اگه زنی در کار نباشد، عشقی هم در کار نیست. شکسپیر و حافظ و رومئو و ژولیت و شیرین
و فرهاد، وِل معطّل اند.
اگه روزی زن ها بخواهند از این جا بروند،
تقریباً همه ی ادبیات و سینما و هنرِ دنیا را
باید با خودشان ببرند.
اگر بگوییم زنان فرشته های زمینی هستند براستی
چیزی بجز حقیقت نگفته ایم
▪️▪️▪️▪️
سلام به مهربانوی عزیز و عزیزان تو کانال ❤️
عزیزان امر فرموده بودن که از خاطرات پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هم تو کانال بگیم من یاد مادربزرگم افتادم که نود سال عمر کرد فکر کنم هفتاد سال مدام سیگار کشید عشقش این بود براش سیگار بخری آشپزی اش فوق العاده بود هیچ وقت ندیدم مریض بشه یا بره دکتر و از بیمارستان و تزریقات به شدت می ترسید 😃
این اواخر تو مراسم ختم پدرم از بس دلبسته پدرم بود تو وسط مراسم حالش بد شد و من و پسر عموم گرفتیم و بردیمش بیمارستان بستری اش کردیم دکترها زود فشارش رو گرفتن و بهش سرم وصل کردن حالا پرستاره شلنگ سرم رو تنظیم کرده بود و قطره قطره از سرم میومد پایین 😅
چند دقیقه ای گذشت حالش بهتر شد و به هوش اومد هی می پرسید من کجام و این جا چیکار میکنم بهش گفتیم اومدی بیمارستان اینو که گفتیم دوباره حالش بد شد 😅
تو نگو این از بیمارستان می‌ترسه دوباره چشمش رو باز کرد و به من گفت روله برو برام آب میوه ای بگیر و بیا
حالا من و پسر عمویم رفتیم بیرون و آب میوه خریدیم و اومدیم بالاسر مادریزرگمون به نظر چیز غیر عادی نمیومد ولی خوب دقت کردیم دیدیم سرم بالاسرش رو دستکاری کرده و آب سرم مثل شلنگ آب خونه شرشر میاد پایین 😅😅😅😅😅
تو نگو این از ترس بیمارستان و اینکه زود ترخیص بشه سرم رو دستکاری کرده بود 😂😂😂
آقا ما زود پرستار رو صدا زدیم بنده خدا اومد چشمش خورد به سرم بالاسر مادربزرگ بهش گفت ننه من نیم ساعت با تیک تیک ساعتم آب سرم رو تنظیم کردم چیکارش کردی😂😂😂😂
خلاصه تا سرم تموم شد ننه مون گفت منو زود ببرین خونه اینا الان منو میکشن😂😂😂
▪️▪️▪️▪️
پسر کوردم از ایلام 💙
#سوتی_های_زنونه
https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V
برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید😍♥️
و فرهاد، وِل معطّل اند.
اگه روزی زن ها بخواهند از این جا بروند،
تقریباً همه ی ادبیات و سینما و هنرِ دنیا را
باید با خودشان ببرند.
اگر بگوییم زنان فرشته های زمینی هستند براستی
چیزی بجز حقیقت نگفته ایم
▪️▪️▪️▪️
سلام به مهربانوی عزیز و عزیزان تو کانال ❤️
عزیزان امر فرموده بودن که از خاطرات پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هم تو کانال بگیم من یاد مادربزرگم افتادم که نود سال عمر کرد فکر کنم هفتاد سال مدام سیگار کشید عشقش این بود براش سیگار بخری آشپزی اش فوق العاده بود هیچ وقت ندیدم مریض بشه یا بره دکتر و از بیمارستان و تزریقات به شدت می ترسید 😃
این اواخر تو مراسم ختم پدرم از بس دلبسته پدرم بود تو وسط مراسم حالش بد شد و من و پسر عموم گرفتیم و بردیمش بیمارستان بستری اش کردیم دکترها زود فشارش رو گرفتن و بهش سرم وصل کردن حالا پرستاره شلنگ سرم رو تنظیم کرده بود و قطره قطره از سرم میومد پایین 😅
چند دقیقه ای گذشت حالش بهتر شد و به هوش اومد هی می پرسید من کجام و این جا چیکار میکنم بهش گفتیم اومدی بیمارستان اینو که گفتیم دوباره حالش بد شد 😅
تو نگو این از بیمارستان می‌ترسه دوباره چشمش رو باز کرد و به من گفت روله برو برام آب میوه ای بگیر و بیا
حالا من و پسر عمویم رفتیم بیرون و آب میوه خریدیم و اومدیم بالاسر مادریزرگمون به نظر چیز غیر عادی نمیومد ولی خوب دقت کردیم دیدیم سرم بالاسرش رو دستکاری کرده و آب سرم مثل شلنگ آب خونه شرشر میاد پایین 😅😅😅😅😅
تو نگو این از ترس بیمارستان و اینکه زود ترخیص بشه سرم رو دستکاری کرده بود 😂😂😂
آقا ما زود پرستار رو صدا زدیم بنده خدا اومد چشمش خورد به سرم بالاسر مادربزرگ بهش گفت ننه من نیم ساعت با تیک تیک ساعتم آب سرم رو تنظیم کردم چیکارش کردی😂😂😂😂
خلاصه تا سرم تموم شد ننه مون گفت منو زود ببرین خونه اینا الان منو میکشن😂😂😂
▪️▪️▪️▪️
پسر کوردم از ایلام 💙
#سوتی_های_زنونه
https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V
برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید😍♥️