🔴 کدامین " یلدا " !!
یلدای قدرت طلبان و ثروتمندان یا یلدای فقراء...
✍یادداشتی از حمزه فیضی پور...
🔸سنت های زیبای تاریخ فرهنگ وطن را باید دوست داشت و باید تداوم آنها را با " دل خوشی " و " خوش دلی " پاس داشت..
اما یلدای امسال " دلی خوش" برایش نیست :
🔸وقتی کاسبان و دلالان ارز و پول ، "عِرض آدمها " برایشان مهم نیست ، و مهم نیست که عِرضی با ارزی معاوضه گردد!
🔸وقتی که کاسبان قدرت برای ماندن در قدرت وزارتی ، به وِزرو وبالش نمی اندیشند و خوب می اندیشند که چگونه بمانند بی آنکه غم به ابرو آورند که کودکان سیستانی در محرومیت ، در آتش بی کفایتی و بی تدبیری مقامات و مسوولان انقلابی ، تن معصومانه اشان بسوزد و خاکستر شود!
🔸وقتی " تنی " فروخته می شود تا چند عدد پسته خریداری گردد !
🔸وقتی همسایه امان این ورتر یا آن ورتر ، پول خرید فلان داروی گران قیمت ، برای درمان فرزندش ندارد !
🔸وقتی مقامات و مسوولان کشور اسلامی ، انگار نه انگار تورم و تحریم کمر کارگر دورمیدانی شهرمان را شکسته است و کاری روزمزد برای کسب درآمد روزانه اش نصیبش نمی شود و عصر شرمنده باید نزد خانواده اش برگردد !
🔸وقتی که همه چیز شعار گشته است و شعورها را بی محتوا نموده اند !
و عده ای سرمست قدرت و ثروت های بادآورده ، مجدد به فکر تاراج شعور مردمند بی آنکه برای " دخل و درآمد " مردمان تهیدست شهرمان فکری کرده باشند !
🔸وقتی" زن و شوهری" از فقر، هر دو هم قسم می شوند تا شبانه قرص برنج بخورند و به زندگی سرشار از بدبختیشان پایان دهند...
🔸وقتی که درازای ظلمت شب یلدا برای عده قلیلی یک شب است..
اما برای اکثریتی این ظلمت دردناک ، شبها و ماهها و سالهاست آنهم با سفره خالی !
🔸چه دل خوشی مانده است و با کدام پول پسته ای را باید خرید و شبی را باید خوش گذراند که فقط لبان خنده ی پسته سمت و سویش به صاحبان زر است ، آنهایی که زر در ترازوی بی عدالتی ها دارند و زور در بازوی قدرت تاراج ها !!
🔸اگر از خدا و فردای قیامت نمی ترسید که باید جواب این ملت مظلوم را بدهید..
ولی از قضاوت تاریخ و آیندگان بترسید که نامتان را در کنار منفورترین و بدنام ترین های تاریخ چند هزار ساله این سرزمین ننویسند ...
🔸گلایه و درد دل تعدادی از کارگران هموطن :
« مسئولین به فکر کشورهای دیگر هستند اما به فکر ما نیستند؛ شما بروید تلویزیون را نگاه کنید که فقط اخبار سایر کشورها را پوشش میدهد!..»
یلدای قدرت طلبان و ثروتمندان یا یلدای فقراء...
✍یادداشتی از حمزه فیضی پور...
🔸سنت های زیبای تاریخ فرهنگ وطن را باید دوست داشت و باید تداوم آنها را با " دل خوشی " و " خوش دلی " پاس داشت..
اما یلدای امسال " دلی خوش" برایش نیست :
🔸وقتی کاسبان و دلالان ارز و پول ، "عِرض آدمها " برایشان مهم نیست ، و مهم نیست که عِرضی با ارزی معاوضه گردد!
🔸وقتی که کاسبان قدرت برای ماندن در قدرت وزارتی ، به وِزرو وبالش نمی اندیشند و خوب می اندیشند که چگونه بمانند بی آنکه غم به ابرو آورند که کودکان سیستانی در محرومیت ، در آتش بی کفایتی و بی تدبیری مقامات و مسوولان انقلابی ، تن معصومانه اشان بسوزد و خاکستر شود!
🔸وقتی " تنی " فروخته می شود تا چند عدد پسته خریداری گردد !
🔸وقتی همسایه امان این ورتر یا آن ورتر ، پول خرید فلان داروی گران قیمت ، برای درمان فرزندش ندارد !
🔸وقتی مقامات و مسوولان کشور اسلامی ، انگار نه انگار تورم و تحریم کمر کارگر دورمیدانی شهرمان را شکسته است و کاری روزمزد برای کسب درآمد روزانه اش نصیبش نمی شود و عصر شرمنده باید نزد خانواده اش برگردد !
🔸وقتی که همه چیز شعار گشته است و شعورها را بی محتوا نموده اند !
و عده ای سرمست قدرت و ثروت های بادآورده ، مجدد به فکر تاراج شعور مردمند بی آنکه برای " دخل و درآمد " مردمان تهیدست شهرمان فکری کرده باشند !
🔸وقتی" زن و شوهری" از فقر، هر دو هم قسم می شوند تا شبانه قرص برنج بخورند و به زندگی سرشار از بدبختیشان پایان دهند...
🔸وقتی که درازای ظلمت شب یلدا برای عده قلیلی یک شب است..
اما برای اکثریتی این ظلمت دردناک ، شبها و ماهها و سالهاست آنهم با سفره خالی !
🔸چه دل خوشی مانده است و با کدام پول پسته ای را باید خرید و شبی را باید خوش گذراند که فقط لبان خنده ی پسته سمت و سویش به صاحبان زر است ، آنهایی که زر در ترازوی بی عدالتی ها دارند و زور در بازوی قدرت تاراج ها !!
🔸اگر از خدا و فردای قیامت نمی ترسید که باید جواب این ملت مظلوم را بدهید..
ولی از قضاوت تاریخ و آیندگان بترسید که نامتان را در کنار منفورترین و بدنام ترین های تاریخ چند هزار ساله این سرزمین ننویسند ...
🔸گلایه و درد دل تعدادی از کارگران هموطن :
« مسئولین به فکر کشورهای دیگر هستند اما به فکر ما نیستند؛ شما بروید تلویزیون را نگاه کنید که فقط اخبار سایر کشورها را پوشش میدهد!..»