#۱۵
رمان_سیمگون
صبح وقتی بیدار شدم مامان داشت خونه رو مرتب میکرد
که این یعنی باز مهمون داریم
روی یکی از مبل هانشستم و گفتم
+...کی میخواد بیاد مامان؟
-...داییت و خالت و داداشت و خانومش
کلافه برگشتم تواتاقم....
روی تختم کز کردم و توخودم جمع شدم پاهامو بغل کردم و گهواره وار تکون خوردم
تا وقتی مهمونا بیان عین مرغ سرکنده فقط دور خودم میچرخیدم
انقد بیقرار بودم و راه رفته بودم که پام درد گرفته بود
خیلی وقت بود تومهمونی هاشون نبودم هربار به یه بهونه ای درمیرفتم
امااین دفعه دیگه هیچ بهونه ای نبود....
یه پیرهن و شلوار پوشیدم و چک کردم که هیچ جایی از بدنم مشخص نباشه
تقریباهمه باهم رسیدن
من به بهونه ی درد پام گوشه ترین جای سالن نشستم
پسر برادرم رو بغل کردم و بااون مشغول شدم
حتی سرمو بلندم نکردم که قیافه نحسشو ببینم فقط صدای اعصاب خورد کنش به گوشم میرسید
بچه توبغلم خوابید
زن داداشم بردش بالا بخوابونتش
صاف نشستم یقه لباسمو بالاکشیدم و خالم گفت
-...پات چطوره برفین؟ اگه اتفاقی برات بیفته توخونه نشین شی ما ببینیمت
پشت بندش شوهرعوضیش گفت
+...بچه بودی مادیدیمت از وقتی بزرگ شدی دیگه ماه به ماه نمیبینیمت
بعدم بایه پوزخند منظور دار خیره شد بهم....
دلم میخواست بگم بچه بودم که هربلایی خواستی سرم آوردی
الان دیگه نمیتونی گیرم بیاری براهمین آتیش گرفتی و داری میسوزی
ولی فقط یه لبخند زدم و گفتم
-...باشگاه سرگرمم میکنه گذر زمان رو حس نمیکنم
به بهانه ی درد پام رفتم تواتاقم
بیشتراز این نمیخواستم خودشون و حرفاشون رو تحمل کنم
فقط برای شام بیرون رفتم و دوباره برگشتم تواتاق
صدای قدم های تندی به اتاقم نزدیک شد
چشمام رو بستم و خودمو به خواب زدم
یه نفر وارد اتاقم شدو درومجددست
نفهمیدم کیه...
سعی کردم آروم چشممو یکم باز کنم ببینم کی اومده اینجا!
اماهمین لحظه تختم فرورفت و یه نفر کنارم نشست
ضربان قلبم بالا رفت
حس بدی کلی وجودمو گرفت
نمیتونستم کامل نفس بکشم
خواستم بچرخم و بلندشم اما دست ضمخت و مردونه ای روی پام نشست و گفت
-...توآسمونا دنبالت میگشتم رو تختت گیرت آوردم !
مچ پام رولمس کردو ادامه داد
-...میدونی که چیکارکنی....ببینم میتونم مثل بچگیات حال بدی یانه!
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #سیمگون رو سرچ کنید👇👇نسخه ی بدون #سانسور روی اپ باغ استور موجوده
https://t.me/BaghStore_app/1045
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید 👇👇👇
https://t.me/BaghStore_app/709
رمان_سیمگون
صبح وقتی بیدار شدم مامان داشت خونه رو مرتب میکرد
که این یعنی باز مهمون داریم
روی یکی از مبل هانشستم و گفتم
+...کی میخواد بیاد مامان؟
-...داییت و خالت و داداشت و خانومش
کلافه برگشتم تواتاقم....
روی تختم کز کردم و توخودم جمع شدم پاهامو بغل کردم و گهواره وار تکون خوردم
تا وقتی مهمونا بیان عین مرغ سرکنده فقط دور خودم میچرخیدم
انقد بیقرار بودم و راه رفته بودم که پام درد گرفته بود
خیلی وقت بود تومهمونی هاشون نبودم هربار به یه بهونه ای درمیرفتم
امااین دفعه دیگه هیچ بهونه ای نبود....
یه پیرهن و شلوار پوشیدم و چک کردم که هیچ جایی از بدنم مشخص نباشه
تقریباهمه باهم رسیدن
من به بهونه ی درد پام گوشه ترین جای سالن نشستم
پسر برادرم رو بغل کردم و بااون مشغول شدم
حتی سرمو بلندم نکردم که قیافه نحسشو ببینم فقط صدای اعصاب خورد کنش به گوشم میرسید
بچه توبغلم خوابید
زن داداشم بردش بالا بخوابونتش
صاف نشستم یقه لباسمو بالاکشیدم و خالم گفت
-...پات چطوره برفین؟ اگه اتفاقی برات بیفته توخونه نشین شی ما ببینیمت
پشت بندش شوهرعوضیش گفت
+...بچه بودی مادیدیمت از وقتی بزرگ شدی دیگه ماه به ماه نمیبینیمت
بعدم بایه پوزخند منظور دار خیره شد بهم....
دلم میخواست بگم بچه بودم که هربلایی خواستی سرم آوردی
الان دیگه نمیتونی گیرم بیاری براهمین آتیش گرفتی و داری میسوزی
ولی فقط یه لبخند زدم و گفتم
-...باشگاه سرگرمم میکنه گذر زمان رو حس نمیکنم
به بهانه ی درد پام رفتم تواتاقم
بیشتراز این نمیخواستم خودشون و حرفاشون رو تحمل کنم
فقط برای شام بیرون رفتم و دوباره برگشتم تواتاق
صدای قدم های تندی به اتاقم نزدیک شد
چشمام رو بستم و خودمو به خواب زدم
یه نفر وارد اتاقم شدو درومجددست
نفهمیدم کیه...
سعی کردم آروم چشممو یکم باز کنم ببینم کی اومده اینجا!
اماهمین لحظه تختم فرورفت و یه نفر کنارم نشست
ضربان قلبم بالا رفت
حس بدی کلی وجودمو گرفت
نمیتونستم کامل نفس بکشم
خواستم بچرخم و بلندشم اما دست ضمخت و مردونه ای روی پام نشست و گفت
-...توآسمونا دنبالت میگشتم رو تختت گیرت آوردم !
مچ پام رولمس کردو ادامه داد
-...میدونی که چیکارکنی....ببینم میتونم مثل بچگیات حال بدی یانه!
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #سیمگون رو سرچ کنید👇👇نسخه ی بدون #سانسور روی اپ باغ استور موجوده
https://t.me/BaghStore_app/1045
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید 👇👇👇
https://t.me/BaghStore_app/709