وُهومَن اَمشاسِپَند


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


تبادلات فرهیختگان dan repost
↩️ تبادلات فرهـیــختگان تقـدیـم میکـند: ↪️
 
📝 فهرستی ناب از بهترین کانالهای ادبی، تاریخی ، روانشناسی، درمانی، آموزشی،  سرگرمی و اطلاعات عمومی
⚜ کافیست این فولدر را👇 ابتدا
Add کنید و بعد در تلگرام خود ذخیره بفرماییدولذت ببرید⚜

https://t.me/addlist/Yn_3MYS_Zug5YmE0

پیشنهاد ویـژه ی ادمـین↕️↕️

شـعــرناب عرفانی موسیــقی اصـیل ایـرانی

@molaanayJaan
@molaanayJaan

شرکت درتبادل⤵️
@banooyefarvardiin


✅ ۱ - زوتار Zaotar که امروز به نام زود معروف است از حيث مقام از دیگر موبدان یزشن گر بالاتر بود و سایرین همکاران او به شمار می آمدند او همه ی ۷۲ های یسنا را با صدای بلند ضمن اجرای تشریفات می سرود و دیگر موبدان تنها در موارد معینی با او در خواندن همکاری می کردند.
۲ - هاونان Havanan موبدی بود که کار کوبیدن هوم در هاون و زنگ زدن در موارد معین به عهده ی او بود.
۳ - آتره وخش Atarevakhsh جای این موبد در نزدیکی مجمر آتش بود و وظیفه اش افروخته نگاه داشتن آن در تمام مدت. ۴ - قره برتار Frabaretar موظف بود که ابزار مقدس را در جای خود قرار دهد و هر وقت زو تار آن ها را لازم داشت در اختیار او بگذارد.
۵ - آبرت Aberet می بایست طی مراسم مخصوصی آب پاک و دست نخورده از سرچشمه بیاورد و هنگام سرودن یسنا نیز در موقع لزوم آب را در ظرف مخصوص بریزد. ۶ - آسنه تار Asnatar شست شوی آلات و تمیز نگهداشتن آن ها و هم چنین تصفیه ی هوم با او بود.
۷ - ریتو شکر Raetveshkar کار این موبد مخلوط کردن فشرده ی‌هوم با آب یا شیر و تقسیم کردن آن بین بهدینان بود. این شخص را امروز راسفی می نامند.
۸ - سروشاورز Sraoshavarez نظم و ترتیب یزشن گاه به طور کلی به عهده ی این روحانی محول بود.
از هشت موبدی که به شرح آن ها پرداختیم امروز تنها دو نفر باقیمانده و از دیگر موبدان یزشن گر اثری نیست این دو نفر که عبارتند از :
زوتار وریتو شکریا زود و راسفی همه ی کارها و تشریفات یزشن را مانند شست و شوی ابزار مقدس و تهیه برسم و آب پاک و ساير مخلفات و افروختن آتش و سرودن یسنا با كمک هم انجام می دهند.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

✍ نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

✍ رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۶۷
@khashatra

ادامه دارد...


✅ به موجب نوشته ی اوستا، تعداد موبدان یزشن گر در عهد باستان هشت نفر بود. هنگام سرودن یسنا، آتش می افروختند، آب پاک و دست نخورده حاضر بود و نیز تعدادی برسم (۱) و مقداری هوم (۲) خشک، يک هاون كوچک براى زنگ زدن و كوبيدن هوم، دو عدد ماهرو برای قرار دادن بسته برسم بر روی آن ها. يک پياله ی سوراخ دار جهت صاف کردن فشرده ی هوم و دیگر مخلفات بر روی سنگ بزرگی قرار داشت.
نام موبدان یزشن گر در آیه های اوستا (۳) به شرح زیر برای ما به یادگار مانده است : زوتار - هاونان - آتره وخش - فره برتار - آبرت - آسنه تار - ریتو شکر - سروشاورز - و وظیفه ی هر يک از آن ها در فصل ۲۷ کتاب نیرنگ ستان به شرح زیر معین شده است :

