#چالش_خوشحالی_از_ته_دل
✅سلام به همه اما جواب چالش ۰خوشحالی پسر بزرگم تازه دو سه ماهی بود ازدواج کرده بود یه روز با خانمش اومدن خونه ما گفت مامان لباس بپوش بریم بیرون منمنمیدونستم کجا میخواهیمبریم وقتی رفتیم منو برد بانک و برام حساب باز کرد اسم خودشو خانمش و منو برای حج عمره نوشت و گفت قسمت بشه با هم بریم من خیلی خوشحال شدم اینقدر که نمیتونستم خوشحالیم بیان کنم شوهرم خونه نبود فردا که اومد بهش گفتم برگشت گفت پولای منو جمع میکنی میری اسمتو مینویسی حج اونوقت میگی پسرت نوشته من اینقدر دلم شکست گفتم بین من و تو خدا حکمیت کنه همون سالی بود که رابطه با عربستان به هم خورد وما نتونستیم بریم منم بعد یک سال کاغذ ثبت نام خودمو بخشیدم به نوه ام گفتم هر وقت تونستی تو برو ولی هیچ وقت حرف همسرم یادم نمیره که چجور دل منو شکست ( مادر )
✅یکی دیگه وقتی پسرم و عروسم اومدن خونمون و خبر بارداری عروسم شنیدم به قدری خوشحال شدم انگار خدا دنیا رو به من داده ( مادر )
⚜️⚜️⚜️
@zaanoone
https://t.me/joinchat/UW5AkyOiMjVbTMsP
✅سلام به همه اما جواب چالش ۰خوشحالی پسر بزرگم تازه دو سه ماهی بود ازدواج کرده بود یه روز با خانمش اومدن خونه ما گفت مامان لباس بپوش بریم بیرون منمنمیدونستم کجا میخواهیمبریم وقتی رفتیم منو برد بانک و برام حساب باز کرد اسم خودشو خانمش و منو برای حج عمره نوشت و گفت قسمت بشه با هم بریم من خیلی خوشحال شدم اینقدر که نمیتونستم خوشحالیم بیان کنم شوهرم خونه نبود فردا که اومد بهش گفتم برگشت گفت پولای منو جمع میکنی میری اسمتو مینویسی حج اونوقت میگی پسرت نوشته من اینقدر دلم شکست گفتم بین من و تو خدا حکمیت کنه همون سالی بود که رابطه با عربستان به هم خورد وما نتونستیم بریم منم بعد یک سال کاغذ ثبت نام خودمو بخشیدم به نوه ام گفتم هر وقت تونستی تو برو ولی هیچ وقت حرف همسرم یادم نمیره که چجور دل منو شکست ( مادر )
✅یکی دیگه وقتی پسرم و عروسم اومدن خونمون و خبر بارداری عروسم شنیدم به قدری خوشحال شدم انگار خدا دنیا رو به من داده ( مادر )
⚜️⚜️⚜️
@zaanoone
https://t.me/joinchat/UW5AkyOiMjVbTMsP