نشانههای فردی که صلح درون دارد:
مصطفی سلیمانی
سازگاری شناختی: آنچه که در فرد خالص و یکرنگ خودنمایی میکند این است که تناقضی میان رفتارها و باورهای او دیده نمیشود. از این رو، فرد خالص، دچار تشویش و ناهمخوانیِ درونی نیست و در نتیجه، نیازی نمیبیند که برای رفع این تشویش و اضطراب به خودفریبی یا دیگرفریبی پناه ببرد. زمانی که رفتارهای فرد با اعتقادات درونی او انطباق نداشته باشند، دروندادهای آزاردهنده و ناراحتکننده بسیاری را تجربه میکند که او را به سمت و سوی رفع ناهمخوانی و عذاب وجدانِ ناشی از یکرنگ نبودن سوق میدهند.
اطمینان به باورها: فردی میتواند یکرنگ و یکدل باشد که نسبت به باورهایی که دارد به قطعیت و یقین رسیده باشد. زمانی که در درون فرد نسبت به یک باور تردید وجود داشته باشد، به صورت ناخودآگاه، بسیاری از اعمال او مطابق با باور ذکر شده نخواهد بود و به همین علت، زمینه برای بیاخلاصی و تنازع درونی او فراهم خواهد شد.
رضایت درونی: زمانی که یک فرد به این توانایی میرسد که بتواند مصیبتهای زندگی و رنجهای روحی و جسمی خودش را کنترل کند، احساس عمیقی مبنی بر رضایت درونی در او شکل میگیرد.
خودانگیختگی: فردی که به خلوص و یکرنگی درونی رسیده است، بر پایه ترسها و تجربیات گذشته خود زندگی نمیکند. او نسبت به آینده تفکر مثبتی دارد و با توجه به تمرکزی که بر اهداف قوی خود دارد، نوعی اعتماد به نفس و خودکارآمدی را در درون خود حس میکند و در نتیجه، تابآوری و تحمل بالایی را در مواجهه با موانع خواهد داشت. چنین فردی به راحتی قادر است به رفتارهای خودانگیخته و ابتکارآمیز دست بزند.
لذتجویی در لحظه: در حالت اخلاص و یکدلی، فرد هیچگونه کشمکش و نزاعی درون خود ندارد و اضطراب و ترسی نیز احساس نمیکند. او میتواند به صورت متمرکز لحظه را احساس کند و ارتباط عمیقی با احساسات و افکار خود و دیگران برقرار کند. لذت بردنِ بیکم و کاست از زندگی، رهاورد ثبات و یکرنگی درونی است.
پذیرش بیقضاوت: قضاوت نتیجه غیبت بخش هوشیار ذهن است. فرد خالص و یکرنگ، از این رو که توانسته بخش هشیار ذهن خودش را با بخش ناهشیار آن مرتبط کند، دچار پیشداوری و قضاوت در مورد دیگران نمیشود. او نسبت به فرد مقابل خود هیچگونه جهتگیریای ندارد و در نتیجه میتواند بدون تعصب و گمانهزنی، بر مبنای واقعیت با دیگران مواجهه داشته باشد. فرد خالص، به هیچوجه تمایلی به ارزشیابی و تعبیر و تفسیر رفتار دیگران ندارد، زیرا مایل به جنگ و ستیز و کشمکش با دیگران نیست.
فراغت: تشویش خاطر در لحظه حال، برآمده از گذشته نامطلوب و آینده مبهم است. فردی که به اخلاص و صفا و صمیمیت درونی رسیده است، از این نوع نگرانیها فارغ است.
خشنودی: این باور که جهان هستی هدفمند و هماهنگ است، سبب میشود که فرد خالص، یک همبستگی عمیق میان خود و دیگران و طبیعت احساس کند و به این ترتیب، در برخورد با رویدادهای زندگی، احساس سپاس، تقدیر و تحسین داشته باشد. تنها چنین فردی است که میتواند با لبخند و تبسم به جهان هستی نگاه کند.
سهلگیری: روحیه یک فرد با اخلاص و یکرنگ، کاملاً صمیمانه و آغشته به صفا و نشاط است. بدیهی است که این حالات، تنها با تسامح، آسانگیری و مدارا پدید میآیند و سختگیری به هیچ عنوان با آرامش همخوانی ندارد.
