🔸او در این سخنرانی که بیش از یک ساعت به درازا کشیده است به سه دسته اشاره میکند و میگوید:
🔹«افراد را باید به سه قسمت تقسیم کرد، گروه اول افرادی که درگیر مسئله معیشت هستند. این افراد در ایران دارای منزلت نیز هستند اما زمانی که به خارج از کشور مهاجرت میکنند، درگیر معیشت میشوند و تمام ساعتهای روز را برای کار میگذارند. این افراد معمولا زبان یا دانش یا مهارت کافی را ندارند. گروه دوم کسانی که در مرحله منزلت هستند، این افراد وقتی مهاجرت می کنند عقبگرد پیدا میکنند و درگیر معیشت میشوند تا یک موقعیت استاندارد و پایدار پیدا کنند. گروه سوم افرادی هستند که در مرحله معنا و فضیلت هستند. این افراد معمولا مهاجرت نمیکنند، چون به یک بسط وجودی رسیدند که هرجایی مشکلات خاص خودش را دارد و نیازی به مهاجرت نیست.
🔸سختتر از همه زمانی است که خانواده یا یک زوج با فرزندان خود مهاجرت کنند. کودک اگر در کودکی، یک رابطه امن با والد خود داشته باشد، این رابطه همه چیز او را کنترل خواهد کرد؛ وطن هم برای ما یک معنا دارد و به نحوی، والد فرد حساب می شود. وقتی خانوادهای با مهاجرت، کودک را از این والد خود جدا کنند برای فرد مشکلاتی پیش میآید. همه چیز برای فرد در این کشور معنا دار است، از تعریف یک لطیفه توسط فردی در تاکسی یا اتوبوس، یا پخش موسیقی از ماشینی که در خیابان در حال عبور است همه و همه برای فرد معنادار هستند ولی وقتی شما مهاجرت میکنید تمام اینها برای شما بیمعنا میشوند؛ تازه اگر زبان بلد نباشید که کلا نظام معنایی شما قطع میشود.
🔹نکته دیگری که در اینجا مطرح است این است که جوامع غربی فرد گرا هستند و ولی جامعه ما جمع گرا هست؛ اگر فردی زمین بخورد، دوستان و آشنایان دست او را میگیرند و بلند میکنند، اگر فردی ورشکسته اقتصادی شود یا سرطان و بیماری مهلکی بگیرد، خانواده و دوستان به کمک او میآیند ولی در جوامع غربی اینطور نیست. عامل دیگری که اینجا هست به علت نبود قوانین آهنی انسان میتواند کسب و کاری برای خود راه بیاندازد و یک اتاق از خانهاش را تبدیل به فروشگاه کند، شما در اینجا دارای آزادی عمل هستید.»
🔸این سخنان رنانی انتقادات زیادی را به همراه داشت خصوصا از طرف کسانی که با او در یک گروه سیاسی صورتبندی میشوند؛ عبدالکریم سروش در یک سخنرانی به نقد سخنان رنانی پرداخت و گفت: «شما میتوانید در اینجا به نماز جمعه بروید، گوشت حلال مصرف کنید، عزاداری کنید و قدر و منزلت شخصی خود را هم داشته باشید، وقتی در ایران از نخبگان استفاده نمیشود و تنها از پخمگان استفاده میشود، شما چه انتظاری از نخبگان دارید، با این حال خود من هم وقتی دانشجویان ایرانی را در لندن میبینم، به آنها میگویم اگر میتوانید برگردید، برگردید، اما من در برابر صحبتهای آنها جوابی نداشتم و حرفهای آنها کاملا به حق بود.»
🔹طاهره شیخالاسلام هم که سالهاست مهاجرت کرده است، در یک سخنرانی به نقد محسن رنانی پرداخت و گفت: «شما در اینجا یک حقوق خوب و یک زندگی آرام دارید و تعداد زیاد دانشمندان که هر سال به اروپا و آمریکا مهاجرت میکنند و در آنجا کتاب می نویسند، نشان از آرامش اینجا است. شما در اینجا بیمه شهروندی، بیمه بیکاری و ...همه چیز دارید، اما در ایران خیر»
📌 سخنرانی رنانی بازتاب زیادی در زمان خود داشت که هنوز هم خواندنی و شنیدنی است.
