اشـoshoـو


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


#مراقبه_روزانه ۲۶ آبان

باصدای
خانم رعنا
@oshoi


چراغ عشق راه درست را به تو نشان میدهد
فقط به قلب خود گوش کن،
نه به هیچ فرمان و دستور دیگر
خدا همیشه در قلب تو سخن می‌گوید. و راه را به تو نشان می‌دهد
امّا مردم چون به ندای قلب خود گوش نمی‌دهند به دست مبلغان و سیاست پیشه‌ها که همواره به آنها امر و نهی می‌کنند استعمار می‌شوند

#اشو
@oshoi

831 0 24 3 40

#مراقبه_شبانه ۲۵ آبان
@oshoi


موسیقی بی کلام

جاودانگی ام

از: لئو روجاس
@oshoi


همه ما
سروده هایی متفاوت
از یک خواننده هستیم

و شکل های متفاوت
از یک رقص


#اوشو
@oshoi


#سوال_از_اشو

اشوی عزیز، سلیقه‌ی من هم مانند شما ساده است: من بهترین را می‌پسندم.
بااین‌حال، من این را به آخرین حد خود می‌برم و هرچیزی را در غایت آن می‌خواهم. و نه‌تنها در چیزهای مادّی، من مایلم، بخصوص با زنان، که هر دیدار، هر رابطه‌ی عاشقانه کامل باشد تجربه‌ای نهایی باشد. درنتیجه، من جدا می‌مانم، خیلی چیزها را ازدست می‌دهم
و خودم را مصیبت‌زده می‌سازم
لطفاً نظر بدهید

#پاسخ

عجیب است!
تو خودت را با من مقایسه می‌کنی، و من نمی‌دانم که مصیبت چیست و ناکامی چیست!
می‌گویی سلیقه‌ات مانند من است: خواهان بهترین‌ها هستی
ولی قبل از اینکه چنین سلیقه‌ای برای بهترین ها داشته باشی، باید مانند من باشی، و تو بسیار دور هستی

من این را گفته‌ام که سلیقه‌های من ساده هستند؛ من فقط با بهترین چیزها راضی هستم. ولی به یاد بسپار که:
من به آسانی راضی هستم، و پرسش تو با مصیبت و ناکامی ختم می‌شود
تو نمی‌توانی ساده باشی

و چه کسی خواهان بهترین‌ها نیست؟
و آیا فکر می کنی که من همیشه بهترین‌ها را به‌دست می‌آورم؟
برای نمونه، تو اینجا هستی…. حالا، من باید با تو چه کنم؟ البته که تو بهترین نیستی(مصیبت‌زده و ناکام هستی) ولی من هنوز هم تو را دوست دارم،
چه بهترین باشی و چه نباشی!

تو فقط نیمی از جمله را شنیده‌ای زمانش رسیده که نیمه‌ی دیگر را هم بدانی
مردمانی هستند که بهترین را می‌خواهند
اینها مردمی هستند که تمام دنیا را پر کرده‌اند
همگی ناکام، همگی رنجور هستند همچنین مردمانی هستند که از هرچیزی بهترین را می‌سازند. آنان کسانی هستند که می‌توانند بگویند مانند من هستند. من از هرچیزی بهترین را می‌سازم

آری، من با بهترین‌ها راضی هستم، ولی بهترین‌ها همیشه به تو تقدیم نمی‌شوند. تو باید بیاموزی که آن را به بهترین تبدیل کنی. و این آسان است، اگر که درک کنی من تو را به کجا می‌برم!
فکر نکن که در زندگی چیزهای بزرگ هستند و چیزهای کوچک
تمامش بستگی به تو دارد که چگونه به آنها نگاه کنی
این نگرش تو است که تعیین‌کننده هست،می‌توانی از یک گل وحشی لذت ببری، نیازی نیست تا گل‌های نیلوفرین برایت شکوفا شوند
آن لذت از درون تو می‌آید
نیازی نیست هرآنچه را که جامعه بهترین می‌داند داشته باشی
ولی می‌توانی هرآنچه را که داری بهترین کنی

از آن لذت ببر، تماماً‌ آن را زندگی کن، تمام عصاره‌اش را بیرون بکش، و خواهی یافت که همه‌چیز بهترین است

می‌گویی که بخصوص با زنان می‌خواهی که هر تجربه، نهایی و غایی باشد

برای دریافت غایی، تو باید غایی باشی تو فقط یک مقلد هستی، و سعی داری تجربه‌ی غایی را با یک زن داشته باشی. از خدا تشکر کن که او تو را تحمل می‌کند! از خدا تشکر کن که او فقط بالش به سوی پرتاب می‌کند!