-----------------------------------
۱ - برسم (Barsem) از شاخه‌های نازک درخت انار یا گز تهیه می‌شود.
این شاخه‌ها که توسط موبد ضمن سرودن اوستا از درخت چیده می‌شوند، به تعداد معین برای هر اوستا به هم بسته می‌شوند.
اخیراً برسم‌هایی از فلز درست شده و به جای برسم نباتی به کار می‌رود.
برخی از پژوهش گران باورمندند که موبدان یزشن گر در این مراسم با کمک برسم و زنگ زدن و دیگر تشریفات توأم با سرودن آیات اوستا موفق می شوند که يک قوه ی مغناطيس نباتی یا حیوانی بسیار خفیفی تولید نمایند که بر روی فشرده ی هوم و آب و سایر چیزهایی که در یزشن گاه وجود دارد اثر می گذارد و آن ها را متبرک نموده نیروی شفا بخش به آن ها می دهد.
۲ - هوم Hum گیاهی است که در کوه های ایران و افغانستان به شكل بوته می روید. این بوته شاخه های نازک و کوتاهی دارد که بندهایش خیلی بهم نزديک است و رنگ زرد مایل به طلایی دارد.
هوم در اوستا Haoma نامیده شد. و به زبان علمی به نام Ephedra Vulgaris مشهور است و از تجزیه ی فشرده ی آن دارویی یافته اند که افدرین Ephedrin نام دارد و در آسم و تنگی نفس و بیماری های قلبی مفید است.
این گیاه در حال حاضر هم در افغانستان و بلوچستان به نام هوم مشهور است و فشرده ی آن در بسیاری از بیماری ها مصرف می شود.
برای شرح بیشتر رجوع شود به Anthropological Papers- By J.Modi
P225/243
۳ - گاه ازیرن در خرده اوستا - ویسپرد - کرده ی ۳ بند ۱ وندیداد کرده ی ۵ بندهای ۵۷ و ۵۸
۲۶۶
@khashatra


✅ موبدان یزشن گر.

یسنا از قدیمی‌ترین و مهم‌ترین بخش‌های اوستاست که شامل ۷۲ فصل می‌باشد و هر فصل در اوستا هائیتی نامیده می‌شود.
به فارسی هات یا به طور مختصر ها می‌گوییم گات‌های اشوزرتشت که از سروده‌های شخص پیامبر می‌باشد و جمعاً ۱۷ ها دارد که در لابلای یسنا به شرح زیر گنجانیده شده است :
۱ - گات‌های اهنود از های ۲۸ تا ۳۴، یسنا جمعاً ۷ ها.
۲ - گات‌های اشتود ازهای ۴۳ تا ۴۶ یسنا، جمعاً ۴ ها.
۳ - گانت های سپنتمد از های ۴۷ تا ۵۰ یسنا، جمعا ۴ ها.
۴ - گات های وهوخشتر های ۵۱ یسنا، جمعا ۱ ها.
۵ - گات‌های وهشتواش‌ های ۵۳ یسنا، جمعا ۱ ها.

زرتشتیان ایرانی یسنا را یشت بزرگ می‌گویند و آن را یزشن (Yezeshn) هم می‌نامند که یک واژه ی پهلوی است.
در همه ی آدریان‌ها نیز اتاقی ویژه وجود دارد که زمینش سنگ فرش است و شیارهایی میان سنگ‌ها دارد.
این اتاق را زرتشتیان یزشن گاه می‌گویند و موبدان یزشن گر، موبدانی هستند که در سرودن یسنا (یزشن) مهارت دارند.
در ایران باستان، سرودن یسنا به ویژه هنگامی که همراه با تشریفات خاص برای تهیه ی پراهوم، یعنی فرآورده ی هوم، بود، مورد توجه روحانیون و بهدینان قرار داشت و زرتشتیان با ایمان می‌کوشیدند تا هنگام سرودن یسنا در آتشکده حضور یابند، زیرا نشستن در حضور موبدان و گوش دادن به ترنم صدای اوستا و نوشیدن پراهوم حاصله را که به وسیله ی روحانیون تبرک شده بود، برای تندرستی و تیزهوشی و تقویت ایمان موثر و مفید می‌دانستند.
۲۶۵
@khashatra