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام| تویتر
🔹«افراد را باید به سه قسمت تقسیم کرد، گروه اول افرادی که درگیر مسئله معیشت هستند. این افراد در ایران دارای منزلت نیز هستند اما زمانی که به خارج از کشور مهاجرت میکنند، درگیر معیشت میشوند و تمام ساعتهای روز را برای کار میگذارند. این افراد معمولا زبان یا دانش یا مهارت کافی را ندارند. گروه دوم کسانی که در مرحله منزلت هستند، این افراد وقتی مهاجرت می کنند عقبگرد پیدا میکنند و درگیر معیشت میشوند تا یک موقعیت استاندارد و پایدار پیدا کنند. گروه سوم افرادی هستند که در مرحله معنا و فضیلت هستند. این افراد معمولا مهاجرت نمیکنند، چون به یک بسط وجودی رسیدند که هرجایی مشکلات خاص خودش را دارد و نیازی به مهاجرت نیست.
🔸سختتر از همه زمانی است که خانواده یا یک زوج با فرزندان خود مهاجرت کنند. کودک اگر در کودکی، یک رابطه امن با والد خود داشته باشد، این رابطه همه چیز او را کنترل خواهد کرد؛ وطن هم برای ما یک معنا دارد و به نحوی، والد فرد حساب می شود. وقتی خانوادهای با مهاجرت، کودک را از این والد خود جدا کنند برای فرد مشکلاتی پیش میآید. همه چیز برای فرد در این کشور معنا دار است، از تعریف یک لطیفه توسط فردی در تاکسی یا اتوبوس، یا پخش موسیقی از ماشینی که در خیابان در حال عبور است همه و همه برای فرد معنادار هستند ولی وقتی شما مهاجرت میکنید تمام اینها برای شما بیمعنا میشوند؛ تازه اگر زبان بلد نباشید که کلا نظام معنایی شما قطع میشود.
🔹نکته دیگری که در اینجا مطرح است این است که جوامع غربی فرد گرا هستند و ولی جامعه ما جمع گرا هست؛ اگر فردی زمین بخورد، دوستان و آشنایان دست او را میگیرند و بلند میکنند، اگر فردی ورشکسته اقتصادی شود یا سرطان و بیماری مهلکی بگیرد، خانواده و دوستان به کمک او میآیند ولی در جوامع غربی اینطور نیست. عامل دیگری که اینجا هست به علت نبود قوانین آهنی انسان میتواند کسب و کاری برای خود راه بیاندازد و یک اتاق از خانهاش را تبدیل به فروشگاه کند، شما در اینجا دارای آزادی عمل هستید.»
🔸این سخنان رنانی انتقادات زیادی را به همراه داشت خصوصا از طرف کسانی که با او در یک گروه سیاسی صورتبندی میشوند؛ عبدالکریم سروش در یک سخنرانی به نقد سخنان رنانی پرداخت و گفت: «شما میتوانید در اینجا به نماز جمعه بروید، گوشت حلال مصرف کنید، عزاداری کنید و قدر و منزلت شخصی خود را هم داشته باشید، وقتی در ایران از نخبگان استفاده نمیشود و تنها از پخمگان استفاده میشود، شما چه انتظاری از نخبگان دارید، با این حال خود من هم وقتی دانشجویان ایرانی را در لندن میبینم، به آنها میگویم اگر میتوانید برگردید، برگردید، اما من در برابر صحبتهای آنها جوابی نداشتم و حرفهای آنها کاملا به حق بود.»
🔹طاهره شیخالاسلام هم که سالهاست مهاجرت کرده است، در یک سخنرانی به نقد محسن رنانی پرداخت و گفت: «شما در اینجا یک حقوق خوب و یک زندگی آرام دارید و تعداد زیاد دانشمندان که هر سال به اروپا و آمریکا مهاجرت میکنند و در آنجا کتاب می نویسند، نشان از آرامش اینجا است. شما در اینجا بیمه شهروندی، بیمه بیکاری و ...همه چیز دارید، اما در ایران خیر»
📌 سخنرانی رنانی بازتاب زیادی در زمان خود داشت که هنوز هم خواندنی و شنیدنی است.
📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام| تویتر