لیاقتش را داشته باش! آن را کسب کن! هیچ چیز بدون ظرفیت تو برای جذب آن به سوی تو نخواهد آمد
تو فقط آنچه را که لیاقتش را داری به‌دست می‌آوری
این گفته را به یاد بسپار:
آنچه را می‌گیری که لایقش هستی
You get only that which you deserv

و نیازی نیست که ناکام شوی، همیشه
آنچه را می‌گیری که لایقش هستی طبیعت بسیار مهربان است. هرگز کمتر به تو نمی‌بخشد، هرگز بیشتر به تو نمی‌بخشد

پس اگر بهترین را از زنان دریافت نمی‌کنی، آیا از زنان پرسیده‌ای که آنان چه می‌گیرند؟! شاید بهترین را دریافت نکنی، ولی باید چیزی دریافت کرده باشی. و آن زنان بیچاره شاید همان را هم دریافت نکرده باشند!

عشق نیاز به دو شریک دارد. تقریباً مانند دو ساز موسیقی هستند که باهم در یک سمفونی می‌نوازند. اگر خواهان بهترین هستی، پس ظرفیتی خلق کن که بهترین عاشق باشی، و به زن کمک کن که بهترین معشوق باشد
تفاوت‌های زیستی وجود دارند که نمی‌توان هیچکس را بابت آنها سرزنش کرد، زیرا اهداف بیولوژیک در روابط عاشقانه متفاوت هستند. این تفاوت‌ها قرار نیست که به تو لذت بدهند، فقط برای تولید مثل تو است، یک المثنی، زیرا دیریا زود اصل‌ها به گورستان خواهند رفت! عملکرد بیولوژی در آنجا تمام شده است. و اگر تو فقط درگیر بیولوژی باشی، هیچ چیز دریافت نخواهی کرد، بجز ناکامی

فقط قدری زرنگ باش. نیازی نیست تا ناکام بمانی. راه‌هایی پیدا کن، هر امکانی که وجود دارد، بهترین را از آن بساز
آری، من از بهترین‌ها لذت می‌برم زیرا می‌دانم که چگونه هرچیزی را به بهترین خود تبدیل کنم. تو نیز می‌خواهی از بهترین‌ها لذت ببری، ولی نمی‌خواهی تا زحمت بکشی تا آن را به زیباترین و مطبوع‌ترین تبدیل کنی.

بعنوان یک سانیاسین باید بیاموزی که زندگی از چیزهای کوچک تشکیل شده، ولی هر چیز کوچک و جزیی می‌تواند به چیزی باشکوه تبدیل شود
من از چای خودم لذت می‌برم ـــ که شکر در آن نیست، شیر در آن نیست؛ فقط آب و برگ‌های چای است؛
ولی من از نوشیدن هر جرعه از آن لذت می‌برم. و احساس می‌کنم که هرلحظه در بهشت هستم
پس لطفاً کیمیاگری تبدیل و دگرگون‌سازی چیزها را یاد بگیر


#اشو
از مرگ به جاودانگی
#برگردان: محسن خاتمی
@oshoi

1k 0 23 1 26

#بی_آرزویی

در زندگی شکستی وجود ندارد.
همه اش بستگی به این دارد که امور را چگونه ببینی
اگر خواسته های فراوان داشته باشی،
بخواهی خیلی بالا بروی و نتوانی،
آنوقت شکست و ناکامی منتظر توست
ولی اگر هیچ خواسته، آرزو و رویایی نداشته باشی و همانطوری که هستی کاملا راضی و شاد باشی، زندگی یک پیروزی لحظه به لحظه  برایت به ارمغان خواهد آورد...
آرزو كردن يعني مخالفت ورزيدن با كل.
كه عملي ناممكن و ناشدني است.
#بي_آرزويي  يعني:
#راحت_بودن با كل و همگام شدن با آن....