@honaremodiriat
مصطفی سلیمانی
سازگاری شناختی: آنچه که در فرد خالص و یکرنگ خودنمایی میکند این است که تناقضی میان رفتارها و باورهای او دیده نمیشود. از این رو، فرد خالص، دچار تشویش و ناهمخوانیِ درونی نیست و در نتیجه، نیازی نمیبیند که برای رفع این تشویش و اضطراب به خودفریبی یا دیگرفریبی پناه ببرد. زمانی که رفتارهای فرد با اعتقادات درونی او انطباق نداشته باشند، دروندادهای آزاردهنده و ناراحتکننده بسیاری را تجربه میکند که او را به سمت و سوی رفع ناهمخوانی و عذاب وجدانِ ناشی از یکرنگ نبودن سوق میدهند.
اطمینان به باورها: فردی میتواند یکرنگ و یکدل باشد که نسبت به باورهایی که دارد به قطعیت و یقین رسیده باشد. زمانی که در درون فرد نسبت به یک باور تردید وجود داشته باشد، به صورت ناخودآگاه، بسیاری از اعمال او مطابق با باور ذکر شده نخواهد بود و به همین علت، زمینه برای بیاخلاصی و تنازع درونی او فراهم خواهد شد.
رضایت درونی: زمانی که یک فرد به این توانایی میرسد که بتواند مصیبتهای زندگی و رنجهای روحی و جسمی خودش را کنترل کند، احساس عمیقی مبنی بر رضایت درونی در او شکل میگیرد.
خودانگیختگی: فردی که به خلوص و یکرنگی درونی رسیده است، بر پایه ترسها و تجربیات گذشته خود زندگی نمیکند. او نسبت به آینده تفکر مثبتی دارد و با توجه به تمرکزی که بر اهداف قوی خود دارد، نوعی اعتماد به نفس و خودکارآمدی را در درون خود حس میکند و در نتیجه، تابآوری و تحمل بالایی را در مواجهه با موانع خواهد داشت. چنین فردی به راحتی قادر است به رفتارهای خودانگیخته و ابتکارآمیز دست بزند.
لذتجویی در لحظه: در حالت اخلاص و یکدلی، فرد هیچگونه کشمکش و نزاعی درون خود ندارد و اضطراب و ترسی نیز احساس نمیکند. او میتواند به صورت متمرکز لحظه را احساس کند و ارتباط عمیقی با احساسات و افکار خود و دیگران برقرار کند. لذت بردنِ بیکم و کاست از زندگی، رهاورد ثبات و یکرنگی درونی است.
پذیرش بیقضاوت: قضاوت نتیجه غیبت بخش هوشیار ذهن است. فرد خالص و یکرنگ، از این رو که توانسته بخش هشیار ذهن خودش را با بخش ناهشیار آن مرتبط کند، دچار پیشداوری و قضاوت در مورد دیگران نمیشود. او نسبت به فرد مقابل خود هیچگونه جهتگیریای ندارد و در نتیجه میتواند بدون تعصب و گمانهزنی، بر مبنای واقعیت با دیگران مواجهه داشته باشد. فرد خالص، به هیچوجه تمایلی به ارزشیابی و تعبیر و تفسیر رفتار دیگران ندارد، زیرا مایل به جنگ و ستیز و کشمکش با دیگران نیست.
فراغت: تشویش خاطر در لحظه حال، برآمده از گذشته نامطلوب و آینده مبهم است. فردی که به اخلاص و صفا و صمیمیت درونی رسیده است، از این نوع نگرانیها فارغ است.
خشنودی: این باور که جهان هستی هدفمند و هماهنگ است، سبب میشود که فرد خالص، یک همبستگی عمیق میان خود و دیگران و طبیعت احساس کند و به این ترتیب، در برخورد با رویدادهای زندگی، احساس سپاس، تقدیر و تحسین داشته باشد. تنها چنین فردی است که میتواند با لبخند و تبسم به جهان هستی نگاه کند.
سهلگیری: روحیه یک فرد با اخلاص و یکرنگ، کاملاً صمیمانه و آغشته به صفا و نشاط است. بدیهی است که این حالات، تنها با تسامح، آسانگیری و مدارا پدید میآیند و سختگیری به هیچ عنوان با آرامش همخوانی ندارد.
@honaremodiriat