کشف حجاب چگونه اجرا شد؟ (۲)
در شهر قم پس از کشف حجاب، مجالسی تشکیل شد با حضور رؤسای ادارات که از بانوان مختلف دعوت به عمل میآمد.
در آن مجلس به نوشیدن مسکرات و قمار میپرداختند که حکومت پس از اطّلاع از آن بهشدّت با آن برخورد کرد. در همین زمینه در بخشنامهٔ حاکم خراسان به ادارات متبوعهٔ خویش رعایت عفّت و حیا و عدم پرهیز از زور و اجبار در فرآیند کشف حجاب را گوشزد میکند. البته در این میان خودسریهای مأمورین جزء هم بوده است که حتّی رؤسای آنها با اعمال زورگویانهٔ زیردستان خویش موافق نبودهاند.
امّا بایست دید کشف حجاب در آن زمان به چه معنا بوده است؟!
نوشین احمدی خراسانی میگوید: «حجابی که رضاشاه آن را کشف کرد چیزی فراتر از حجابی بود که امروز ما آن را بهعنوان حجاب میشناسیم و حتّی فراتر از چادر سیاه بود. حجاب زنان در آن روز ایران (چاقچور و چادر و پیچه و روبنده) را شاید بتوان با برقعپوشان امروز در اروپا قیاس کرد.
فرخرو پارسا، وزیر آموزش در دولت پهلوی دوم میگوید: «آن روزها چادر مانعی بود در راه تحصیل کردن و مدرسه و دانشگاه رفتن و اصولاً دختری که چادر به سر داشت فکر می کرد که تحصیل علم نباید بکند، ولی امروز دیگر این فکر وجود ندارد». یاسمین رستمکلایی درهمین مورد چنین بیان می کند: «اغلب پذیرفته شده که بیحجابی بهمعنای باز کردن و نشان دادن سر و موی زن است. با این حال، پژوهش دقیقتر نشان میدهد که کشف حجاب در دورهٔ رضاشاه بیشتر بهمعنای برداشتن پوشش صورت و چادر به سبک ایرانی بوده تا باز کردن کامل سر.
مریم فیروز در ذکر خاطرهای به حجاب سفت و سخت و متفاوت آن روز اشاره میکند: «یکبار من با چادر و جوراب روشن در اتومبیل نشسته بودم و می رفتیم. در بین راه پدرم مرا دید و بعد سؤال کرد که تو با پای برهنه رفته بودی؟ گفتم خیر، جوراب روشن پوشیده بودم. گفت: وقتی که من آن جوراب را اشتباه بگیرم و خیال کنم که پایت برهنه بوده، دیگران هم همین تصوّر را خواهند داشت. دیگر حق نداری این جوراب را بپوشی. همان طور که مشاهده شد حجاب آن روز بالکل متفاوت با حجاب امروزین بوده است.
حجابی که نتیجهٔ عملی آن محرومیّت زنان از فعالیّتهای اجتماعی و سیاسی بود و وی را صرفاً به نقش یک ابژهٔ جنسی برای مرد و دستگاه فرزندپروری تقلیل میداد. اصولاً زنان ایرانی تا پیش از کشف حجاب نقشی در اجتماع و ساختن آیندهٔ مملکت نداشتند. آرتور میلسپو که برای سامان دادن دستگاه اداری ایران در اوایل سدهٔ بیست به کشور سفر کرده بود میگوید: «هیچ گاه فرصتی دست نداد تا با خانمی ایرانی ملاقات و صحبت بنمایم، چون آنان در محیط اجتماعی و اداری که در آن به سر میبردم، نقشی نداشتند و جز معدودی از زنان که بهصورت معلّم مدارس دخترانه و یا کارمند پلیس خدمت میکنند، هیچ زنی در استخدام ادارات نیست».
تا پیش از کشف حجاب، زنانی که خواستار انتخاب پوشش خویش بودند هماره توسط متعصّبان مورد آزار و اذیّت قرار میگرفتند ولی پس از این واقعه احدی جرئت تعرّض به آنها را نداشت. زندخت شیرازی درهمین زمینه میگوید: «تا پیش از کشف حجاب بهعلّت آزادیخواهی و خواستن آزادی نسوان بارها مورد تحقیر و تکفیرملایان و بیمهری یاران و آشنایان قرارگرفتم».