#اشو
#کتاب_راز
@oshoi


#مراقبه_روزانه ۲۵ آبان

باصدای
خانم رعنا
@oshoi


حضور فکر، ذهن را مرزبندی می کند
اما ذهن بی حضور فکر ، فضایی بیکران است

به همین دلیل در بیداری
بی حضور فکر، انسان ، قطره را ترک می گوید ، دریا می شود
بدین سان ، انرژی عظیمی رها می شود
این انرژی ، همة آن چیزهایی را که مرده اند ، پاک می کند
این انرژی، گذشتة مقدّر را می زداید راحت و بی زحمت.
بزرگتر ، کوچکتر را جذب می کند و خود دست نخورده باقی می ماند

#اشو
#یک_فنجان_چای
#صفحه205
@oshoi


#مراقبه_شبانه ۲۴ آبان
@oshoi


موسیقی بی کلام

استراحت عمیق
بمدت 33 دقیقه

@oshoi


زماني كه بتواني
آنچه را كه هست،

چنان كه هست ببيني،
نه آنچه كه بايد باشد،


تنها آن زمان است كه بيدار شده اي،
آنگاه هر كجا بروي بهشت است.

#اشو
@oshoi


#سوال_از_اشو

اشوی محبوب، من یک سال است که سانیاسین هستم، و احساس می کنم که برای دنبال کردن شما، باید مانند یک کانگورو جهش‌های بزرگی داشته باشم.
امروز، وقتی خواندم که شما گفته‌اید وقتی دوباره سالم شوید، شاید زندگی مجردی نداشته باشید،
شوکه شدم. من فکر می‌کردم که انسان روشن‌ضمیر باید به روای سکس برود.
بااین حال، می‌دانم که هماآغوشی بسیار زیباست. چرا من اینقدر احساس سردرگمی دارم؟
لطفاً نظر بدهید.

#پاسخ

وقتی کسی انتظار داشته باشد، همیشه سردرگم می‌شود
حالا، چه کسی به تو گفته که افراد روشن‌ضمیر به ورای سکس رفته‌اند؟
و بلافاصله می‌گویی: “بااین‌حال می‌دانم عشق تجربه‌ای بسیار زیباست.”

پس چرا مردم روشن‌ضمیر را از داشتن یک تجربه‌ی زیبا منع می‌کنی؟
ولی این فکر در طول قرن‌ها ایجاد شده که مردمان واقعاً بادیانت مجرّد هستند، و مخصوصاً شخص روشن‌ضمیر زندگی جنسی ندارد.

من هرگز مجرّد نبوده‌ام. در میان اینهمه زنان زیبا تو می‌خواهی من مجرّد بمانم؟ مانند این است که کنار یک چشمه‌ی زیبا بایستی و خالص‌ترین آب‌ها از تپّه سرازیر باشد، و تو تشنه کنار آن بایستی چون روشن‌ضمیر هستی!
تمامش را فراموش کن! من بعداً به حساب اشراق خواهم رسید ـــ من هم‌اکنون از این چشمه‌ی زیبا خواهم نوشید.

و همچنین تو اشتباه فهمیده‌ای. من گفته‌ام که افراد روشن‌ضمیر به ورای سکس می‌روند، ولی هرگز نگفته‌ام که به ورای عشق می‌روند. این پدیده‌ای پیچیده است.
آیا فکر می‌کنی سکس همان عشق است؟
سکس فقط یک محدودیت بیولوژیک است. درواقع، تنها یک انسان روشن‌ضمیر می‌تواند عشقبازی کند. آنچه تو عشق می‌خوانی فقط ژیمناستیک‌های بیولوژیک است!
تو نمی‌دانی که عشق‌ورزی یعنی چه. پس به تو می‌گویم که مردان روشن‌ضمیر و زنان روشن‌ضمیر زیباترین عشّاق هستند. نیازی نیست که ضرورتاً جنسی باشد، نیازی نیست که غیرجنسی باشد
انسان روشن‌ضمیر آزاد است.

دیروز مادرم نزد من آمد؛ قدری نگران بود. او گفت:
“دیدن اینکه می‌رقصی زیباست، ولی حالا شروع کرده‌ای با دخترها می‌رقصی!” او نگران بود که اگر مردم در هند این عکس‌ها و ویدیو را ببینند، بسیار شوکه شوند. به او گفتم:
“تا اینجا بسیار خوب!”
ولی من آزاد هستم ــ آزادتر از گوتام بودا، آزادتر از ماهاویرا. گوتام بودا جگر این را نداشت که با یک دختر برقصد.
من می‌توانم برقصم زیرا هیچ مشکلی نمی‌بینم. هیچ مانع و مرزی برای من وجود ندارد؛ می‌توانم هرکاری بکنم.

