شب بود و نسیم بود و باغ و مهتاب
من بودم و جویبار و بیدارے آب
وین جملہ مرا بہ خامشے مے گفتند
ڪاین لحظہ ے ناب زندگے را دریاب
با من سخن تو در میان آوردند
گلبرگ بهار در خزان آوردند
خاموش ترین سڪوت صحراها را
با نام تو باز در فغان آوردند
#محمدرضا_شفیعی_ڪدڪنے
من بودم و جویبار و بیدارے آب
وین جملہ مرا بہ خامشے مے گفتند
ڪاین لحظہ ے ناب زندگے را دریاب
با من سخن تو در میان آوردند
گلبرگ بهار در خزان آوردند
خاموش ترین سڪوت صحراها را
با نام تو باز در فغان آوردند
#محمدرضا_شفیعی_ڪدڪنے