مرضیه حاجی هاشمی dan repost
🔴 آنچه که ایرانی آن را بر نمیتابد
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 رویدادهای اخیر در منطقه، از هر منظری که مورد واکاوی قرار گیرد، به طور حتم در یک نتیجه مشترک هستند و آن نیز کاهش نفوذ «ایران» در منطقه است. ایران صرف نظر از نوع حکومتش، به دلیل ویژگیهای سرزمینی، جمعیتی، فرهنگی - تمدنی و ...، هماره خود را واجد تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای و نفوذ در منطقه میداند؛ اما این کشور ذاتاً قدرتمند، باید مروج کدام اصول و هنجارها باشد تا بتواند به جایگاه درخور منطقهای خود دست یابد؟
⬅️ با یک نگاه واقع بینانه و خالی از ملاحظات گوناگون، باید گفت، خاورمیانه، منطقهای است که ایران با تاکید بر ویژگیهای نژادی و مذهبی اش کاملا در بین کشورهای عربی، متمایز و تنهاست. «مارتین گوری» اصطلاح جالبی را در مورد ایران در خاورمیانه به کار میگیرد و مینویسد: «ایران، آدم حسابی خاورمیانه است؛ هرچند به دلایل نژادی و مذهبی، نفوذ آن، هیچگاه به اندازه قدرتش نبوده است. دیواری از خصومت و نفرت دو طرفه فارس و عرب را از هم جدا میکند».
⬅️ صرف نظر از باور به این دیوار بین فارس و عرب؛ اما پر واضح است که در چنین موقعیت منطقهای به لحاظ ویژگیهای فرهنگی - اجتماعی، نمیتوان دقیقاً بر این ویژگیها برای نفوذ در منطقه و تبدیل شدن به قدرت منطقهای اتکا کرد. «قدرت منطقهای باید مروج و حامی اصول، قواعد و هنجارهایی باشد که هم در سطح منطقه ای مقبولیت دارند و هم در سطح سیستم بین المللی متعارف شمرده میشوند».
⬅️ تا پیش از انقلاب بر ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی و حتی اخلاقی «امپراتوری های پارسی» تاکید میشد که بر کل منطقه حکومت میکردند؛ گرچه ممکن است، این تاکیدها حائز برخی اصول عام اخلاقی باشد که به لحاظ بین المللی نیز پذیرفته شده است؛ اما واقعیت این است که این عامل، شاید تنها بتواند، موجب تقویت «غرور ملی» و انسجام بخشی در گستره ملی بین اقوام و نژادها، ادیان و مذاهب در درون مرزهای ایران شود؛ اما در منطقه، تداعی نوعی «غرور قدرت» است و همسایگان را به واکنش در برابر آنچه وا دارد که میتواند ایجاد کننده نوعی «هژمونی مقدر» بر آنها برداشت شود.
⬅️ پس از انقلاب و پس از گذشت یک دهه و فارغ شدن ایران از جنگ با عراق، کم کم عنصر «مذهب» برای ایجاد نفوذ ایران در منطقه مورد بهرهبرداری قرار گرفت، عاملی که آن نیز نمیتواند، از اصول، قواعد و هنجارهایی باشد که یک قدرت منطقهای به ترویج آنها نیازمند است؛ چرا که نه تنها در سطح بین المللی فاکتور متعارفی نبود؛ بلکه در سطح منطقهای نیز عامل تفرقه و انزوا محسوب میشد.
⬅️ در منطقهای که اکثریت آن را کشورهای عرب با مذهب سنی و دولتهای توسعه گرا در ابعاد اقتصادی تشکیل میدهند، برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای دارای نفوذ بین همسایگان، نمیتوان بر دو عاملی تاکید کرد که بر خصومتهای تاریخی دامن میزند. به نظر میرسد، مخرج مشترک تمام این کشورها توسعه اقتصادی است. توسعه، بهترین هنجار مقبول و متعارف منطقه ای و بین المللی است.
⬅️ بهترین زمینه برای همکاری، کسب منافع مشترک، روابط دوستانه و حتی نفوذ و تبدیل شدن به قدرت منطقهای، همین عامل اقتصادی است. سرمایه گذاری های متقابل، همکاری های وسیع در سازمان های اقتصادی منطقه ای و مشارکت در طرح های بزرگ تجاری، ژئوپلیتیکی، نفتی و گازی منطقه ای و هر گونه همکاری که موجب صلح و ثبات در منطقه برای رونق اقتصادی و جذب سرمایه های خارجی شود، ایران را به جایگاه اصلی خود باز می گرداند.
