یادداشت فیلم مرد فیل نما:
فارغ از تمامی وجوهات مختلف این فیلم من قصد دارم در ابتدا به این جمله در فیلم بپردازم که خود گویای هر چیز است. "من حیوان نیستم، من انسانم ، من یک مرد هستم،" "جان مریک" یک معلول است که مورد سوء استفاده فردی به نام "بایتس" قرار گرفته است. "بایتس" در ازای گرفتن پول از مردم "جان" را تخت عنوان "مرد فیل نما" در سیرک نمایش می دهد. او "جان" را آزار میدهد و کتک میزند. "جان" سالها این وضع را تحمل میکند و به نا امیدی از بهتر شدن اوضاع می رسد.
این فیلم فریاد حقوق بشر است. این که چون فردی شبیه به دیگران نیست و معلولیتی دارد، دچار چنین فرجام دردناکی می شود. و "جان" با تمام وجود فریاد میزند که انسان است او از این رو که انسان است برای خود حق قائل میشود با این وجود که میداند ظاهری متفاوت دارد.
مقوله حقوق "جان" دستمایه اصلی فیلم است. در جایی "جان" میگوید که هر روز انجیل میخوانده و از خداوند طلب لطف میکرده است. آن مقوله حقوق بشر و این تفسیر از امید که در داستان زندگی "جان" وجود دارد، هر بیننده ای را به تفکر وادار میکند. و موجب میشود که او با "جان" همدردی کند. خصوصا اینکه مساله حقوق بشر و امید دو موضوع بسیار با اهمیت در دنیای امروز است که متاسفانه در حال از دست دادن هر دوی آنها در بعضی نقاط جهان، مخصوصا جهان سوم هستیم.
برخی معتقد هستند که ماجرای این فیلم واقعی است!
با یک داستان پربار طرفیم. شخصیت ها سر جای خود قرار دارند و داستان با پختگی جالبی روایت می شود و به پایان میرسد. یک نکته جالب دیگر که در داستان است مساله "تریوس" است.
"ترویس" وقتی "جان" را برای اولین بار میبیند چون یک پزشک است فورا تشخیص میدهد که او بیمار است و نیاز به درمان دارد. بعد از مدتی او برای ارضاء حس کنجکاوی به سراغ "جان" می رود و او را دستمایه مشهور شدن خود قرار میدهد. بعد از مدتی او متوجه میشود که چه اشتباهی کرده و در جایی از فیلم می بینیم که "تریوس" دچار عذاب وجدان شده است. او در صدد جبران بر می آید اما "جان" قبلا توسط "بایتس" ربوده شده است. اینکه "تِروِس" در جایی به زنش می گوید که احساس میکند با "بایتس" هیچ فرقی ندارد قابل توجه است.
@honarnaamehh
فارغ از تمامی وجوهات مختلف این فیلم من قصد دارم در ابتدا به این جمله در فیلم بپردازم که خود گویای هر چیز است. "من حیوان نیستم، من انسانم ، من یک مرد هستم،" "جان مریک" یک معلول است که مورد سوء استفاده فردی به نام "بایتس" قرار گرفته است. "بایتس" در ازای گرفتن پول از مردم "جان" را تخت عنوان "مرد فیل نما" در سیرک نمایش می دهد. او "جان" را آزار میدهد و کتک میزند. "جان" سالها این وضع را تحمل میکند و به نا امیدی از بهتر شدن اوضاع می رسد.
این فیلم فریاد حقوق بشر است. این که چون فردی شبیه به دیگران نیست و معلولیتی دارد، دچار چنین فرجام دردناکی می شود. و "جان" با تمام وجود فریاد میزند که انسان است او از این رو که انسان است برای خود حق قائل میشود با این وجود که میداند ظاهری متفاوت دارد.
مقوله حقوق "جان" دستمایه اصلی فیلم است. در جایی "جان" میگوید که هر روز انجیل میخوانده و از خداوند طلب لطف میکرده است. آن مقوله حقوق بشر و این تفسیر از امید که در داستان زندگی "جان" وجود دارد، هر بیننده ای را به تفکر وادار میکند. و موجب میشود که او با "جان" همدردی کند. خصوصا اینکه مساله حقوق بشر و امید دو موضوع بسیار با اهمیت در دنیای امروز است که متاسفانه در حال از دست دادن هر دوی آنها در بعضی نقاط جهان، مخصوصا جهان سوم هستیم.
برخی معتقد هستند که ماجرای این فیلم واقعی است!
با یک داستان پربار طرفیم. شخصیت ها سر جای خود قرار دارند و داستان با پختگی جالبی روایت می شود و به پایان میرسد. یک نکته جالب دیگر که در داستان است مساله "تریوس" است.
"ترویس" وقتی "جان" را برای اولین بار میبیند چون یک پزشک است فورا تشخیص میدهد که او بیمار است و نیاز به درمان دارد. بعد از مدتی او برای ارضاء حس کنجکاوی به سراغ "جان" می رود و او را دستمایه مشهور شدن خود قرار میدهد. بعد از مدتی او متوجه میشود که چه اشتباهی کرده و در جایی از فیلم می بینیم که "تریوس" دچار عذاب وجدان شده است. او در صدد جبران بر می آید اما "جان" قبلا توسط "بایتس" ربوده شده است. اینکه "تِروِس" در جایی به زنش می گوید که احساس میکند با "بایتس" هیچ فرقی ندارد قابل توجه است.
@honarnaamehh