مهدی صلاح که یکی از منتقدین کشف حجاب رضاشاه است مینویسد: «کشف حجاب موجب شد تا زن ایرانی از پرده بیرون آمده، این بیرون آمدن، وی را قادر سازد تا در جریانات اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش فعّالتر از قبل بهعهده داشته باشد، به مدارس جدید راه یابد و حتّی به تحصیلات عالیهٔ دانشگاهی بپردازد، در صنایع به کار بپردازد و حضور اجتماعی او در کار درمانی کشور در بهداشت و سلامت جامعه مؤثر واقع شود» پس از کشف حجاب تحرّک اجتماعی عظیمی درطبقهٔ نسوان جامعه رخ داد. چه در حوزهٔ آموزش و چه در حوزههای درمان و سیاسی.
در حوزهٔ آموزش میتوان اشاره کرد: تعداد دانشآموزان دختر در سال ۱۳۰۱ مقارن با روی کارآمدن رضاشاه ۷۵۹۲ نفر بود که در سال ۱۳۲۰، یعنی در پایان حکومت رضاشاه این عدد به ۸۸۱۹۵ نفر رسید. این آمار در سال ۱۳۱۳ یعنی یک سال قبل از کشف حجاب ۴۵۵۴۲ نفر بود یعنی پس از کشف حجاب آمار دانشآموزان دو برابرشد. از سال ۱۳۱۴ تا سال ۱۳۲۰ آمار باسوادان کشور برمبنای تحصیلات جدید (تحصیلات در دبستانها و دبیرستانها که در مقابل تحصیلات مکتبی و حوزوی قرار میگرفت) قریب به ۱۰ درصد افزایش یافت که سهم عمدهٔ آن متعلّق به زنان است.
در حوزهٔ سیاسی و اجتماعی زنانی که پس از کشف حجاب موفّق به ادامهٔ تحصیل شدند، در دوران پهلوی دوم مشاغل مهم نایبالسلطنهٔ وزارت و سفارت و کارمندی ادارات مختلف را کسب کردند. فرح دیبا، فرخرو پارسا، مهرانگیز دولتشاهی، مهناز افخمی، لیلی ارجمند و دهها زن دیگر مثالهایی از این دست اند.
مقالهٔ بررسی تطبیقی کشف حجاب و حجاب اجباری، بهروز حسینی، فصل سوم، شمارهٔ ششم فصلنامهٔ ایران بزرگ فرهنگی
در شهر قم پس از کشف حجاب، مجالسی تشکیل شد با حضور رؤسای ادارات که از بانوان مختلف دعوت به عمل میآمد.
در آن مجلس به نوشیدن مسکرات و قمار میپرداختند که حکومت پس از اطّلاع از آن بهشدّت با آن برخورد کرد. در همین زمینه در بخشنامهٔ حاکم خراسان به ادارات متبوعهٔ خویش رعایت عفّت و حیا و عدم پرهیز از زور و اجبار در فرآیند کشف حجاب را گوشزد میکند. البته در این میان خودسریهای مأمورین جزء هم بوده است که حتّی رؤسای آنها با اعمال زورگویانهٔ زیردستان خویش موافق نبودهاند.
امّا بایست دید کشف حجاب در آن زمان به چه معنا بوده است؟!
نوشین احمدی خراسانی میگوید: «حجابی که رضاشاه آن را کشف کرد چیزی فراتر از حجابی بود که امروز ما آن را بهعنوان حجاب میشناسیم و حتّی فراتر از چادر سیاه بود. حجاب زنان در آن روز ایران (چاقچور و چادر و پیچه و روبنده) را شاید بتوان با برقعپوشان امروز در اروپا قیاس کرد.
فرخرو پارسا، وزیر آموزش در دولت پهلوی دوم میگوید: «آن روزها چادر مانعی بود در راه تحصیل کردن و مدرسه و دانشگاه رفتن و اصولاً دختری که چادر به سر داشت فکر می کرد که تحصیل علم نباید بکند، ولی امروز دیگر این فکر وجود ندارد». یاسمین رستمکلایی درهمین مورد چنین بیان می کند: «اغلب پذیرفته شده که بیحجابی بهمعنای باز کردن و نشان دادن سر و موی زن است. با این حال، پژوهش دقیقتر نشان میدهد که کشف حجاب در دورهٔ رضاشاه بیشتر بهمعنای برداشتن پوشش صورت و چادر به سبک ایرانی بوده تا باز کردن کامل سر.
