♦️
یکی از «ما»*♦️(درخششها و ناتمامیهای «سیاوش در آتش»)
[بخش اول از سه بخش]
1: ساختن در آتش
▪️یک مستندساز، چرا فیلم میسازد؟ به چه امیدی خلق میکند؟ با چه انگیزهای شیب ِ نفسگیر ِ اتمام ِ اثر را بالا میرود؟ برای آنکه دیده شود. برای آنکه تماشاگراناش تحسیناش کنند. برای آنکه منتقدین در موردش بگویند. به امید اینکه تشویق شود. برای آنکه مقامی در جشنوارهها کسب کند. برای آنکه منبع مالی بیشتری برای خودش یا خلق آثار بعدیاش پیدا کند. برای آنکه بر صدر بنشیند. برای آنکه...
▪️حالا فرض کنیم مستندسازی، بداند که اثری که خلق میکند، شاید به این زودیها، به صورت کامل و بدون سانسور، نمایش داده نمیشود. بداند که حتی تماشاگرانی به این زودی نخواهد داشت که اثرش را ببینند و تحسیناش کنند. نه کسی او را حمایت مالی کند و نه امیدی به حمایت مالی آتی داشتهباشد. و حتی یگ گام بیشتر: بداند که با ساختن اثرش، از سوی ارباب قدرت، متهم خواهد شد. توبیخ خواهد شنید. محروم خواهد شد. حتی اثرش نادیده خواهد ماند. آن وقت، چه؟ چه چیزی گامهایش را محکم میکند؟ چه چیزی او را پیش میراند؟ چیزی میماند؟ چه چیزی فراسوی این «نداشتن»ها و «نبودن»ها، از انگیزهها میماند؟
▪️اگر هنرمندی، در زمانهی «اوج» پولپاشیها و عطش ِ منفعتطلبیها، چشمش را بر پول و پاداش و بودجههای بادآورده ببندد، اگر در چنین شبی تیره، باز برخیزد، بسازد و خلق کند تا «دین»ی را که بر دوش دارد ادا کند، بیصدا ماندگان ِ مطرودی را صدا ببخشد، تاریخی انکار شده را روایت کند، حافظههایی سرکوبشده را بازسازی کند، کاری شگفتانگیز انجام دادهاست. هنر، خلق، آفرینش، زیباست؛ اما چنین آفریدنی، در چنین آتشی که میسوزاند و باقی نمیگذارد و میتاراند، معجزه است. رویینتن شدن به دو آرمان ِ نداشتن، و نخواستن!
▪️من دانشجوی ِ جامعهشناسیام. برای من، زندگینامهها، همانند ایدهها، مهماند؛ داستان ِ ساختنها به قدر ِ محصولها. و راوی، به قدر ِ روایت. برای من، کیوان ِ مهرگان ِ سازنده، هماناندازه مهم است که ساختهاش. همین است که برایم، «سیاوش در آتش»، ساختهای شگفتانگیز است. در زمانهای که سوز ِ سرمای ِ سیاه ِ ناامیدی، زانوها را سست کرده، او که همچنان لجبازانه میرود، حماسه است. در نیمهشبی که کورسویی از دور هم به چشم نمیخورد، او که باز، سرسختانه آتش برمیافروزد، حیرتانگیز است. در این ماتمسرا، او که همچنان در میانه میرقصد، «آن»ی دارد. و چنین وجودهایی، سرمایهاند
. ستونهایی نامرئی، برای ساختن ِ فردا.
[ادامه دارد 👇]
*به بهانه نمایش و تماشای فیلم در جشنواره فیلمهای ایرانی در زوریخ
راهیانه|
@raahiane|ایدهنوشتهای مهدی سلیمانیه
#جامعهشناسی_هنر|#هنر|#روشنا|#ما|#حافظه