#ارد_ایزد

ایزدی ست که همه ی خوشی‌ها و آسایش‌ها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانواده‌ای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی می‌آورد. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش می‌کند.
هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش می‌پردازد.
خواندن سرود «اشم وهو»؛ به بهدینان می‌آموزد که : «خوش بختی از آن کسی ست که در پی خوش بختی دیگران باشد».
ایزد ارد كه در اوستا به گونه‌ی «‌اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشت ها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشت های اوستا به نام او «ارت‌یشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، به‌نام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به‌دست آوردن خواسته سفارش می‌کند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش می‌پردازد. این یشت ۶۲ بند دارد.
‍ در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است و در پهلوی اَرت آمده، کلمه ونگهو صفت است به چم نیک وخوب. ترکیب این کلمه‌ به چم اشی نیک است و آن در پهلوی به گونه‌ی اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش وَنگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اَشی نیک است. ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده. در لغت‌نامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است. در گات‌ها و دیگر بخش‌های اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به چم توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است. اسم این ایزد در گات‌ها یاد شده است. وی مانند سپندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش) مونث شناخته شده. در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دین داران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ می‌نامند، او بِه فَر و شکوه خانه می‌افزاید.
زیرا هرکه به دیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگ تر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای ۴۳ بند ۱۲)
زرتشتیان در این روز جامه نو می‌پوشند، به سفر می‌روند و سالمندان را یاری می‌کنند.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ارد‌ روز است فرخ و میمون،
با همه لهو و خرمی مقرون.
ای دلارای یار گلگون‌رخ،
خیز و پیش‌آر باده‌ی گلگون.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
 
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به بازار شو، روز (ارد) ای پسر،
نوانو بخر چیز و به خانه بر.

گل همیشه بهار نماد ارد ایزد است.

@khashatra


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز ارد ایزد از بهمن ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

آدینه ۱۹ بهمن ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۷ فوریه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ ارد = توانگری و دارایی.

@khashatra


✅ زرتشتر و تمه
به علاوه از چهار دسته روحانیونی که به شرح مختصر هر يک پرداختیم در ادبیات مزدیسنا به نام دیگری بیر برخورد می کنیم و آن زرتشتر و تمه Zaratoshtrutema است که به معنی شخصی می باشد که از حیث اخلاق و رفتار و پاکی و پاکیزگی و دانش دين نزديک به اشوزرتشت باشد.
این شخص بر کلیه ی روحانیون زرتشتی و امور مذهبی ریاست داشت و در مقام و بزرگی مانند پاپ مهدوی بود.
مقر حکم رانی او به درستی معلوم نیست ولی احتمال دارد در ری (رکا) بوده باشد.
زیرا در اوستا ری به نام ری زرتشت نامیده شده و پس از اسلام نیز این شهر، شهر مذهبی محسوب می شد و به قول پورریحان بیرونی محل سکونت شخصی بوده که او را مسمغان می‌گفتند که به معنی بزرگ موبدان است.
بنا به گفته ی طبری، در سال ۱۴۱ هجری قمری، در عهد خلافت مهدی، ری تسخیر شد و مسمغان هم گرفتار گردید.

در پایان باید اضافه نماییم که نام زرتشتر و تمه بارها در کتاب اوستا تکرار شده است، در حالی که در نوشته‌های پهلوی کمتر به آن برخورد می‌کنیم.
بنابراین می‌توانیم حدس بزنیم که پس از درگذشت اشوزرتشت، تا سده ها بعد، اشخاصی به نام زرتشتر و تمه به جانشینی پیامبر ایفای وظیفه می‌نمودند که در نزد مؤمنین مقام والایی داشتند و امر و نهی آن‌ها واجب‌الاجرا بود.
ولی پادشاهان ساسانی ادامهی این وضعیت را به سیاست کشورداری و اداره مملکت مغایر دیده و به منظور تضعیف قدرت زرتشتر و تمه که از طرف قاطبه ی موبدان انتخاب می‌شد، به تعیین موبدان موبدی از سوی دربار شاهنشاهی مبادرت کردند که در پایتخت ساکن بوده و اغلب در امور مذهبی و سیاسی طرف مشورت شاهنشاه بودند.
به تدریج، به اقتضای سیاست، بر قدرت و اهمیت موبدان موبد انتصابی دربار افزوده شد تا جایی که زرتشتر و تمه تحت الشعاع آن‌ها قرار گرفته و قدرت خود را از دست دادند.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

✍ نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

✍ رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۶۴
@khashatra

ادامه دارد...


✅ اندرز بدان.