همین چند شب پیش ویوک به من گفت، “آیا باید به دیسکو برویم؟”
گفتم، “یک روز به دیسکو خواهم رفت، ولی حالا خیلی دیر است.”
دیسکوها، رستوران‌های من “زوربا بودا” خوانده می‌شوند. من اول یک زوربا هستم و سپس یک بودا
و به یاد بسپار:
اگر مجبور باشم بین این دو یکی را انتخاب کنم، زوربا را انتخاب می‌کنم، نه بودا را….
زیرا یک زوربا همیشه می‌تواند بودا شود؛ ولی بودا در قید قداست خود خواهد ماند. او نمی‌تواند به دیسکو برود و زوربا شود
و در نظر من، آزادی والاترین ارزش است؛ هیچ چیز بزرگتر و ارزشمندتر از آزادی وجود ندارد.

اشراق من مرا از همه چیز آزاد ساخته، که شامل اشراق هم می‌شود
قلب راه دیگری برای دیدن می‌شناسد. ذهن، خطّی است، فقط یک خط را می‌بیند. قلب چندین بُعدی است
و من هرچه بیشتر اعتماد مردم خودم را احساس کنم، ابعاد بیشتری از وجودم را می‌توانم برایشان آشکار کنم.

من مایلم تا شما مرا در آزادی کامل خودم بشناسید، زیرا این چیزی است که من می‌خواهم شما باشد ــ کاملاً آزاد، بدون هیچ رشته‌ای که به آن وصل باشد.

برکت باد بر آن سانیاسین که می‌تواند بدون جملات یا اعمالم به من اعتماد کند. ملکوت خدا همین لحظه از آنِ اوست!

#اشو
از مرگ به جاودانگی
سخنان اشو از دوم آگوست تا ۱۴ سپتامبر ۱۹۸۵
#برگردان: محسن خاتمی
@oshoi


#مراقبه_روزانه ۲۴ آبان

باصدای
خانم رعنا
@oshoi


#علت_تنش_انسان

اشتیاق به کل،ذات همه اشیاست
اما فقط در انسان است که این اشتیاق به #آگاهی رسیده است
به همین دلیل انسان در #تنش
زندگی می کند.
فقط زمانی که این اشتیاق برآورده شود، حالت منفی تنش انسان برطرف می شود
تنش، حالت نمادینِ استعداد بی پایان و امکانات بی پایان آدمیست
انسان آن چیزی نیست که می تواند باشد، و تا موقعی که او چیزی ست که می تواند باشد،
آرام و قرار از او سلب است
انسان نفس بی قراری ست،
و قرار در #کل است
اینکه در لاتین ریشة کلمات
کل ، امر قدسی و شفا و
التیام یکی ست، حقیقتی در خود نهفته دارد:
کسی که کل است ، التیام یافته و قرار گرفته است، و التیام یافتن، کل شدن است
این کل هنگامی به دست می آید
که آدمی نسبت به خویشتن کاملاً
#خودآگاه_شود
باید به ظلمت ناخودآگاهی نقب زد و آن را به روشنایی تبدیل کرد .
#مراقبه ، شیوة این کار است

#اشو
#یک_فنجان_چای
#نامه182
@oshoi


#مراقبه_شبانه ۲۳ آبان
@oshoi


موسیقی بی کلام

وقتی تاریکی سقوط می‌کند

از:سکرت گاردن

@oshoi


همه شنیده هایتان را فراموش کنید درستی و نادرستی امور را به کنار بگذارید
زندگی ثابت نیست
چیزی که امروز درست است فردا ممکن است غلط باشد، چیزی که اکنون غلط است بعدا ممکن است درست باشد

زندگی مثل پاکت پستی نیست که به راحتی بر آن برچسب درست یا غلط بزنید
زندگی مثل آزمایشگاه شیمیدان نیست که هر بطری برچسب داشته باشد و به تفکیک قابل شناسایی باشد.

زندگی راز است

تعبیر من از راست چیست؟
هر آنچه که ناهماهنگ نباشد راست است. و هر آنچه که ناهماهنگ باشد، غلط است
شما باید در لحظه بسیار هشیار باشید، چون هر آن شروعی تازه است.


