Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
پس سحرگاه به درِ خانهی (مادر)رفت، و گوش داد.
آوازِ مادر شنید که طهارت میساخت و میگفت: «الهی آن غریبِ مرا نیکو دار...».
بایزید چون این بشنید، بگریست. پس در بزد.
مادر گفت: «کیست؟».
گفت: «غریبِ تو».
تذکرهالاولیاء عطار نیشابوری
ذکر بایزید بسطامی
#مادر
انیمیشن اثری از: Ayoobanimations
@sahandiranmehr