✅ جشن دیگان.
دی یا دتوشو Datoshu به معنی دادار و آفریدگار است و در نامه های اوستایی بیشتر به جای واژه ی اهورامزدا به کار رفته است.
اگر به نام سی روز ماه که پیشتر در این کتاب آمده است مراجعه کنید ملاحظه خواهید نمود که، روزهای هشتم و پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی نام گذاری شده که برای تمیز آن ها از هم دیگر هر يک به نام روز پس از خودش خوانده شده است. بدین طریق دی به آذر، دی به مهر و دی به دین، به این ترتیب در هر ماه چهار روز به نام خدا نامیده شده و در ماه دی چهار بار جشن دیگان برگزار می شده، یعنی در روزهای اورمزد و دی به آذر و دی به مهر و دی به دین از دی ماه.
ولی جشن روز اورمزد و دی ماه بزرگ تر از سایرین برگزار می شده است.
پورریحان بیرونی در آثار الباقیه راجع به دی ماه چنین می نویسد : « نخستین روز دی ماه خرم روز است و این روز و این ماه هر دو به نام خداوند است که هرمزد نامیده شده یعنی بادشاه حکیم و صاحب رای و آفریدگار.
در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت پایین می آمد و جامه ی سپید می پوشید و در بیابان بر فرش های سپید می نشست و دربان ها و یساولان را که هیبت پادشاه با آن ها است به کنار می راند و هر کس که می خواست پادشاه را ببیند خواه دارا یا نادار بدون هیچ گونه حاجب و مانع به نزد شاه می رفت و با او گفت و گو می کرد و در این روز پادشاه با برزیگران مجالست می نمود و در یک سفره با آن ها غذا می خورد و می گفت من امروز مانند یکی از شماها هستم و با شما برادرم زیرا دوام و پایداری دنیا به کار هایی ست که با دست شما انجام می شود.
۲۳۸
@khashatra
دی یا دتوشو Datoshu به معنی دادار و آفریدگار است و در نامه های اوستایی بیشتر به جای واژه ی اهورامزدا به کار رفته است.
اگر به نام سی روز ماه که پیشتر در این کتاب آمده است مراجعه کنید ملاحظه خواهید نمود که، روزهای هشتم و پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی نام گذاری شده که برای تمیز آن ها از هم دیگر هر يک به نام روز پس از خودش خوانده شده است. بدین طریق دی به آذر، دی به مهر و دی به دین، به این ترتیب در هر ماه چهار روز به نام خدا نامیده شده و در ماه دی چهار بار جشن دیگان برگزار می شده، یعنی در روزهای اورمزد و دی به آذر و دی به مهر و دی به دین از دی ماه.
ولی جشن روز اورمزد و دی ماه بزرگ تر از سایرین برگزار می شده است.
پورریحان بیرونی در آثار الباقیه راجع به دی ماه چنین می نویسد : « نخستین روز دی ماه خرم روز است و این روز و این ماه هر دو به نام خداوند است که هرمزد نامیده شده یعنی بادشاه حکیم و صاحب رای و آفریدگار.
در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت پایین می آمد و جامه ی سپید می پوشید و در بیابان بر فرش های سپید می نشست و دربان ها و یساولان را که هیبت پادشاه با آن ها است به کنار می راند و هر کس که می خواست پادشاه را ببیند خواه دارا یا نادار بدون هیچ گونه حاجب و مانع به نزد شاه می رفت و با او گفت و گو می کرد و در این روز پادشاه با برزیگران مجالست می نمود و در یک سفره با آن ها غذا می خورد و می گفت من امروز مانند یکی از شماها هستم و با شما برادرم زیرا دوام و پایداری دنیا به کار هایی ست که با دست شما انجام می شود.
۲۳۸
@khashatra