#اشو
#کتاب_شهامت
@oshoi


ادامه پاسخ 👇👇

من انسانی ویژه نیستم، از شما مقدس‌تر نیستم. من یک ناجی، یک پیامبر نیستم؛ فقط یک انسان ساده و معمولی مانند شما هستم
با چنین مردی، شما نمی‌توانید هیچ چیزی مانند تمام تاریخ مسیحیت، هندویسم یا بودیسم خلق کنید. آنان در همان چاله و در همان تاریکی افتاده‌اند. و دلیل ساده‌اش این است که پیامبران و ناجی‌ها و بنیان‌گذاران آنها سخت کوشیدند تا یکسان و پیوسته باشند زیرا چنین فکر شده که پیوسته بودن و یکسان سخن‌گفتن ارزش بسیار دارد. ارزش بسیار دارد، ولی فقط برای سّر! هیچ دانشمندی نمی‌تواند خودش را نقض کند، باید که پیوسته و یکسان سخن بگوید.
من یک دانشمند نیستم، یک عارف هستم
علم تلاش دارد تا از چیزها راززدایی کند. معنی دانستن همه چیز در مورد جهان‌هستی چیست؟ به عبارتی دیگر، یعنی راززدایی از عالم وجود.
من دقیقاً عکس این را انجام می‌دهم: من گل‌سرخ را راز می‌دانم، به ابرها راز می‌بخشم. از آسمان و ستارگان راز می‌سازم. شما را راز می‌بینم

من می‌توانم از عهده‌ی تضادها برآیم، زیرا هدف من سرهای شما نیست. هدف من جای دیگری است. می‌توانید بپرسید که پس من چرا صحبت می‌کنم؟
من برای این صحبت می‌کنم تا سرهای شما درگیر شود؛ همزمان، پیکان من مستقیم به قلب شما می‌رود. من پیوسته پیکان‌هایی به سمت قلب‌های شما پرتاب می‌کنم؛ ولی سر هیچ چیز در این مورد نمی‌داند، نمی‌تواند چیزی در این مورد بداند. سر و قلب رابطه‌ی کلامی با هم ندارند
و من باید که متناقض صحبت کنم؛ وگرنه تیرهای من بیهوده خواهند بود
هرچیزی را می‌تواند به سر خوراند! سر می‌تواند تقریباً‌ تمام کتاب‌های تمام کتابخانه‌های دنیا را در خود جای دهد؛ فقط یک سر می‌تواند این مقدار اطلاعات را داشته باشد. و هرچه اطلاعات بیشتری داشته باشی، سرت بیشتر باد خواهد کرد و بزرگتر و بزرگتر خواهد شد
و در اینهمه سروصدا و زرق‌وبرق، چه کسی به آن صدای کوچک و خفیف قلب گوش خواهد داد؟
بنابراین تو نباید تضادهای مرا باور کنی؛ نباید آنچه را که می‌گویم باور کنی
وقتی اینجا هستم، چرا یک دیدار دل‌به‌دل نداشته باشی؟
این اعتماد است. هرکاری که می‌کنم، فقط خلق موقعیتی است تا سرهای شما درگیر شود. رویکرد واقعی من، هدف من، قلب شماست، نه جمجمه‌ی شما
برای بودن با من باید یک هنر را بیاموزید، و آن این است که:
جملات مرا جدّی نگیرید
در لحظه از آنها لذت ببرید، ولی انتظار نداشته باشید که من آنها را نقض نکنم

مرشدان در طول قرن‌ها مفاهیم خودشان را بر مریدان تحمیل کرده‌اند من هیچ مفهومی از خودم را بر شما تحمیل نمی‌کنم. زمانی که زیبایی، خوشی و برکت رقصیدنِ هماهنگ با قلب مرا را شناختید، هرگز نگران این نخواهید بود که من دیروز چه گفتم، ده سال پیش چه گفتم. این کار را به کسانی واگذار کنید که حرفه‌شان نبشِ قبر است. بگذارید آنان با اسکلت‌های گذشته جا بیفتند!

دومین مشکلی که برشمردی، درمورد باورداشتن است. ولی چه کسی از تو خواسته که مرا باور کنی؟ من پیوسته هرگونه امکان برای باورداشتن به خودم را ازبین می‌برم. حتی اگر بخواهی مرا باور داشته باشی، نمی‌توانی؛ من اجازه نخواهم داد. من تا آخرین نفَس در زندگیم پیوسته متناقض خواهم بود.