در کتاب های پهلوى به يک طبقه ی دیگر از روحانیون زرتشتی برخورد می کنیم که به نام اندرزبدان معروف بودند و کارشان نوشتن اندرز نامه ها و ایراد سخن رانی های مذهبی و اخلاقی و ارشاد و راهنمایی مردم براه راست مزدیستی بود.
در کتاب های پهلوی با دو دسته از این اندرزبدها به نام های در اندرزید و اسپوارگان اندرز بد آشنا می شویم.
در اندرزبد Dar Andarz Bad یا اندرزید دربار موبد یا دستور دانشمندی بود که موظف بود شخص شاهنشاه و خاندان جلیل سلطنت را با اندرزهای نیکو به راه مملکت داری و رعیت - پروری و عدل و داد و دوری جستن از ستم راهنمایی کند.
در حالی که اسپوارگان ( Aspwaregan) اندرزبد یعنی اندرزبد سواران و - سوارکاران سر و کارش با آرتش و وظیفه اش این بود که سربازان میهن را به میهن پرستی و شاه دوستی تشویق و ترغیب نماید و آن ها را از خیانت، میهن فروشی و سازش با عوامل بیگانه بازدارد.
وجود قاضی عسگر را در ارتش امروز ایران باید دنباله ی اسپوارگان اندرزید دانست.
برای کسب اطلاع بیشتر درباره ی اندرزنامه و اندرزبد به كتاب اندرز نامه های پهلوی اثر نویسنده رجوع نمایید.
۲۶۳
@khashatra


✅ دستوران.

واژه ی دستور که در پهلوی دستوبر Dastobar نوشته شده و در کتاب های فرهنگ پارسی به معنی وزیر هم آمده است در عهد ساسانیان به موبدی اطلاق می شد که دارای معلومات عالیه بوده و می توانست به سوالات و معضلات مذهبی جواب قانع کننده بدهد و چون بارها اتفاق می افتاد که دستورانی با داشتن دانش فراوان و هوش و ذکاوت خدا دادی و استعداد سرشار مورد توجه پادشاهان وقت قرار گرفته و به سمت وزارت مفتخر می گشتند به تدریج در نزد مردم واژه ی دستور و وزیر مترادف و در معنی یکسان گردید.
در هر حال مقام دستور در دوره ی ساسانی از موبد و هیربد بالاتر بود.
در حال حاضر نیز در هندوستان و پاکستان لفظ دستور به کسی اطلاق می شود که نظارت و سرپرستی یکی از معابد بزرگ به عهده ی او باشد.
این شخص رتبه اش از موبد و هیربد بالاتر است و در مراسم آیینی مانند ؛ مجلس گواه گیران و سدره پوشی و در جشن ها و دیگر مجالس مذهبی رئیس مجلس و نخستین شخص شمرده می شود، سخن رانی های مذهبی ایراد می کند و به سوالات مربوط به مزدیسنا پاسخ می دهد.
۲۶۲
@khashatra


‍ #دین_ایزد

«دین» واژه‌ای پارسی و به چم (:معنی) وجدان، بینش و نگرش درونی است که از سوی اهورامزدا در نهاد هر انسان جای داده شده تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه درست و راست را یافته و در آن گام بردارد.

دین، نام روز بیست‌ و‌ چهارم از هر ماه در گاه شمار زرتشتی است و نگهبانی روز بیست‌ وچهارم ماه به ایزد دین سپرده شده است. دین نام ایزدی از ایزدان آیین زرتشتی، نگهبان خامه هست. در این روز فرزند به درس و آموزگار سپرند.

پورریحان بیرونی در فهرست نام‌های روزهای ایرانی نام این روز را «دین» و در سغدی هم «دین» و در خوارزمی نیز «دین» یاد کرده است. دین که از واژه‌ی دئنا گرفته شده به چم سروش كه همان وجدان آمده است.

نگرشی درونی که از سوی اهورامزدا در نهاد هر آدمی مى‌باشد، تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه راست و درست را یافته و در آن گام بردارد.

در سانسکریت و گات ها و دیگر بخش‌های اوستا بارها واژه‌ِ ی «دئنا» آمده كه هشت بار مى‌شود.
دین در گات ها به چم‌های گوناگون کیش، و آیین و سروش و … معنا شده است.


فردوسی پیرامون این ایزد می‌سراید :

همه مردمی باید آیین تو،
همه  رادی و راستی دین تو.


مسعود سعد پیرامون آن می‌سراید :

دین‌روز ای روی تو آکفت دین،
مَی خور و شادی کن و خرم نشین.

