درود بر شما مهربانوی گل و همچنین دوستان خیلی خوب و عزیز
امیر جزیره هستم
پری شیطونک عزیز کاملا درست میفرمایید اشتباهات تایپی ام بالاست چشم بیشتر دقت میکنم.و اما دوست عزیزمون سمیراجون تشکر از لطف و محبتتون اما دوست عزیر من پزشک نیستم فقط سعی میکنم از عزیزانی مثل شماها یا با خواندن مقالات علمی و کتاب های مربوطه یکم اطلاعات عمومی داشته باشم و خارش پوست دلایل زیادی میتونه داشته باشه که تغذیه شما یا نظافت شخصی .روح و روان و ...بستگی داره اما ساده ترین مارها که امیدوارم طی یکی دو هفته اثراتش نشون بده اول نوع نمکی که استفاده میکنید بهتره کاملا طبیعی باشه روزی دو سه دانه هل توی دهانتان بذارید و دونه هاش بجوید و ببلعید و اینکه حمام سرکه طبیعی با نمک یک روز در میان داشته باشید استفاده از ادویه جات زیاد روی نشه و ببینید بیشتر با چه نوع خوراکیهایی که مصرف میکنید بیشتر میشه.اگر بدنشون حساس نباشه حنا و نوره هم به صورت مساوی به حالت فرنی دربیاورید و از گردن به پایین کل بدنشون بمالید و چند دقیقه بعد بشورید.توی کانال توضیحات بیشتر نمیشه داد.امیدوازم کاملا بر طرف بشه.(چون اطلاعات بیشتری از وضعیتشان ندارم این چند مورد معمولا تاثیر گذار و بی خطر هست)
البته آیدا خانم پزشک هستند و علم این کار دارند حتی چند پرستار هم داریم من در حد خودم که چیز خیلی کمی میدانم بیان کردم.
و اما سوتی
جناب کاشمری و یوزارسیف از دوران سربازی گفتند من هم یا این دوران افتادم بعد از آموزشی که توی کازرون بودم ما را اعزام کردند به لشکر 92 زرهی اهواز که واقعا برای خودش یه شهر بزرگی هست و پس از به دزفول و بعدشم به یکی از مناطق جنگی اندیمشک به پل کرخه فرستادند با اینکه چندین سال بعد از دوران جنگ بود اما منطقه خطرناکی بودم.یه شب من توی کوه ها نگهبان بودم که از شدت سرما رفتم توی یکی از چاله ها که اسمش سنگر انفرادی بود پناه بردم که یکم که گرم شدم دوباره قدم بزنم که گرمم که شد و به خوابی عمیق رفتم و چندین ساعت خوابم برد نکته جالب اینکه چون محل نگهبانی توی کوه بود و ماشین نگهبانها خیلی وقت بود خراب شده بود حدودا بالای نیم ساعتی باید پیاده میرفتیم و نگهبانی بعدی که منو ندیده بودند حساسیتی به خرج نمیدادن فقط با تلفن های قورباغه ای که باید چند دور هندلی میچرخند اعلام میکردند سر شیفت هستند خلاصه اون شب بالای 5 ساعت خوابیدم بدون اینکه کسی متوجه بشه یا به روش بیاره.(نیروی زمینی ارتش خیلی نظم و انظباط بالایی داره) اون شب و اون چند ساعت خواب از استثناها بود و چون ریزه میزه بودم و با همه خیلی دوست بودم بخیر گذشت.ایتم یه خاطره از سربازی
دوست دار همیشگی شما امیر جزیره
#سوتی_های_زنونه
https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V
برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید😍♥️
امیر جزیره هستم
پری شیطونک عزیز کاملا درست میفرمایید اشتباهات تایپی ام بالاست چشم بیشتر دقت میکنم.و اما دوست عزیزمون سمیراجون تشکر از لطف و محبتتون اما دوست عزیر من پزشک نیستم فقط سعی میکنم از عزیزانی مثل شماها یا با خواندن مقالات علمی و کتاب های مربوطه یکم اطلاعات عمومی داشته باشم و خارش پوست دلایل زیادی میتونه داشته باشه که تغذیه شما یا نظافت شخصی .روح و روان و ...بستگی داره اما ساده ترین مارها که امیدوارم طی یکی دو هفته اثراتش نشون بده اول نوع نمکی که استفاده میکنید بهتره کاملا طبیعی باشه روزی دو سه دانه هل توی دهانتان بذارید و دونه هاش بجوید و ببلعید و اینکه حمام سرکه طبیعی با نمک یک روز در میان داشته باشید استفاده از ادویه جات زیاد روی نشه و ببینید بیشتر با چه نوع خوراکیهایی که مصرف میکنید بیشتر میشه.اگر بدنشون حساس نباشه حنا و نوره هم به صورت مساوی به حالت فرنی دربیاورید و از گردن به پایین کل بدنشون بمالید و چند دقیقه بعد بشورید.توی کانال توضیحات بیشتر نمیشه داد.امیدوازم کاملا بر طرف بشه.(چون اطلاعات بیشتری از وضعیتشان ندارم این چند مورد معمولا تاثیر گذار و بی خطر هست)
البته آیدا خانم پزشک هستند و علم این کار دارند حتی چند پرستار هم داریم من در حد خودم که چیز خیلی کمی میدانم بیان کردم.
و اما سوتی
جناب کاشمری و یوزارسیف از دوران سربازی گفتند من هم یا این دوران افتادم بعد از آموزشی که توی کازرون بودم ما را اعزام کردند به لشکر 92 زرهی اهواز که واقعا برای خودش یه شهر بزرگی هست و پس از به دزفول و بعدشم به یکی از مناطق جنگی اندیمشک به پل کرخه فرستادند با اینکه چندین سال بعد از دوران جنگ بود اما منطقه خطرناکی بودم.یه شب من توی کوه ها نگهبان بودم که از شدت سرما رفتم توی یکی از چاله ها که اسمش سنگر انفرادی بود پناه بردم که یکم که گرم شدم دوباره قدم بزنم که گرمم که شد و به خوابی عمیق رفتم و چندین ساعت خوابم برد نکته جالب اینکه چون محل نگهبانی توی کوه بود و ماشین نگهبانها خیلی وقت بود خراب شده بود حدودا بالای نیم ساعتی باید پیاده میرفتیم و نگهبانی بعدی که منو ندیده بودند حساسیتی به خرج نمیدادن فقط با تلفن های قورباغه ای که باید چند دور هندلی میچرخند اعلام میکردند سر شیفت هستند خلاصه اون شب بالای 5 ساعت خوابیدم بدون اینکه کسی متوجه بشه یا به روش بیاره.(نیروی زمینی ارتش خیلی نظم و انظباط بالایی داره) اون شب و اون چند ساعت خواب از استثناها بود و چون ریزه میزه بودم و با همه خیلی دوست بودم بخیر گذشت.ایتم یه خاطره از سربازی
دوست دار همیشگی شما امیر جزیره
#سوتی_های_زنونه
https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V
برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید😍♥️