برگـه زیـر دسـتم بـا نوشـتـن اسمـت بـه خـون افتـاده. تـو شـدی اولـیـن و آخـریـن کـلمـه، همـونقـدر دردنـاک و سخـت. جـای جـای ایـن کـاغـذ سـوخـته مـنتـظـر نـوشـته شـدن اسـم تـو شـدنـد. اونـا نــمیدوننـد تُ ، تـو رگـهـای مـن جـریـان داری . نــمیدوننـد بـه خـاطـر تـوعـه کـه جرعـت گرفتـن قـلم رو دارم. امـا حـیـف هـر بـار کـه بـه چشـمـات فــکر مـیکـنـم حـواسـم پـرت مـیشـه ، از ایـن قـلـم کـهنـه قطــره جوهـری میـوفتـه و هـمـه چـیـز رو نـابـود مـیکـنه.
سـرنوشـت مـن مثـل همیـن برگـه زیـر دسـتـمه. محــکـوم به نـابــودی . محــکـوم به نـابــودی بـا گـودال چـشمـات.
تـو شـدی دردِ مـــن ، تـو شـدی درمـانِ مـــن
حـالـا بـگو تـکلـیـف مـنـی کـه نـفسـت ، نـفسـمـه و چشـمـات ، مــرگـمـه ، چـیه؟
سـرنوشـت مـن مثـل همیـن برگـه زیـر دسـتـمه. محــکـوم به نـابــودی . محــکـوم به نـابــودی بـا گـودال چـشمـات.
تـو شـدی دردِ مـــن ، تـو شـدی درمـانِ مـــن
حـالـا بـگو تـکلـیـف مـنـی کـه نـفسـت ، نـفسـمـه و چشـمـات ، مــرگـمـه ، چـیه؟