرکز اصلیاش بهطور خاص روی اینترنت پرپیچوخم ایران نیست (لنترن) قطع شود، تأثیر قابلتوجهی بر اتصال vpn کاربران ایرانی داشته باشد.
همچنین به این مسئله هم توجه داشته باشید که این پروژههای خارجی هیچ اطلاع دقیقی از عمق فاجعه فیلترنت در ایران ندارند و طراحی ویپیانهای آنها اصولی نیست. این پروژهها تنها در صورتی میتوانند کارآمد باشند که پروژههای داخل کشور و افرادی که هر روز با محدودیتهای اینترنت درگیر هستند را تامین مالی کنند، اما این گزینه عملا ممکن نیست. در نتیجه، اکثر این فاندها و پروژهها بیشتر جنبه نمایشی پیدا میکنند و بیشترین تأثیرشان صرفا اطلاعرسانی درباره وضعیت موجود است، نه ارائه راهحلی بلندمدت و اساسی.
تنها پروژهای که به نظر من واقعا مستحق دریافت فاند و کمک بوده، تور است. اما جای شرکتهایی مانند کلادفلر نیز در این لیست خالی است. کلادفلر با ارائه بسترهای مختلفی مانند CDN و Warp برای جامعه ایرانی نقش مهمی در بهبود دسترسی به اینترنت ایفا کرده و واقعا کمک شایانی کرده است.
اما تأثیر پروژههای کوچک داخل کشور چقدر بوده و هست؟
دو روز پیش، کانال ما دو ساله شد و فعالیت رسمی خود را آغاز کرد. اما پیش از آن نیز، در اوج اعتراضات ۱۴۰۱، ما بهصورت شخصی تلاش کردیم تا به اطرافیان خود در دسترسی آزاد به اینترنت کمک کنیم. در طی این دو سال، ابتدا با هزینه شخصی و سپس با دریافت دونیت، سعی کردیم پیش برویم. در اوج اختلالات اینترنت، ماهانه چندین پتابایت ترافیک جابهجا کردیم و به میلیونها کاربر، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق لینکهای سابسکریپشن، کمک کردیم. در مقطعی، برای حفظ استمرار کار، مجبور شدیم سرویس اختصاصی ارائه دهیم تا سود حاصل از آن برای تامین هزینههای سرویسهای رایگان استفاده شود. وقت و فرصت آزاد خود را پشت این کار گذاشتیم و خوشبختانه این ایده بهخوبی مورد استقبال قرار گرفت، بهطوریکه توانستیم سرویسها را بهصورت مستمر نگهداری کنیم. حالا در نقطهای هستیم که میتوانیم به کانالها و گروهها کمک فنی و زیرساختی کنیم تا دسترسی به اینترنت آزاد برای دیگران نیز تسهیل شود.
اما ما هیچوقت سراغ توسعه اپ و ابزار اختصاصی نرفتیم و هر ابزاری که توصیه کردیم، با دقت و در نظر گرفتن ریسکها برای مخاطبان خود، که عمدتا از ورودیهای جامعه رمزارز بودند، انتخاب کردیم. توسعه اپ تنها آغاز کار است؛ مسئله مهمتر، نگهداری و پشتیبانی مداوم آن در شرایط فیلترینگ ایران است، جایی که محدودیتها کاملا جزیرهای و تحت تاثیر متغیرهای متعددی قرار دارند.
ترامپ در ۲۰ ژانویه دستوری را امضا کرد که طبق آن هزینههایی که مستقیماً به نفع آمریکا نیستند، به مدت ۹۰ روز بررسی میشوند و در صورت نداشتن منفعت، قطع خواهند شد. این دستور شامل کمکهزینههای مربوط به پروژههای VPN در ایران هم میشود، اما هنوز قطع نشدهاند و در حال بررسی هستند.
آیا در صورت قطع این کمکهزینه تغییری در اتصال مردم ایران ایجاد میشود؟
جواب کوتاه: خیر.
اما برای اینکه پاسخ کاملتری به این سؤال بدهیم، بهتر است ابتدا بررسی کنیم که این فاندها از چه منابعی تامین میشوند و تاکنون در چه زمینههایی هزینه شدهاند.
یک سازمان غیرانتفاعی دولتی به نام Open Technology Fund (OTF) که توسط کنگره آمریکا تأمین مالی میشود، به پروژههای مختلفی در زمینه آزادی دسترسی به اینترنت کمکهزینه میدهد تا بتوانند برنامههای خود را عملی کنند. این سازمان تاکنون از پروژههای متعددی حمایت کرده (مانند تور و سیگنال) که هدف آنها توسعه فناوریهای ضدسانسور و امنیت دیجیتال است.
