Noma’lum dan repost
#استادم_اربابم_شد
#پارت۱۸۲
پارت واقعیشه 🔥
با حس حرکت موجود سردی روی #بهشتم از ترس چشمام باز کردم که با چشمای خمار ساشا روبه رو شدم.
در حالی که با چشمای پر از شهوتش بهم ذول زده بود اروم با سرانگشتش و روی نقطه حساس بهشتمو میمالوند.
نالهی خفه ای کردم که سرشو جلو اورد جفت #لبام به دندون گرفت.
-انقدر خودت بهم مالوندی تا اخر اربابتو بیدار کردی
بینیم به بینیش مالیدم و اوممی کشیدم که جریحه دار تر شد و کامل رو #تنم خیمه زد
-بلا شدی یاسی عادت کردی به اینکه زیرم جر بخوری و مطیعم باشی؟ 🔞
لحن صداش وقتی اروم و محکم تو صورتم پچ میزد حس #شهوتم بیشتر میکرد طوری که بخوام بهش التماس کنم تا جرم بده
-بهم بگو یاسی بگو که خودت داری له له میزنی برای مردونگیم.
از حرفایی که بهم میزد اهی کشیدم که سرش و تو #گردنم فرو کرد و گاز محکمی ازش گرفت.
جیغ کشیدم سعی کردم از خودم دورش کنم ولی مگه میتونستم؟
دستش خشن روی پوست #بهشتم میکشید و با سرانگشتش چ*وچ*ولم بازی میداد
-اخ ارباب..
سرش از گردنم بیرون اورد با ترحم به قیافه پر از نیازم نگاه کرد.
♨️-توله سگ حشری..
لبم و به دندون گرفتم که شرتم از پام در اورد و از روم کنار رفت.
با عجز نگاهش کردم
-بیا رو شکمم بشین خودتو عقب جلو کن وای به حالت اگه ارضا بشی..
پارت واقعیشه برید ببینید توله شو چجوری جر میده🤤👇🏻
https://t.me/joinchat/2NW2GuCpu5QyYTFk
#پارت۱۸۲
پارت واقعیشه 🔥
با حس حرکت موجود سردی روی #بهشتم از ترس چشمام باز کردم که با چشمای خمار ساشا روبه رو شدم.
در حالی که با چشمای پر از شهوتش بهم ذول زده بود اروم با سرانگشتش و روی نقطه حساس بهشتمو میمالوند.
نالهی خفه ای کردم که سرشو جلو اورد جفت #لبام به دندون گرفت.
-انقدر خودت بهم مالوندی تا اخر اربابتو بیدار کردی
بینیم به بینیش مالیدم و اوممی کشیدم که جریحه دار تر شد و کامل رو #تنم خیمه زد
-بلا شدی یاسی عادت کردی به اینکه زیرم جر بخوری و مطیعم باشی؟ 🔞
لحن صداش وقتی اروم و محکم تو صورتم پچ میزد حس #شهوتم بیشتر میکرد طوری که بخوام بهش التماس کنم تا جرم بده
-بهم بگو یاسی بگو که خودت داری له له میزنی برای مردونگیم.
از حرفایی که بهم میزد اهی کشیدم که سرش و تو #گردنم فرو کرد و گاز محکمی ازش گرفت.
جیغ کشیدم سعی کردم از خودم دورش کنم ولی مگه میتونستم؟
دستش خشن روی پوست #بهشتم میکشید و با سرانگشتش چ*وچ*ولم بازی میداد
-اخ ارباب..
سرش از گردنم بیرون اورد با ترحم به قیافه پر از نیازم نگاه کرد.
♨️-توله سگ حشری..
لبم و به دندون گرفتم که شرتم از پام در اورد و از روم کنار رفت.
با عجز نگاهش کردم
-بیا رو شکمم بشین خودتو عقب جلو کن وای به حالت اگه ارضا بشی..
پارت واقعیشه برید ببینید توله شو چجوری جر میده🤤👇🏻
https://t.me/joinchat/2NW2GuCpu5QyYTFk