بیگانه dan repost
پساساختارگرایی توسط مجموعهای از نویسندگان، اغلب فرانسوی، که در میان آنها ژاک دریدا و میشل فوکو برجسته هستند، نشان داده میشود. در رویکرد پساساختارگرایانه، تمایلی به برجسته کردن این موضوع وجود دارد که چگونه «واقعیتها خودشان، به تنهایی، صحبت نمیکنند»: کتگوریهای مفهومی وجود دارند که ما برای تفسیر پدیدههای اجتماعی استفاده میکنیم و اینان ناگزیر درک ما از واقعیت را تحریف میکنند. علاوه بر این، زبان یک ابزار سابژکتیو و جزئی را نشان می دهد که به جای انعکاس واقعیت، تمایل به ساختن واقعیت دارد. به ویژه، فیلسوف فرانسوی میشل فوکو (1971) به تحلیل گفتمان به عنوان راهی برای ساختن دانش (و نه کشف آن) علاقه مند بود، یعنی به شناسایی و کاوش معانی گروهی از گزاره ها (شفاهی، متنی، بصری) که نحوه در نظر گرفتن یک موضوع، یک مسئله، یک شی و شیوه ای که مردم بر اساس این معانی عمل می کنند، می سازد. هر جامعه ای تفسیر خاص خود را از واقعیت از طریق گفتمان هایی که از طریق متون و بازنمایی ها ساخته و پخشش میشود (به عنوان مثال روزنامه ها، تصاویر تلویزیونی، کتاب ها، نظریه های علمی) بیان می کند که درک خاصی از جهان تولید می کند. بنابراین اینگونه از تحلیل متن و زبان استفاده شد: هر از گاهی، برای برجسته کردن دیدگاههای خاص و سابژکتیو «پنهان» شده در گفتمانهای ساینتیفیک و عامه.
#GeografiaEconomicaSistemaMondo
#GeografiaEconomicaSistemaMondo