یک زندگی ساده که نیازهایت را برطرف میکند را زندگی کن
بدون خواستهای جنون آمیز
تو نیاز به خوراک داری، نیاز به پوشاک داری، نیاز به سرپناه داری، تمام است. نیاز به کسی داری که عشق بورزی، نیاز به کسی داری که دوستت داشته باشد؛ عشق، خوراک، سرپناه
ولی تو میلیونها خواسته خلق میکنی.
این برای تمام افراد جاه طلب رخ میدهد آنان خواستههای بسیار دارند و تا زمانی که به هدفشان برسند، کاملاً از یاد بردهاند که اصلاً در طلب چه چیزی بودهاند!!
نخست اینکه برای چه این همه خواسته داشتهاند؟
اینک کاملاً به آنان رسیدهاند ولی وقتی میرسند کلاً از یاد بردهاند که چرا و برای چه این همه دویدهاند.
وقتی تمام زندگیات را با جاهطلبیهایت دویدهای، نمیتوانی به آسانی متوقف شوی. دویدن، خود وجودت میشود
اگر بخواهی متوقف شوی، لحظه همین است، دیگر آیندهای برای آن وجود ندارد، همین لحظه است.
نیازها ساده هستند. انسان میتواند یک زندگی ساده و مختصر را زندگی کند و لذت ببرد
برای لذت بردن از خوراک نیاز به خوراک شاهانه و عالی نیست، بلکه فقط نیاز به ذائقهای عالی است
تا زمانی که قادر شوی خوراک گران قیمت انباشته کنی، ظرفیت لذت بردن از آن را از کف دادهای
تا وقتی که لحظه وجود دارد از هر آنچه که هست لذت ببر...
تا زمانی که زنده هستی از آن لذت ببر زمان را هدر نده و زندگی کردن و لذت بردن از برکات زندگی را با دویدن به دنبال آرزوهای احمقانه به تعویق نینداز
پس به نیازهایت بازگرد
خواستهها جنون آمیز هستند
نیازها طبیعی هستند
"خوراک، سرپناه، عشق"
تمام انرژی زندگیت را فقط به این سطح نیازها پایین بیاور، و خوشبخت خواهی بود.
و انسان خوشبخت نمیتواند غیر از انسان بادیانت باشد
و انسان ناخوشبخت نمیتواند کسی بجز انسان بی دیانت باشد
شاید چنین انسانی دعا بکند، شاید به معبد و مسجد برود این اهمیتی ندارد. انسان ناشادمان چگونه میتواند نیایش کند؟
دعای او یک شکایت و اکراه عمیق خواهد بود
یک قهر و رنجیدگی خواهد بود
نیایش شکرگزاری است،
نه شکایت و طلبکاری
#اشو
@oshoi
بدون خواستهای جنون آمیز
تو نیاز به خوراک داری، نیاز به پوشاک داری، نیاز به سرپناه داری، تمام است. نیاز به کسی داری که عشق بورزی، نیاز به کسی داری که دوستت داشته باشد؛ عشق، خوراک، سرپناه
ولی تو میلیونها خواسته خلق میکنی.
این برای تمام افراد جاه طلب رخ میدهد آنان خواستههای بسیار دارند و تا زمانی که به هدفشان برسند، کاملاً از یاد بردهاند که اصلاً در طلب چه چیزی بودهاند!!
نخست اینکه برای چه این همه خواسته داشتهاند؟
اینک کاملاً به آنان رسیدهاند ولی وقتی میرسند کلاً از یاد بردهاند که چرا و برای چه این همه دویدهاند.
وقتی تمام زندگیات را با جاهطلبیهایت دویدهای، نمیتوانی به آسانی متوقف شوی. دویدن، خود وجودت میشود
اگر بخواهی متوقف شوی، لحظه همین است، دیگر آیندهای برای آن وجود ندارد، همین لحظه است.
نیازها ساده هستند. انسان میتواند یک زندگی ساده و مختصر را زندگی کند و لذت ببرد
برای لذت بردن از خوراک نیاز به خوراک شاهانه و عالی نیست، بلکه فقط نیاز به ذائقهای عالی است
تا زمانی که قادر شوی خوراک گران قیمت انباشته کنی، ظرفیت لذت بردن از آن را از کف دادهای
تا وقتی که لحظه وجود دارد از هر آنچه که هست لذت ببر...
تا زمانی که زنده هستی از آن لذت ببر زمان را هدر نده و زندگی کردن و لذت بردن از برکات زندگی را با دویدن به دنبال آرزوهای احمقانه به تعویق نینداز
پس به نیازهایت بازگرد
خواستهها جنون آمیز هستند
نیازها طبیعی هستند
"خوراک، سرپناه، عشق"
تمام انرژی زندگیت را فقط به این سطح نیازها پایین بیاور، و خوشبخت خواهی بود.
و انسان خوشبخت نمیتواند غیر از انسان بادیانت باشد
و انسان ناخوشبخت نمیتواند کسی بجز انسان بی دیانت باشد
شاید چنین انسانی دعا بکند، شاید به معبد و مسجد برود این اهمیتی ندارد. انسان ناشادمان چگونه میتواند نیایش کند؟
دعای او یک شکایت و اکراه عمیق خواهد بود
یک قهر و رنجیدگی خواهد بود
نیایش شکرگزاری است،
نه شکایت و طلبکاری
#اشو
@oshoi