شاید در آخرین نَفَس بگویم که تمام این بازی اشراق فقط پِهِنِ گاو بوده است! تمامش را فراموش کنید!!!
فقط انسان باشید، معمولی…
و از چیزهای کوچک زندگی لذت ببرید
از زیبایی طبیعت بهره‌مند شوید، خودتان را در عشق و دوستی غرق کنید
و آنوقت چیزی بهتر از اشراق دارید
.

آری، مایلم این به یاد بماند: روشن‌ضمیر بودن دشوار است، ولی اشراق پایان نیست. فرد باید به ورای اشراق نیز برود. آنگاه فرد کاملاً آزاد است. اشراق به فرد کمک می‌کند تا ازهر قیدی آزاد باشد، ولی آنگاه فرد به اشراق متکی می‌شود.

انسان واقعاً روشن‌ضمیر به ورای آن می‌روید و باردیگر فردی ساده و معمولی می‌شود: بدون هیچ فکری از قداست، مراقبه و هرچیز دیگر. او با خوشی لحظه‌به‌لحظه زندگی می‌کند.

تو خوش‌اقبال هستی. نگران نباش که مرا باور نداری. من نمی‌خواهم که مرا باور داشته باشی! و احساس تو، یک اعتماد غیرمشروط، چیزی است که بین من و تو مورد نیاز است.
باور یک مانع است؛اعتماد یک پل است
پس خوش باشد و باورها را کاملاً فراموش کن. در هر صورت نمی‌توانی باور داشته باشی، زیرا من به تناقض‌گویی خود ادامه خواهم داد!

وقتی گفتم که من یک نمایش‌گر روی صحنه هستم شما خندیدید، و وقتی می‌گویم که نیستم، بازهم می‌خندیدی! وقتی گفتم که شما سیرک من هستید، خندیدید؛ و حالا، وقتی می‌گویم که شما تنها مردمی هستید که سیرک نیستید، بازهم می‌خندید.

زیبایی اعتماد همین است


#اشو
از مرگ به جاودانگی
سخنان اشو از دوم آگوست تا ۱۴ سپتامبر ۱۹۸۵
#برگردان: محسن خاتمی
@oshoi


اشوی عزیز، من بی‌قیدوشرط به شما اعتماد دارد. همزمان شما را باور ندارم.
آیا می‌توانید در مورد اعتماد و باور صحبت کنید؟

#پاسخ

این واقعاً عالیست! فقط شگفت‌انگیز است
من خودم هم به جملاتم باور ندارم!
ما کاملاً با هم موافق هستیم
من به خودم اعتماد دارم، به تو اعتماد دارم، زیرا به عشق اعتماد دارم
اعتماد به قلب مربوط است؛ باور به ذهن مربوط می‌شود. اینها کاملاً باهم در تضاد هستند، هرگز باهم دیدار نمی‌کنند. می‌توانند موازی باهم حرکت کنند ولی هرگز باهم دیدار نمی‌کنند. باور توخالی باقی می‌ماند، بدون هیچ محتوایی؛ و اعتماد سرشار از خوشی و شعف است

می‌گویی که به من اعتماد داری. همین کافی است، بیشتر از کافی است
من نمی‌خواهم که شما به جملات من باور داشته باشید؛ زیرا جملات من هر روز تغییر می‌کنند. اگر جملات مرا باور کنید، دیوانه خواهید شد؛ آنها چنان باهم متضاد هستند که قادر نخواهید بود بفهمید که واقعاً چه چیزی می‌خواهم به شما بگویم
ولی اعتماد یکسان باقی می‌ماند
همان طعم، همان وقار، همان زیبایی؛ زیرا که این جمله‌ای از ذهن نیست. اعتماد ابداً یک گفته نیست
اعتماد ارتباط ساکت میان دو قلب است، یک ارتباط ساکت که در آن دو قلب باهم همزمانی دارند؛ یا یک آهنگ می‌تپند؛ ارتعاش آنها همان رنگ و همان رایحه را دارد
من کسی نیستم که بخواهد شما هیچ چیز را باور داشته باشید‌. شامل خودم. من با باور اینگونه که هست مخالف هستم
برای همین است که من پیوسته خودم را نقض می‌کنم، تا هیچکس نتواند از جملات من باور بسازد
هیچ دانشور و هیچ الهیات‌دان نخواهد توانست از جملات من یک سیستم خلق کند. در این سی سال من باید سی هزار بار خودم را نقض کرده باشم. هرکسی که برای گرفتن دکترا روی جملات من کار کند بزودی کارش به تیمارستان خواهد کشید! و دلیل من برای این کار بسیار روشن است:
اگر قرار بود جملات من باهم سازگار بودند، شما به من گوش نمی‌دادید، از آن یک سیستم باورمندی می‌ساختید
من قدری عجیب‌وغریب هستم