گل سد برگ نماد دین ایزد است.

@khashatra


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز دین ایزد از بهمن ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

پنج شنبه ۱۸ بهمن ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۶ فوریه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ دین = دئنا ، وژدان ، نگرش درونی.

@khashatra


✅ در آبزور (آبان) یشت نيز يک آيه ی اوستایی آمده است که بدین گونه ترجمه می شود و چنان چه او جملات را بر خلاف آیین ادا نماید هر آینه زبان او بسته می شود و اثر نمی بخشد آن کلامی که او از هیربد یاد گرفته است.(۱)

در این آیه اوستایی ملاحظه می نمایید که هیربد کسی است که به دیگران تعلیم می دهد و در جمله پیش هم دیدید که هیربدان و هاوشتان باهم ذکر شده بودند که ما به استادان و شاگردان ترجمه نمودیم و در کتاب فرهنگ پهلوی تألیف شهریار بروچا نیز که احتیاطاً مراجعه کردیم دیدیم که هاوشت را به معنی شاگرد و هیربد را از واژه ی اوستایی ائیتره پئتی Aithra Paiti مشتق دانسته و به معنی معلم ذکر نموده است.
به نظر می آید آن هایی که هیربد را به معنی نگهبان آتش گرفته اند این کلمه را از واژه ی اتره یشتی Athra Paiti مشتق دانسته اند که به معنی آذربان یا نگهبان آتش است و می شود گفت که اینان نیز چندان راه غلطی نه پیموده اند زیرا در عهد باستان روحانیونی که در معابد انجام وظیفه نموده و بنام هیربد معروف بودند هم به آتش مقدس رسیدگی می کردند و هم در کلاس هایی ویژه که در آدریان ها تشکیل می شد طلاب و دیگر شاگردان دروس مذهبی تعلیم می دادند.
در هر حال به طور خلاصه می گوییم که هیربدان موبدانی بودند که در معابد به شغل
پاسداری آتش و تدریس معلومات مذهبی می پرداختند.

-----------------------------------
۱ - به صفحه ی ۱۱۲ کتاب خرده اوستا چاپ نویسنده رجوع نمایید.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

✍ نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

✍ رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۶۱
@khashatra

ادامه دارد...


✅ هیربدان.

هیربدان روحانیونی (موبدانی) بودند که حفاظت و پاسداری آتش مقدس به آن ها واگذار بود آن ها بیشتر اوقات زندگی خود را در معابد به سر برده و مراسم و تشریفات مذهبی که مستلزم اطلاع کافی و تجربه کامل بود در معابد به وسیله ی آن ها اجرا می شد.
طبری حکایت می کند که خسرو دوم آتشکده هایی بنا کرد و دوازده هزار هیربد برای زمزمه و سرودن اوستا در آن معابد برگماشت.
خوارزمی هیربد را به معنی خادم آتش تعبیر می کند.
دقیقی هم در شاهنامه هیربد را به همان معنی می داند.
به اشعار زیر که از شاهنامه است توجه نمائید.
نهادند سر سوی آتشکده،
بدان کاخ و ایوان زر آزده.
همه زند و وستا برافروختند،
همه کاخ و ایوان همی سوختند.
ورا هیربد بود هشتاد مرد،
زبان شان زِ یزدان پر از یاد کرد.
وز آن جا بنوش آذراندر شدند،
رد و هیربد را همه سر زدند.
ولی عده ای دیگر هیربد را به معنی معلم و آموزگار گرفته اند و می شود گفت این واژه در اوستا بیشتر به همین معنی آمده است.
در همازور فروردینگان بند پنجم می خوانیم : « هما زور فروهرسنه اهمستیدان بادا واهما فروهر هیربدان هاوشتان - دین چاشیداران - دین آموختاران - مان ودان - ویس ودان - زندودان دهیوودان - زرتشتر و تمان باد.» یعنی فزون نیرومند باد فروهرسنه اهمستیدان (۱)
با فروهر همه ی استادان و شاگردان و تعلیم دهندگان دین و آموزندگان دین و روسای خانه و روسای ده و حکمرانان شهر و پادشاهان و زرتشتر و تمه ها.

