بازداشت، بازداشتگاه، زندان! (بخش دوم)
حسین رونقی
زندان
فرد بازداشتشده پس از اتمام مراحل بازجویی و آزار و اذیت توسط نهادهای امنیتی، به دادگاه ارجاع داده میشود. اگر دادگاه شخص را محکوم به حبس کند، او برای تحمل کیفر حبس به زندان فرستاده میشود.
در زندان، شخص مانند دوران بازداشت و بازداشتگاه، با شکنجه و آزار و اذیت مستقیم بازجویان مواجه نیست. زندانی، عموماً در اتاقهای بزرگ و بندهای عمومی در کنار دیگر زندانیان میماند. امکانات زندانها و بندهای مختلف، با یکدیگر تفاوت دارند.
برخی بندهای عمومی با مشکلاتی مانند کفخوابی (روی زمین خوابیدن) و حشرات موذی چون ساس مواجه هستند. گاهی زندانیان سیاسی را در بندهای اراذل و اوباش یا قاتلان قرار میدهند و این، مشکلات جدی برای امنیت و آرامش آنها ایجاد میکند. قتل علیرضا شیرمحمدعلی در زندان فشافویه، از نمونه جنایتهای آشکاری بود که در زندان رخ داد.
در زندان، زندانیان عادی به امکانات بیشتری از جمله حیاط هواخوری، تلویزیون، آشپزخانه کوچک، کتابخانه محدود، فروشگاه و امکانات ورزشی دسترسی دارند، اما این امکانات در همه بندها بهطور یکسان وجود ندارد و برخی زندانیان از حداقل امکانات محروماند. امکانات زندانها اغلب توسط خود زندانیان و با بودجه شخصی آنها فراهم میشود. زندانیان سعی میکنند با فراهم کردن امکانات و خلق روشهایی، دوران زندان را آسانتر کنند. آنها مراسمهایی چون عید نوروز را بهصورت عمومی و در کنار هم برگزار میکنند. گاهی همین امکانات حداقلی نیز به واسطه نفوذ بازجویان یا رفتارهای غیرانسانی مسئولان زندان، از زندانیان سیاسی دریغ میشود. ایجاد محدودیت در تماسهای تلفنی، ممنوعیت ملاقاتهای هفتگی و اجازه مرخصی ندادن به زندانیان، از مواردی است که میتوان برشمرد. همانند آنچه سالها پیش در بند ۳۵۰ زندان اوین برای زندانیان سیاسی رخ داد.
مشکلات بسیاری برای زندانیان بیمار وجود دارد. از جمله کمبود داروهای ضروری و دسترسی محدود به پزشک. مشکلاتی مانند تهیه عینک و تأخیر در ارائه خدمات درمانی، وضعیت را برای این افراد بسیار دشوارتر میکند. اگر شما زندانی سیاسی بیمار باشید، این شرایط با توجیه امنیتی سختتر میشود. مثلا در خصوص زندانیان سیاسی عقیدتی، سازمان زندانها با توجیه اینکه دادستان و دستگاه امنیتی باید تصمیم بگیرند، قوانین در خصوص زندانیان سیاسی بیمار از جمله عدم تحمل کیفر و توقف حکم را اجرا نمیکند یا مانع اعزام آنها به مراکز درمانی میشود. با این عملکرد، علیه جان زندانیانی چون ابوالفضل قدیانی، مهوش ثابت، فاطمه سپهری، منوچهر بختیاری و دیگر زندانیان سیاسی اقدام میکنند. در بسیاری از زندانهای ایران، غذای زندان بهدلیل کیفیت بد قابل خوردن نیست و زندانیان مجبور میشوند با هزینه شخصی اقدام به تهیه غذا کنند. زندانیانی که توان مالی ندارند، با مشکلات تغذیه مواجه میشوند.
توجه داشته باشیم:
زندان، تنبیهی برای مجرمان است. این در حالی است که زندانیان سیاسی و عقیدتی، انگیزه مجرمانه ندارند و برای خیر جمعی و با انگیزههای شرافتمندانه فعالیت کردهاند. زندان حق هیچیک از زندانیان سیاسی و عقیدتی نیست، چرا که منجر به گرفتن آزادی، محدود کردن ارتباطات اجتماعی و فرصتهای شغلی و اقتصادی آنها میشود. زندان به سلامت جسمی و روانی، ارتباطات خانوادگی، احترام و موقعیت اجتماعی، اعتمادبهنفس و استقلال افراد آسیبهای جدی و گاه جبراننشدنی وارد میکند. بنابراین ما باید یکصدا، فارغ از تفاوت در گرایشهای سیاسی، خواهان آزادی همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی باشیم.
پینوشت: بخش اول یادداشت بازداشت، بازداشتگاه، زندان!