دو پروژه بزرگی که این سازمان برای VPN ایران به آنها کمک کرده شامل:
1. رستم
2. لنترن
ویپیان رستم در سال ۲۰۲۴ فاندی به مبلغ ۴۸۰,۰۰۰ دلار از این سازمان دریافت کرده تا دسترسی ایرانیان به اطلاعات آزاد و اینترنت را تسهیل کند. این پروژه از یک پروتکل متنباز به نام وایرگارد (WireGuard) استفاده میکند، اما خود پروژه متنباز نیست و حتی اسامی متخصصانی که روی آن کار میکنند، بهطور عمومی در دسترس نیست. تا به امروز، این پروژه هیچ گزارش مالیای برای شفافسازی نحوه هزینهکرد این فاند منتشر نکرده و آماری از تعداد کاربران فعال آن نیز موجود نیست.
پروژه لنترن هم در بازههای زمانی مختلف فاندهای متعددی از این سازمان دریافت کرده تا به اتصال مردم ایران، چین و روسیه به اینترنت آزاد کمک کند. مقدار دقیق فاندی که در سال ۲۰۲۴ دریافت کرده مشخص نیست، اما یک گزارش در سال ۲۰۲۲ نشان میدهد که لنترن تا آن زمان در مجموع ۷۹۰,۰۰۰ دلار از این سازمان دریافت کرده است.
در نتیجه، بعید به نظر میرسد که حتی اگر کمکهزینهها برای پروژهای که تعداد زیادی از کاربران ایرانی حتی نام آن را نشنیدهاند (رستم) یا پروژهای که تمرکز اصلیاش بهطور خاص روی اینترنت پرپیچوخم ایران نیست (لنترن) قطع شود، تأثیر قابلتوجهی بر اتصال vpn کاربران ایرانی داشته باشد.
همچنین به این مسئله هم توجه داشته باشید که این پروژههای خارجی هیچ اطلاع دقیقی از عمق فاجعه فیلترنت در ایران ندارند و طراحی ویپیانهای آنها اصولی نیست. این پروژهها تنها در صورتی میتوانند کارآمد باشند که پروژههای داخل کشور و افرادی که هر روز با محدودیتهای اینترنت درگیر هستند را تامین مالی کنند، اما این گزینه عملا ممکن نیست. در نتیجه، اکثر این فاندها و پروژهها بیشتر جنبه نمایشی پیدا میکنند و بیشترین تأثیرشان صرفا اطلاعرسانی درباره وضعیت موجود است، نه ارائه راهحلی بلندمدت و اساسی.
تنها پروژهای که به نظر من واقعا مستحق دریافت فاند و کمک بوده، تور است. اما جای شرکتهایی مانند کلادفلر نیز در این لیست خالی است. کلادفلر با ارائه بسترهای مختلفی مانند CDN و Warp برای جامعه ایرانی نقش مهمی در بهبود دسترسی به اینترنت ایفا کرده و واقعا کمک شایانی کرده است.
اما تأثیر پروژههای کوچک داخل کشور چقدر بوده و هست؟
دو روز پیش، کانال ما دو ساله شد و فعالیت رسمی خود را آغاز کرد. اما پیش از آن نیز، در اوج اعتراضات ۱۴۰۱، ما بهصورت شخصی تلاش کردیم تا به اطرافیان خود در دسترسی آزاد به اینترنت کمک کنیم. در طی این دو سال، ابتدا با هزینه شخصی و سپس با دریافت دونیت، سعی کردیم پیش برویم. در اوج اختلالات اینترنت، ماهانه چندین پتابایت ترافیک جابهجا کردیم و به میلیونها کاربر، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق لینکهای سابسکریپشن، کمک کردیم. در مقطعی، برای حفظ استمرار کار، مجبور شدیم سرویس اختصاصی ارائه دهیم تا سود حاصل از آن برای تامین هزینههای سرویسهای رایگان استفاده شود. وقت و فرصت آزاد خود را پشت این کار گذاشتیم و خوشبختانه این ایده بهخوبی مورد استقبال قرار گرفت، بهطوریکه توانستیم سرویسها را بهصورت مستمر نگهداری کنیم. حالا در نقطهای هستیم که میتوانیم به کانالها و گروهها کمک فنی و زیرساختی کنیم تا دسترسی به اینترنت آزاد برای دیگران نیز تسهیل شود.
اما ما هیچوقت سراغ توسعه اپ و ابزار اختصاصی نرفتیم و هر ابزاری که توصیه کردیم، با دقت و در نظر گرفتن ریسکها برای مخاطبان خود، که عمدتا از ورودیهای جامعه رمزارز بودند، انتخاب کردیم. توسعه اپ تنها آغاز کار است؛ مسئله مهمتر، نگهداری و پشتیبانی مداوم آن در شرایط فیلترینگ ایران است، جایی که محدودیتها کاملا جزیرهای و تحت تاثیر متغیرهای متعددی قرار دارند.