پا به سرزمینی می گذارد تا در آن جا ول بگردد، سرزمینی دورتر از هرجایی که آدم ها تا آن زمان در آن ها ول گشته اند، کشوری چنان غریب که حتی هوایش شباهتی به هوای وطنش ندارد، جایی که ممکن است آدم از شدت غریبگی در آن بمیرد، و در عین حال افسونش چنان است که آدمی فقط می تواند در آن پیش و پیش تر برود و خودش را بیشتر و بیشتر گم کند.
روح پراگ/ ایوان کلیما
@grayart
روح پراگ/ ایوان کلیما
@grayart