🔴 اخگران علیه اعدام در میدانبا گسترش اعتصاب زندانیان سیاسی در سهشنبههای نه به اعدام، اعتصابهایی که در دفاع از حق حیات زندانیان موسوم به مرتکبان جرائم عمومی در زندان قزلحصار آغاز شد و اکنون به چندین زندان دیگر گسترش یافته است، هستهی اخگرانِ کمیتهی غیبی نسوان علیه اعدام به خیابان رفتند و تراکتهایی را به دیوار کوچهها و خیابانها نصب کردند. رفقای هستهی اخگران در کنار پخش و نصب تراکتها متنی «علیه اعدام به مثابه ابزار تحکیم ستم طبقاتی» نوشتهاند که در آن آمده است: «آنچه که در جمهوری اسلامی جریان دارد شکل نظاممندی از "فقیرکُشی" به وسیلهی دستگاه مجازات و کنترل است که به نمایندگی از حکومتی که نمیتواند و نمیخواهد روند "فقیرسازی" را متوقف کند دست به امحای فقرا میزند.»
متن کامل این نوشته چنین است:
آمار اعدام در سالهای اخیر در ایران رشد بیسابقهای داشته است. این حرف جدیدی نیست و بسیاری از نهادها و ارگانهای جهانی و حقوق بشری این حرف را مکرراً بیان کردهاند. اما آن چیزی که هرگز گفته نمیشود و به این ترتیب محتوای واقعی تشدید اجرای مجازات اعدام در نهایت به ماهیت شیطانی جمهوری اسلامی نسبت داده میشود این است که تشدید اجرای مجازات اعدام در سالیان اخیر به روشنی مبنایی طبقاتی دارد.
آنچه که در جمهوری اسلامی جریان دارد شکل نظاممندی از «فقیرکُشی» به وسیلهی دستگاه مجازات و کنترل است که به نمایندگی از حکومتی که نمیتواند و نمیخواهد روند «فقیرسازی» را متوقف کند دست به امحای فقرا میزند. حتی در ارتباط با آنچه «جرائم سیاسی» خوانده میشود نیز هرچند به شکل قابل توجهی صدور احکام اعدام ازدیاد یافته اما اغلب آن احکامی که واقعاً اجرا شدهاند مربوط به کسانی بوده که از طبقات فقیر، فرودست و بهحاشیهراندهشدهی جامعه بودهاند.
بنابراین از منظر ما قتلعام در جریانِ فقرا در زندانهای جمهوری اسلامی، خواه با اتهامهای سیاسی و خواه با اتهامهای غیرسیاسی، ارتباط مستقیمی با خیزشها و قیامهای فرودستان از مقطع خیزش دیماه ۹۶ و نیز تشدید تضاد و ستم طبقاتی به واسطهی حکمرانی جمهوری اسلامی دارد.
اصولاً حکومتی که اعدام میکند نشان میدهد آنچنان مناسباتش غیرانسانی است که نمیتواند اعدام نکند و بدون قربانی گرفتن نمیتواند وجود داشته باشد. در واقع، اعدام کردن جزئی جدانشدنی از ذات حکومتی است که اگر اعدام نکند وجود نخواهد داشت و اگر بخواهد وجود داشته باشد باید اعدام کند. بالاترین درجه سرکوب یعنی حذف فیزیکی، دلیل بقای چنین حکومتی است.
اما دیر یا زود اعدام، کارکرد مرعوبکنندهاش را از دست میدهد، دیر یا زود روشن میشود نه بازدارندگی برای وقوع جرم یا آنچه که «جرم» خوانده میشود، دارد و نه میتواند صدای تمام مخالفان را خفه کند. دلیل عمده و اصلی وقوع جرائمی که جمهوری اسلامی به آنها با اعدام پاسخ میدهد فقر، بهحاشیهراندهشدگی و نابرابریهای اجتماعی است و تا زمانی که ستم، اسثمار، حذف و فرودستسازی در کار باشد این «جرائم» همچنان اتفاق خواهند افتاد و کسانی نیز پیدا خواهند شد که این وضعیت را تحمل نکرده و در مقابل آن دست به اعتراض و اقدام بزنند.
بنابراین اعدام فقط جهان اجتماعی انسانها را تیره و تار میکند و سعی در پوشاندن تناقضات و تضادهای لاینحل وضعیت موجود دارد. به همین دلیل اعتقاد داریم اعدام خصلتی طبقاتی دارد، حکمی است علیه تمام فرودستان و سرکوبشدگان. اعدام نشان میدهد حکومتها طلبکارند و این طلب باید همواره توسط جان فرودستان و استثمارشدگان و کسانی که میخواهند صدای این فرودستان باشند پرداخت شود.
طلبکار بودن حکومت را میتوان در قانونی که برای حفاظت از طبقه حاکمه نوشته شده دید. اعدام چیزی همیشگی و ثابت است. فقط گردنهایش عوض میشود چرا که اعدام در نهایت خشنترین روش برای حفاظت از سرمایه است و سرمایه همانطور که کار زنده را به کار مرده بدل میکند، از طریق حکم اعدام انسان زنده را نیز تبدیل به جسد و مرده میکند. خواه بر فراز دار، خواه زیر بار فقر و فلاکت و گرسنگی و بیماری. سرمایهداری برای ادامهی حیات ننگینش به گرفتن جان نیاز دارد و چنین است که مبارزه برای لغو مجازات اعدام در پیوند با مبارزهای طبقاتی تنها مبارزه علیه یک «نهاد» حکومتی نیست، بلکه همچنین مبارزه علیه نظامی است که حتی در صورت لغو مجازات اعدام در احکام قضایی، برای تداوم سلطهی خودش روزانه هزاران نفر را در جامعه «اعدام» میکند.
هستهی اخگران-کمیتهی غیبی نسوان
آذر ۱۴۰۳🚩 برای تماس با «منجنیق»، «کمیتهی غیبی نسوان» یا «هستهی اخگران» در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:@ManjanighContact#منجنیق
#اخگران
#کمیته_غیبی_نسوان
@ManjanighCollective