-----------------------------------
١ - سنه اهمستیدان یکی از پارسایانی است که از قرار معلوم در راه ترویج کیش بھی و تعلیم دادن اصول مزدیسنا اقدامات قابل توجهی نموده است ولی متاسفانه از شرح زندگی او اطلاعی در دست نیست.
۲۶۰
@khashatra


✅ آتورنان.

همان طور که گفتیم طبقه ی روحانیون زرتشتی در اوستا آتره ون و در کتاب های پهلوی اتورنان نامیده شده اند‌.
که مرکب است از دو تکه آتره = اتور به معنی آتش و ون به معنی بان یا نگهبان بنابر این معنی ترکیبی این واژه می شود آذربان یا نگهبان آتش.
این واژه در روزهای اولیه به اشخاصی اطلاق می شد که وظیفه ی نگهبانی و پاسداری آتش مقدس به آن ها واگذار بود ولی بعدها که طبقه ی اتورنان به مرور زمان و به ویژه در دوره ی ساسانی وسعت پیدا کرده و به دسته هایی مشخص مانند : موبدان ، هیربدان، دستوران و اندرز بدان تقسیم شده و هر يک از این دسته ها وظایف ویژه ای را عهده دار بودند باز هم همه ی آن ها به طور دسته جمعی اتورنان نامیده می شدند چه آن هایی که در آدریان ها به نگهبانی آتش اشتغال داشتند و چه روحانیونی که خارج از آدریان ها به کار مذهبی یا راهنمایی مردم به راه راست ایفای وظیفه می نمودند.

✳️ موبدان

موبد که در اوستا مغوپئتی Moghoo Paiti و در پهلوی مگوپت Magopat و در عربی مجوس و در نوشته جات پارسی مغ گفته و نوشته شده، نام ویژه ی روحانیون زرتشتی است.
وظیفه ی مهم موبدان تلاوت اوستا و اجرای مراسم مختلف مذهبی بود و ضمناً امر تبلیغ و شناساندن اصول مذهب هم به آن ها واگذار بود.
موبدان در شهرهای كوچگ و بزرگ ایران انجام وظیفه می نمودند و عده ای از آن ها هم به موجب شهادت ویسپرد کرده ی ۱۲ بند ۱۹ برای انجام وظایف مذهبی به دهات دور و نزديک مي رفتند و تعدادی از آن ها هم به کشورهای هم جوار و دور دست به منظور تبلیغ اعزام می شدند.
سرپرستی همه ی موبدان هر شهر و به طور کلی ریاست تمام روحانیون زرتشتی هر محل با موبدان موبد آن جا بود.
۲۵۹
@khashatra


#دی_به_دین

این روز كه هم چون، دی‌ به آذر و دی‌به مهر به معنای دادار یا آفریدگار ست یكی دیگر از تعطیلی‌های هر ماه به‌شمار می‌آمده است.
در ایران باستان  استراحت کاری بوده و روز نیایش همگانی است.

بیست‌وسومین روز در گاه شماری دینی زرتشتی دی‌به دین نامیده شده است.
دی به چم آفریننده و آفریدگار است.  در گاه‌شماری ایران باستان به جز روز یکم هر ماه که اورمزد روز نامیده می‌شود سه روز دیگر به نام اهورامزدا ست که به صورت دی آمده و چون در ماه سه دی وجود دارد برای مشخص شدن، نام روز بعد را به آن می افزایند تا از هم مجزا  گردد "دی‌به آذر، دی به مهر، دی به دین”. دی در ادبیات اوستا به چم اهورامزدا می باشد که به شوند سپندینگی این نام بارها در ماه بازگویی شده است. در اوستا نام همکاران را اورمزد اواگاه, سه دی ویسپه شام نامیده‌اند.

دی یکی از نام‌های اهورامزداست و در اوستا به صورت دَثوش یا دَدوش یا دَذوه صفت و به چم (: معنی) آفریننده آمده ‌است.

روز هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه دی برای آن که نام این روزها با نام ماه یکی شده، جشن ماهانه گرفته می‌شود.

گل شنبلید نماد دی به دین است.

@khashatra


#امروز


به روز، پیروز و فرخ روز دی به دین از بهمن ماه به سال ۳۷۶۲ مزدیسنی

چهار شنبه ۱۷ بهمن ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی.

۵ فوریه سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ دی به دین = آفریدگار.

✔️ روز استراحت و نیایش همگانی زرتشتیان.