⬅️ ایران میتواند، از همه ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی خود نیز بهره گیرد؛ اگر به قدرت برتر اقتصادی منطقه تبدیل شود و در مرکز تمام معادلات منطقهای قرار گیرد؛ در غیر این صورت در خوشبینانهترین حالت، چونان کشوری حاشیهای، ضعیف و منزوی به موجودیت خود ادامه خواهد داد؛ آنچه که ایرانی آن را بر نمیتابد.
https://t.me/M_Hajihashemi_iran1
✍ مرضیه حاجی هاشمی
🗒 رویدادهای اخیر در منطقه، از هر منظری که مورد واکاوی قرار گیرد، به طور حتم در یک نتیجه مشترک هستند و آن نیز کاهش نفوذ «ایران» در منطقه است. ایران صرف نظر از نوع حکومتش، به دلیل ویژگیهای سرزمینی، جمعیتی، فرهنگی - تمدنی و ...، هماره خود را واجد تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای و نفوذ در منطقه میداند؛ اما این کشور ذاتاً قدرتمند، باید مروج کدام اصول و هنجارها باشد تا بتواند به جایگاه درخور منطقهای خود دست یابد؟
⬅️ با یک نگاه واقع بینانه و خالی از ملاحظات گوناگون، باید گفت، خاورمیانه، منطقهای است که ایران با تاکید بر ویژگیهای نژادی و مذهبی اش کاملا در بین کشورهای عربی، متمایز و تنهاست. «مارتین گوری» اصطلاح جالبی را در مورد ایران در خاورمیانه به کار میگیرد و مینویسد: «ایران، آدم حسابی خاورمیانه است؛ هرچند به دلایل نژادی و مذهبی، نفوذ آن، هیچگاه به اندازه قدرتش نبوده است. دیواری از خصومت و نفرت دو طرفه فارس و عرب را از هم جدا میکند».
⬅️ صرف نظر از باور به این دیوار بین فارس و عرب؛ اما پر واضح است که در چنین موقعیت منطقهای به لحاظ ویژگیهای فرهنگی - اجتماعی، نمیتوان دقیقاً بر این ویژگیها برای نفوذ در منطقه و تبدیل شدن به قدرت منطقهای اتکا کرد. «قدرت منطقهای باید مروج و حامی اصول، قواعد و هنجارهایی باشد که هم در سطح منطقه ای مقبولیت دارند و هم در سطح سیستم بین المللی متعارف شمرده میشوند».
⬅️ تا پیش از انقلاب بر ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی و حتی اخلاقی «امپراتوری های پارسی» تاکید میشد که بر کل منطقه حکومت میکردند؛ گرچه ممکن است، این تاکیدها حائز برخی اصول عام اخلاقی باشد که به لحاظ بین المللی نیز پذیرفته شده است؛ اما واقعیت این است که این عامل، شاید تنها بتواند، موجب تقویت «غرور ملی» و انسجام بخشی در گستره ملی بین اقوام و نژادها، ادیان و مذاهب در درون مرزهای ایران شود؛ اما در منطقه، تداعی نوعی «غرور قدرت» است و همسایگان را به واکنش در برابر آنچه وا دارد که میتواند ایجاد کننده نوعی «هژمونی مقدر» بر آنها برداشت شود.
⬅️ پس از انقلاب و پس از گذشت یک دهه و فارغ شدن ایران از جنگ با عراق، کم کم عنصر «مذهب» برای ایجاد نفوذ ایران در منطقه مورد بهرهبرداری قرار گرفت، عاملی که آن نیز نمیتواند، از اصول، قواعد و هنجارهایی باشد که یک قدرت منطقهای به ترویج آنها نیازمند است؛ چرا که نه تنها در سطح بین المللی فاکتور متعارفی نبود؛ بلکه در سطح منطقهای نیز عامل تفرقه و انزوا محسوب میشد.
⬅️ در منطقهای که اکثریت آن را کشورهای عرب با مذهب سنی و دولتهای توسعه گرا در ابعاد اقتصادی تشکیل میدهند، برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای دارای نفوذ بین همسایگان، نمیتوان بر دو عاملی تاکید کرد که بر خصومتهای تاریخی دامن میزند. به نظر میرسد، مخرج مشترک تمام این کشورها توسعه اقتصادی است. توسعه، بهترین هنجار مقبول و متعارف منطقه ای و بین المللی است.
⬅️ بهترین زمینه برای همکاری، کسب منافع مشترک، روابط دوستانه و حتی نفوذ و تبدیل شدن به قدرت منطقهای، همین عامل اقتصادی است. سرمایه گذاری های متقابل، همکاری های وسیع در سازمان های اقتصادی منطقه ای و مشارکت در طرح های بزرگ تجاری، ژئوپلیتیکی، نفتی و گازی منطقه ای و هر گونه همکاری که موجب صلح و ثبات در منطقه برای رونق اقتصادی و جذب سرمایه های خارجی شود، ایران را به جایگاه اصلی خود باز می گرداند.
⬅️ ایران میتواند، از همه ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی خود نیز بهره گیرد؛ اگر به قدرت برتر اقتصادی منطقه تبدیل شود و در مرکز تمام معادلات منطقهای قرار گیرد؛ در غیر این صورت در خوشبینانهترین حالت، چونان کشوری حاشیهای، ضعیف و منزوی به موجودیت خود ادامه خواهد داد؛ آنچه که ایرانی آن را بر نمیتابد.
https://t.me/M_Hajihashemi_iran1