سلام و صد درود به مهربانو جان و همه عزیزان. پسر کورد عزیز ممنونم که مثل همیشه اسم منو میاری و باعث ذوق کردن همهی ما شدی😂 کلا من او قسمتی که دوستان اسم هم دیگه رو میارن با دقت نمیخونم فقط مال شمارو دقیق میخونم چون میدونم بلاخره یه جا اسمم هست😂 بگذریم بریم سراغ سوتی من دوران اینترنی یه بار ۴۸ ساعت شیفت بودم و انقدر خسته بودم که چشمام باز نمیشد و کلا نمیفهمیدم اطرافم چخبره گیج و منگ بودم که همین وسطا یه خانواده اومدن و گویا اشنای استادمون بودن که خودشون رفتن دنبال کارا منم سریع رفتم تو بخش ای سی یو یه گوشه که کسی حواسش نبود کاپشنمو در اوردم گذاشتم زیر سرم و خوابیدم😂 تو همون یک ساعت خوابیدن من سه نفر تو ای سی یو فوت کردن🥲 استادم اومد گفت پاشو عزرائیل داره تو این اتاق میچرخه اشتباهی جای یکی از اینا تورو برمیداره بلند شو😂😂😂 یکی دیگه هم دوران کرونا کمبود پزشک داشتیم و اوضاع شهر های دیگه خیلی بدتر از تهران بود یه سری از دانشجوهای اینترنی رو به عنوان پزشک اعزام میکرد به شهرای اطراف منم چون محل طرحم رو قبلش سنندج زده بودم اعزام شدم به سنندج روز اول که رسیدم نمیدونستم راه روی منتهی به سرد خونه برق نداره خروجی رو گم کردم وقتی چشم باز کردم ساعت ۹ شب توی راه روی سردخونه بدون برق گوشیمم شارژ نداشت دیگه کل همون راهو با استرس برگشتم نمیتونستم بدوم همش میترسیدم یکی از جنازه ها از پشت بغلم کنه فقط عقبمو نگاه میکردم نگو یه پرستار بیچاره هم یکی از آشناهاشون فوت کرده اومده برای کارای ترخیص جسد اونم داره پشتشو نگاه میکنه مثل من یهو خوردیم بهم😑😂😂باورتون نمیشه دو نفری یه جیغی زدیم که هشتاد درصد افراد بیمارستان شنیدن😂😂بعدشم من سریع کفشامو در اوردم دست گرفتم و با تمام وجود فرار کردم همشم میگفتم من دیگه فردا نمیام اینجا جنازه هاش زنده میشه چون لباس سفید تنش بود فکر کرده بودم کفنه😂😂 یکی دیگه هم همون دوران کرونا که جلوی میز کارمون تخت بیمار رو گذاشته بودن که مریضا نزدیک نشن و فاصله رعایت بشه یه خانوم سن بالای اومدن همشم سعی داشت تخت رو بزنه کنار بیاد اینطرف منم گفتم مادر جان همون طرف بشین لازم نیست بیاید اینور یهو گفت دخترم بخدا قسم من از خونه خدا پاک ترم کرونا ندارم بذار بیام اونور😔😂😂منم هرچی میگفتم همون طرف بشینید میگفت از خونه خدا پاک ترم بذار بیام گفتم خیلی خب صبر کن اکسیژن خونت رو چک کنم بخدا همین که دستگاه رو وصل کردم دیدم زده اکسیژن ۷۹ چهل متر پریدم عقب😂😂گفتم حاج خانوم این چیه؟ خونه خدا اینطوری پاکه؟ دیگه اینطوری شد کهحاج خانوم پر حاشیه بستری شد و منم با فاصله سه روز کرونا گرفتم😔😂😂😂
#آیدا
#سوتی_های_زنونه
https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V
برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید😍♥️
#آیدا
#سوتی_های_زنونه
https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V
برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید😍♥️