@khashatra


✅ در دوره ی ساسانی ریاست طبقه ی کشاورزان با کسی بود که او را و استریوشان سالار يا واستريوشبذ Vastaryush Badh می گفتند و چون در آن زمان تنها مالیاتی که از مردم جمع آوری می شد مالیات ارضی بود که توسط این شخص از کشاورزان اخذ می گردید ما می توانیم بگوییم که مقام او با سمت وزیر دارایی و وزیر کشاورزی امروز برابری می کرد.
واژه ی هوایتی = هو تخش Hu - Tokhsh ترکیب شده است از دو تكه ی هو + اینی (تخش) که تکه ی اول به معنى خوب است و تکه ی دوم به معنی کار و کوشش.
واژه ی تخشا به معنی کوشا و ساعی از همین ریشه است.
کلمه ی هوایتی در اوستا و واژه ی هوتخش در ادبیات پهلوی به طبقه ی افزارمندان و صنعت گران کشور ویژگی دارد.
ریاست این طبقه را در زمان پادشاهی ساسانیان شخصی به عهده داشت که او را هوتخشنبذ Hu - Tokhash Badh می گفتد و می شود گفت‌ این شخص به منزله ی وزیر صنایع و تجارت امروز مملکت بود.
اينک كه از اره تیشتاران ، و استریوشان و هوتخشان به طور مختصر گفت و گو نمودیم وقت آن رسیده است که درباره ی طبقه ی اتورنان که بحث اصلی ما را تشکیل می دهد به تفصیل سخن گوییم.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

✍ نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

✍ رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

۲۵۸
@khashatra

ادامه دارد...


✅ در یسنای ۱۹ بند۱۷ این چهار طبقه به شرح زیر نام گذاری شده اند :
۱ - آتره ون Athravan
۲ - رته ایشتار Ratha Ishtar
۳ - واستریو فشویانت Vastaryu Fashoyant
۴ - هوايتی Hu-Iti
و در کتاب های پهلوی این چهار دسته به ترتیب اتورنان - اره تیشتاران و استریوشان و هوتخشان نامبردار شده اند.
واژه ی رته ایشتار - اره تیشتار از دو تکه ی رته + ايشتار ترکیب شده که به ترتیب گردونه ی جنگی و ایستاده معنی می دهند و روی هم رفته به معنی کسی است که در گردونه ی جنگی ایستاده و مشغول نبرد است.
این واژه یادگاری است از دوران کهن هنگامی که بیشتر سربازان در گردونه های جنگی سوار شده و با دشمن پیکار می کردند. ولی به مرور زمان و در سنوات بعد این نام به طور اعم به همه ی سپاهیان و سربازان از هر صنف و رسته ای که بودند گفته می شد.
واژه ی ارتش هم که امروز به همه ی سپاهیان اعم از رسته ی سواره، پیاده، توپخانه و غیره اطلاق می شود از واژه ی رته ایشتار اوستایی گرفته شده است.
در عهد ساسانیان بزرگ ترین سپهسالار کشور ایران را ارتشتاران سالار می نامیدند.

تکه ی اول واژه واستریوفشویانت - و استریوش کلمه ی اوستایی واستر است که به معنی چمن و چراگاه می باشد. از این کلمه ما می توانیم حدس بزنیم که در زمان های بسیار دور هنگامی که کشاورزان ما هنوز در يک محل سكونت دایمی نداشتند و مانند ایلیات دنبال چمن و چراگاه برای حیوانات خود بودند این نام به آن ها اطلاق می شده و در سنوات بعد که کشاورزان از دوره گردی و ایلیاتی بودن دست کشیده و در يک جا مقیم شدند باز هم به همان نام خوانده می شدند.
۲۵۷
@khashatra


✅ آیین نوزودی موبدان.

✔️ طبقه بندی مردم در ایران باستان.

به منظور ایجاد نظم و ترتیب در امور کشور و آسان کردن کار رسیدگی به حال مردم و تقسیم وظایف و مسولیت های اولیای امور از زمان های خیلی دور قاطبه ی مردم ایران به سه دسته ی مشخص تقسیم و برای هر طبقه رییس و سرپرست ویژه ای معین و برقرار شده بود که همه ی کارهای وابسته به آن طبقه را انجام داده و به خواسته ها و احتیاجات مردمی که در تحت سرپرستی او بودند رسیدگی نموده و جواب گوی بی نظمی ها و عدم وصول مالیات طبقه ی زیر سرپرستی خود بود.
این سه طبقه عبارت بودند از روحانیون، سپاهیان و کشاورزان.