در چهل‌ودو سالی که بودا سخن گفت، شما نمی‌توانید یک تضاد و یک ناپیوستگی پیدا کنید. اکنون بسیار آسان است که تمام آن دیانت زنده را به یک باور مرده و یک عقیده‌ی جزمی تبدیل کرد. دیانت اینگونه به یک فرقه تبدیل می‌شود

دیانت فقط وقتی دیانت است که مرشد حضور داشته باشد و پیوسته مراقبت کند که شما در سَرهایتان گرفتار نشوید و در مرکز قلب باقی بمانید
ولی وقتی مرشد رفته باشد، آنچه شما با آن باقی مانده‌اید، جملات اوست
اگر آنها پیوسته و سازگار باشند، آنوقت برایتان بسیار آسان است که از آنها یک الهیات بسازید و سپس به آن می‌چسبید شما مرشد را فراموش کرده‌اید؛ اینک فقط کلمات را دارید، که هیچ معنایی ندارد. آن مرد در پشت کلمات بود که برای شما معنا و ارزشی داشت
آیا نمی‌توانید تفاوت را ببینید؟
وقتی گوتام بودا صحبت می‌کرد، قلب‌های بسیار در او ذوب می‌شدند. همان کلمات در کتابها نوشته شده؛ دانشمند بودیست از کلمات دیگری استفاده نمی‌کند، از همان کلماتی استفاده می‌کند که بودا استفاده کرده بود. ولی اینک هیچ چیز در قلب شما برهم نمی‌خورد. برعکس، سَر علاقمند می‌شود؛ شروع می‌کنید به بحث‌کردن در موافقت یا مخالفت با آن جملات

از راهکار من قبلاً هرگز استفاده نشده هیچ مرشد خودش را نقض نمی‌کرده،
و چون خودشان را نقض نمی‌کردند، همگی شکست خورده‌اند
بااینکه بودا می‌گوید:
“مرا باور نداشته باشید،”
این هیچ تفاوتی ایجاد نمی‌کند. وقتی بودا رفته باشد، آنان نیاز به یک جایگزین دارند. یک کتاب مقدس، آنان به چیزی محکم نیاز دارند تا به آن بچسبند. از آن یک باور می‌سازند، یک الهیات درست می‌کنند، فلسفه خلق می‌کنند
و اینگونه است که تمام ادیان آهسته‌آهسته مُرده‌اند

تازمانی که یک دیانت به یک الهیات تبدیل شود، فقط یک فرقه است مسیحیت یک فرقه است، هندویسم یک فرقه است، بودیسم یک فرقه است. ولی معجزه‌ی معجزات این است که آنان مردم مرا فرقه می‌خوانند و من طوری ترتیب داده‌ام که شما هرکاری بکنید، نمی‌توانید از سخنان من یک فرقه بسازید. یا یک دین باقی می‌ماند، یا ازبین می‌رود. بهتر است که ازبین برود تا اینکه یک فرقه شود
من هیچ جانشینی از خود باقی نمی‌گذارم زیرا دیده‌ایم که برای جانشین‌ها چه اتفاقی می‌افتد
دو هزار سال است که پاپ‌ها آمده و رفته‌اند…. اگر بخواهید ابلهان را در تاریخ پیدا کنید، بسیار آسان است ـــ نام تمام پاپ‌ها را بنویسید زیرا سایر نام‌ها ازبین رفته‌اند. این پاپ‌ها نماینده‌ی عیسی مسیح هستند، و چون نماینده‌ی او هستند، خطاناپذیرند!
من هیچ جانشینی پس از خود باقی نمی‌گذارم، زیرا نخست اینکه من خودم قابل‌خطاکردن هستم. نماینده‌ی من چگونه می‌تواند خطاناپذیر باشد؟!

ادامه 👇👇
@oshoi

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.