@Hosseinronaghi
حسین رونقی
زندان
فرد بازداشتشده پس از اتمام مراحل بازجویی و آزار و اذیت توسط نهادهای امنیتی، به دادگاه ارجاع داده میشود. اگر دادگاه شخص را محکوم به حبس کند، او برای تحمل کیفر حبس به زندان فرستاده میشود.
در زندان، شخص مانند دوران بازداشت و بازداشتگاه، با شکنجه و آزار و اذیت مستقیم بازجویان مواجه نیست. زندانی، عموماً در اتاقهای بزرگ و بندهای عمومی در کنار دیگر زندانیان میماند. امکانات زندانها و بندهای مختلف، با یکدیگر تفاوت دارند.
برخی بندهای عمومی با مشکلاتی مانند کفخوابی (روی زمین خوابیدن) و حشرات موذی چون ساس مواجه هستند. گاهی زندانیان سیاسی را در بندهای اراذل و اوباش یا قاتلان قرار میدهند و این، مشکلات جدی برای امنیت و آرامش آنها ایجاد میکند. قتل علیرضا شیرمحمدعلی در زندان فشافویه، از نمونه جنایتهای آشکاری بود که در زندان رخ داد.
در زندان، زندانیان عادی به امکانات بیشتری از جمله حیاط هواخوری، تلویزیون، آشپزخانه کوچک، کتابخانه محدود، فروشگاه و امکانات ورزشی دسترسی دارند، اما این امکانات در همه بندها بهطور یکسان وجود ندارد و برخی زندانیان از حداقل امکانات محروماند. امکانات زندانها اغلب توسط خود زندانیان و با بودجه شخصی آنها فراهم میشود. زندانیان سعی میکنند با فراهم کردن امکانات و خلق روشهایی، دوران زندان را آسانتر کنند. آنها مراسمهایی چون عید نوروز را بهصورت عمومی و در کنار هم برگزار میکنند. گاهی همین امکانات حداقلی نیز به واسطه نفوذ بازجویان یا رفتارهای غیرانسانی مسئولان زندان، از زندانیان سیاسی دریغ میشود. ایجاد محدودیت در تماسهای تلفنی، ممنوعیت ملاقاتهای هفتگی و اجازه مرخصی ندادن به زندانیان، از مواردی است که میتوان برشمرد. همانند آنچه سالها پیش در بند ۳۵۰ زندان اوین برای زندانیان سیاسی رخ داد.
مشکلات بسیاری برای زندانیان بیمار وجود دارد. از جمله کمبود داروهای ضروری و دسترسی محدود به پزشک. مشکلاتی مانند تهیه عینک و تأخیر در ارائه خدمات درمانی، وضعیت را برای این افراد بسیار دشوارتر میکند. اگر شما زندانی سیاسی بیمار باشید، این شرایط با توجیه امنیتی سختتر میشود. مثلا در خصوص زندانیان سیاسی عقیدتی، سازمان زندانها با توجیه اینکه دادستان و دستگاه امنیتی باید تصمیم بگیرند، قوانین در خصوص زندانیان سیاسی بیمار از جمله عدم تحمل کیفر و توقف حکم را اجرا نمیکند یا مانع اعزام آنها به مراکز درمانی میشود. با این عملکرد، علیه جان زندانیانی چون ابوالفضل قدیانی، مهوش ثابت، فاطمه سپهری، منوچهر بختیاری و دیگر زندانیان سیاسی اقدام میکنند. در بسیاری از زندانهای ایران، غذای زندان بهدلیل کیفیت بد قابل خوردن نیست و زندانیان مجبور میشوند با هزینه شخصی اقدام به تهیه غذا کنند. زندانیانی که توان مالی ندارند، با مشکلات تغذیه مواجه میشوند.
توجه داشته باشیم:
زندان، تنبیهی برای مجرمان است. این در حالی است که زندانیان سیاسی و عقیدتی، انگیزه مجرمانه ندارند و برای خیر جمعی و با انگیزههای شرافتمندانه فعالیت کردهاند. زندان حق هیچیک از زندانیان سیاسی و عقیدتی نیست، چرا که منجر به گرفتن آزادی، محدود کردن ارتباطات اجتماعی و فرصتهای شغلی و اقتصادی آنها میشود. زندان به سلامت جسمی و روانی، ارتباطات خانوادگی، احترام و موقعیت اجتماعی، اعتمادبهنفس و استقلال افراد آسیبهای جدی و گاه جبراننشدنی وارد میکند. بنابراین ما باید یکصدا، فارغ از تفاوت در گرایشهای سیاسی، خواهان آزادی همهی زندانیان سیاسی و عقیدتی باشیم.
پینوشت: بخش اول یادداشت بازداشت، بازداشتگاه، زندان!
@Hosseinronaghi