❇️ طبقه ی روحانیون عبارت بودند از ؛ کلیه ی موبدان و همه ی اشخاصی که در کارهای مذهبی تبحر داشتند و مراسم آیینی را برگزار می نمودند.

❇️ سپاهیان شامل ؛ تمام افسران و درجه داران و اشراف کشور می شد که در زیر ریاست عالیه ی شاهنشاه ایفای وظیفه می نمودند، ولی سرباز عادی یا به اصطلاح امروزی سرباز صفر در آن روزهای اولیه که هنوز قشون منظم دولتی و سپاه جاویدان هخامنشی به وجود نیامده بود جزو سپاهیان به شمار نمی آمد زیرا که این گونه سربازان تنها در هنگام جنگ از دسته ی کشاورزان گرفته می شدند و پس از پایان جنگ نیز به کار کشاورزی خود بر می گشتند.

❇️ طبقه ی بزرگ کشاورز شامل ؛
کلیه ی افرادی بود که جزو دو دسته بالا به شمار نمی آمدند.
سده ها بعد هنگامی که در اثر احتیاجات روز افزون بشری شماره ی صنعت گرانی مانند ؛ نجار ، خیاط، کفش دوز ، بازرگان آهنگر ، رویگر ، نانوا و غیره رو به افزایش نهاد. يک دسته ی دیگر در زیر نام افزار مندان به سه طبقه ی بالا افزوده شد.
۲۵۶
@khashatra


#باد_ایزد

«باد»، نام بیست‌ و‌دومین روز ماه در گاه شمار زرتشتی ست. باد، به چم هوا ست. در فرهنگ زرتشتی هوا از چهار آخشیج ستودنی و سپندینه مانند آب و آتش و خاک است.
در فرهنگ ایران پاک نگهداشتن چهار آخشیج خویش کاری هر انسان است.

در اوستا ایزد وَیو (باد) همراه و همکار ایزدان آب و آتش و خاک است.
ایزد وَیو (ایزد «باد» یا «هوا») همواره با ایزد رام آمده است.
در اوستای سی‌روزه آمده : «…یاری باد به همه رزم و کارزار برساد. هر که را باد پشتیبان است پیروزی همیشه با اوست.

ایزد وَیو یا ایزد باد همواره با ایزد رام آمده است. ” وای یا وایو ”باد” چهره‌ای دوگانه دارد، خوب و بد زیرا باد از هر دو جهان نیک و بد می‌گذرد. او نیکوکار است و در عین‌حال می‌تواند با نیروی ویران گر خود همه‌ چیز و همه ‌کس را نابود سازد.

در ادبیات پهلوی دارای دو نیمه‌ی بد و خوب است که در اوستا نیمه‌ی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده. ایزد وایو در یشت پانزدهم اوستا به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته و این ستایش تا دوران اشکانی و ساسانی ادامه داشته‌است. در فرهنگ ایران قدیم ایزد یا الهه ی باد است.

این خداوندگار نه تنها برای تمام موجودات زنده روح حیات بوده بلکه روح دنیا و گیتی نیز محسوب می شده است. وایو هم چنین هوایی است که در آن تمام موجودات زنده در هنگام مرگ نابود می شوند.

ایزد باد در اوستا چنین گزارش شده : جوینده، نیک‌كردار، چیره‌شونده، پس‌رونده، پیش‌رونده، پاینده‌فر، سخت‌ترین، قوی‌ترین، شكست‌دهنده، موج‌ریزنده، زبانه‌كشنده و ….
 
سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی نسک (:کتاب) بندهش ؛

چون باد‌روز، روز نشاط آمد ای نگار،
شادی فزای هین و بده باده و بیار.

باده است شادی دل پیوسته باده خور،
بی‌باده هر چه بینی باد هوا شمار.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

در بخش (نیایش خواندن سرود و ادعیه) از بر کن و به کار نو مَپیوند.

 
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

وگر با شدت کار، با داوران،
در این روز رو، تا شوی کامران.

سزد روز (باد) ار درنگی شوی،
نپیوندی امروز کار از نوی.

گل باد رنگ بویه نماد باد ایزد است.

@khashatra

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.