مریم فیروز در ذکر خاطرهای به حجاب سفت و سخت و متفاوت آن روز اشاره میکند: «یکبار من با چادر و جوراب روشن در اتومبیل نشسته بودم و می رفتیم. در بین راه پدرم مرا دید و بعد سؤال کرد که تو با پای برهنه رفته بودی؟ گفتم خیر، جوراب روشن پوشیده بودم. گفت: وقتی که من آن جوراب را اشتباه بگیرم و خیال کنم که پایت برهنه بوده، دیگران هم همین تصوّر را خواهند داشت. دیگر حق نداری این جوراب را بپوشی. همان طور که مشاهده شد حجاب آن روز بالکل متفاوت با حجاب امروزین بوده است.
حجابی که نتیجهٔ عملی آن محرومیّت زنان از فعالیّتهای اجتماعی و سیاسی بود و وی را صرفاً به نقش یک ابژهٔ جنسی برای مرد و دستگاه فرزندپروری تقلیل میداد. اصولاً زنان ایرانی تا پیش از کشف حجاب نقشی در اجتماع و ساختن آیندهٔ مملکت نداشتند. آرتور میلسپو که برای سامان دادن دستگاه اداری ایران در اوایل سدهٔ بیست به کشور سفر کرده بود میگوید: «هیچ گاه فرصتی دست نداد تا با خانمی ایرانی ملاقات و صحبت بنمایم، چون آنان در محیط اجتماعی و اداری که در آن به سر میبردم، نقشی نداشتند و جز معدودی از زنان که بهصورت معلّم مدارس دخترانه و یا کارمند پلیس خدمت میکنند، هیچ زنی در استخدام ادارات نیست».
تا پیش از کشف حجاب، زنانی که خواستار انتخاب پوشش خویش بودند هماره توسط متعصّبان مورد آزار و اذیّت قرار میگرفتند ولی پس از این واقعه احدی جرئت تعرّض به آنها را نداشت. زندخت شیرازی درهمین زمینه میگوید: «تا پیش از کشف حجاب بهعلّت آزادیخواهی و خواستن آزادی نسوان بارها مورد تحقیر و تکفیرملایان و بیمهری یاران و آشنایان قرارگرفتم».
مهدی صلاح که یکی از منتقدین کشف حجاب رضاشاه است مینویسد: «کشف حجاب موجب شد تا زن ایرانی از پرده بیرون آمده، این بیرون آمدن، وی را قادر سازد تا در جریانات اجتماعی و اقتصادی جامعه نقش فعّالتر از قبل بهعهده داشته باشد، به مدارس جدید راه یابد و حتّی به تحصیلات عالیهٔ دانشگاهی بپردازد، در صنایع به کار بپردازد و حضور اجتماعی او در کار درمانی کشور در بهداشت و سلامت جامعه مؤثر واقع شود» پس از کشف حجاب تحرّک اجتماعی عظیمی درطبقهٔ نسوان جامعه رخ داد. چه در حوزهٔ آموزش و چه در حوزههای درمان و سیاسی.
در حوزهٔ آموزش میتوان اشاره کرد: تعداد دانشآموزان دختر در سال ۱۳۰۱ مقارن با روی کارآمدن رضاشاه ۷۵۹۲ نفر بود که در سال ۱۳۲۰، یعنی در پایان حکومت رضاشاه این عدد به ۸۸۱۹۵ نفر رسید. این آمار در سال ۱۳۱۳ یعنی یک سال قبل از کشف حجاب ۴۵۵۴۲ نفر بود یعنی پس از کشف حجاب آمار دانشآموزان دو برابرشد. از سال ۱۳۱۴ تا سال ۱۳۲۰ آمار باسوادان کشور برمبنای تحصیلات جدید (تحصیلات در دبستانها و دبیرستانها که در مقابل تحصیلات مکتبی و حوزوی قرار میگرفت) قریب به ۱۰ درصد افزایش یافت که سهم عمدهٔ آن متعلّق به زنان است.
در حوزهٔ سیاسی و اجتماعی زنانی که پس از کشف حجاب موفّق به ادامهٔ تحصیل شدند، در دوران پهلوی دوم مشاغل مهم نایبالسلطنهٔ وزارت و سفارت و کارمندی ادارات مختلف را کسب کردند. فرح دیبا، فرخرو پارسا، مهرانگیز دولتشاهی، مهناز افخمی، لیلی ارجمند و دهها زن دیگر مثالهایی از این دست اند.
مقالهٔ بررسی تطبیقی کشف حجاب و حجاب اجباری، بهروز حسینی، فصل سوم، شمارهٔ ششم فصلنامهٔ ایران بزرگ فرهنگی