برخی بر آنند که در بوق و کرنا کنند که بهبه که عجب مدافع حقوق زنانی بود این فاطمه خانم قزوینی که طاهره قُرَّةُالعَیناش مینامند، کشف حجاب کرد تا راه را برای ترقی زنان ایرانی و احقاق حقوق از دسته رفتهٔ آنان را طلب کند.
اما آنچه تاریخ میگوید با پندار این گروه متفاوت است، شما میتوانید سزار را یک اژدهاسوار و کوروش را پادشه کل عالم بدانید، این پندار شماست، اما ناصحیح و غلط است و فاقد اعتبار و صحت تاریخی است!
انجمن بدشت پس از زندانی شدن علیمحمد شیرازی ملقب به باب تشکیل شد، این انجمن در روستایی که حومهٔ شاهرود در استان سمنان امروزی واقع شده است تشکیل شد، در این انجمن بزرگان بابی گرد آمدند تا در باب اسارت باب خویش چارهجویی کنند و راهی برای آزادی باب و ادامهٔ جنبش دینیاش بیابند.
باب این زمان ادعای قائمیت داشت و خود را همان امام زمانی میدانست که شیعیان اثنی عشری قرنهاست در انتظار ظهور اویند!
گردهمایی بدشت اما تبدیل به مجادلهای فقهی شد، مجادلهای که پرسش اساسیاش طرفین این بود که در عصری که امام ظهور کرده است باید چه کرد؟ این طاهره خانم مشهور یک طرف ماجرا بود و مدعی بود که در زمان ظهور امام بایستی احکام دوباره توسط امام بازنویسی شود و مصر بود که آئین بابی راهی جز راه اسلام سنتی که بابیت از دل آن بر میخاست را پیش گیرد، طرف دیگر ملا محمدعلی بارفروشی بود که بیش از آنکه خواهان جدایی باشد خواهان ادامهٔ جنبش در قالب نوزایی در اسلام سنتی باقی بماند.
آنچه باعث شد طاهره کشف حجاب کند - کشف حجاب این فاطمه خانم کذایی به احتمال زیاد برداشتن روبنده از صورتاش بوده است نه برداشتن رو سری - هدف او نشان دادن الغای احکام و قوانین اسلامی و ظهور آئین جدیدی بود و طاهرهای که در خانهٔ خاندان مجتهد برقانی نشو و نمو یافته بود و مستمع آزاد پر و پا قرص جلسات درس سید کاظم رشتی در عتبات عالیات بود هیچ درک و تصوری از چنین ایدههای مدرنی مانند برابری حقوق زن و مرد و حقوق شهروند نداشت و با چنین مفاهیمی بیگانه بوده است.
تاریخ را باید بیطرفانه و حتیالامکان منصفانه خواند و از این قبیل قضاوتها نابخردانه و برداشتهای کودکانه جلوگیری کرد، زیرا که تاریخ مغازهٔ آبنباتفروشی نیست که هر چه دلتان خواست را به شما تقدیم کند!
تاریخ شما را با واقعیتهای تلخی مواجه خواهد کرد و اکتفا میکنم در این جملات پایانی به نقلی از فیلسوف شهیر رومی که میگوید: «تاریخ معلم بسیار خوبی است، اما شاگردان احمقی دارد!»
اما آنچه تاریخ میگوید با پندار این گروه متفاوت است، شما میتوانید سزار را یک اژدهاسوار و کوروش را پادشه کل عالم بدانید، این پندار شماست، اما ناصحیح و غلط است و فاقد اعتبار و صحت تاریخی است!
انجمن بدشت پس از زندانی شدن علیمحمد شیرازی ملقب به باب تشکیل شد، این انجمن در روستایی که حومهٔ شاهرود در استان سمنان امروزی واقع شده است تشکیل شد، در این انجمن بزرگان بابی گرد آمدند تا در باب اسارت باب خویش چارهجویی کنند و راهی برای آزادی باب و ادامهٔ جنبش دینیاش بیابند.
باب این زمان ادعای قائمیت داشت و خود را همان امام زمانی میدانست که شیعیان اثنی عشری قرنهاست در انتظار ظهور اویند!
گردهمایی بدشت اما تبدیل به مجادلهای فقهی شد، مجادلهای که پرسش اساسیاش طرفین این بود که در عصری که امام ظهور کرده است باید چه کرد؟ این طاهره خانم مشهور یک طرف ماجرا بود و مدعی بود که در زمان ظهور امام بایستی احکام دوباره توسط امام بازنویسی شود و مصر بود که آئین بابی راهی جز راه اسلام سنتی که بابیت از دل آن بر میخاست را پیش گیرد، طرف دیگر ملا محمدعلی بارفروشی بود که بیش از آنکه خواهان جدایی باشد خواهان ادامهٔ جنبش در قالب نوزایی در اسلام سنتی باقی بماند.
آنچه باعث شد طاهره کشف حجاب کند - کشف حجاب این فاطمه خانم کذایی به احتمال زیاد برداشتن روبنده از صورتاش بوده است نه برداشتن رو سری - هدف او نشان دادن الغای احکام و قوانین اسلامی و ظهور آئین جدیدی بود و طاهرهای که در خانهٔ خاندان مجتهد برقانی نشو و نمو یافته بود و مستمع آزاد پر و پا قرص جلسات درس سید کاظم رشتی در عتبات عالیات بود هیچ درک و تصوری از چنین ایدههای مدرنی مانند برابری حقوق زن و مرد و حقوق شهروند نداشت و با چنین مفاهیمی بیگانه بوده است.
تاریخ را باید بیطرفانه و حتیالامکان منصفانه خواند و از این قبیل قضاوتها نابخردانه و برداشتهای کودکانه جلوگیری کرد، زیرا که تاریخ مغازهٔ آبنباتفروشی نیست که هر چه دلتان خواست را به شما تقدیم کند!
تاریخ شما را با واقعیتهای تلخی مواجه خواهد کرد و اکتفا میکنم در این جملات پایانی به نقلی از فیلسوف شهیر رومی که میگوید: «تاریخ معلم بسیار خوبی است، اما شاگردان احمقی دارد!»