🌓 کارکرد شایعه در تحولات اجتماعی و سیاسی
#عمادالدین_باقی
📜 سر مقاله روزنامه سازندگی، ش ۱۸۹۶ چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ ص ۱ و ۶
✍️شایعه به عنوان موضوعی مهم در مباحث تاریخی و سیاسی و در مباحث حوزه ارتباطات و رسانه و روانشناسی و حتی کلامی، هرچه بیشتر مورد توجه قرار گیرد به تدقیق و تصحیح بیشتر بحث می انجامد زیرا از لحاظ منطقی درست و صحیح بودن یا نبودن ماده استدلال و ساختمان استدلال، موجب نتیجه درست یا نادرست می شود.
چندی پیش دوست فرهیخته اقای بهروز گراوند دانشجوی تاریخ از پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی برای رساله دکترای خود پرسش هایی را درباره نقش و کارکرد شایعه در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران، به ویژه در پیروزی انقلاب و سال های نخستین بعد از انقلاب اسلامی، داشتند. بخشی از پاسخ را به مناسبت این ایام در قالب مقاله زیر تقدیم می کنم.
شایعه یک رسانه شفاهی بدون دروازه بانی و درست سنجی و ارضا کننده حس ماجراجویی و سوار بر هیجان عمومی است و گاه مایه ای از واقعیت دارد و بسیار شاخ و برگ داده شده است و گاه هیچ بهره ای از واقعیت و حقیقت ندارد. شایعات نوع اول اثرگذاری و پایداری شان بیشر است و با ضرب المثل های عامیانه ای مانند «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» پشتیبانی می شود.
شایعه گاهی سازمان یافته و برنامه ریزی شده است و گاهی بر اثر «دهن بینی» ویا «حرفی برای گفتن داشتن»، نقل شده و اشاعه می یابد. نوع سازمان یافته آن کارکرد بیشتر و موثرتری دارد. هدف از شایعه سازمان یافته، مشوب کردن ذهن مخاطب و فلج کردن ذهنی و پنهان شدن یا پنهان کردن واقعیتها در پشت شایعه است.
تولید و گسترش و تاثیر شایعه زمینه اجتماعی دارد. در جامعه ای که مردم از وضع موجود بیزار باشند انچه در تخریب این وضعیت باشد را بیشتر دوست دارند بشنوند و انتشار بدهند.
پیشتر در کتاب تولد یک انقلاب آمده است:«البته شگردهاى روانى تاريخ مصرف محدود دارند و با گذشت زمان كارآمدى خود را عليه رقيبى كه هوشيار شده و عمليات روانى بودن آن را شناخته از دست مىدهد اما در مورد انقلاب ايران تجربه نوينى بود. آنچه در كتاب بررسى انقلاب ايران پيرامون الله اكبرهاى شبانه گفته شد خود مثال بارزى از اين تاكتيك موثر است.
عمليات روانى حتى در سطوح پايين نيز به عنوان يك روش پرفايده و كم هزينه دربرابر يك رژيم پليسى دنبال مىشد. هر چند نمىتوان گفت كه به نحو سيستماتيك درتمام سطوح عملى مىشد اما استفاده از اين روش چنان عادى و بههنجار تلقى مىشد كه در نشرياتى كه از سوى نهادهاى رسمى جمهورى اسلامى عرضه شده است نيز بدان تصريح داشتهاند. «ما از سال ۳۲ با يك سازمان منظم در بيشتر تظاهرات شركت مىكرديم و در يك برنامه منظم افراد را در نقاط مختلف تعليم مىداديم كه [ در تظاهرات سال ۵۷] چگونه دست به خرابكارى و حمله به ساختمانهاى دولتى و سينماها و باجههاى تلفن كه در معرض دید مردم بودند و آتشسوزى مىزديم و كنارى مىنشستيم و اين شعارها را هم مىداديم تا همه تقصيرها را به گردن دولت بيندازيم: ما بتشكنيم، شيشهشكن نيستيم». در سالهاى اوليه انتشار مجله پيام انقلاب ارگان سپاه پاسداران نيز محسن رضايى فرمانده كل سپاه در آن زمان طى مصاحبهاى درباره »تاكتيكهاى انقلاب» استفاده از حربه پخش شايعه عليه رژيم را به عنوان يكى از اين تاكتيكها نام برد»(۱۳۸۱ صفحه۱۳۶).
در ادامه و تکمیل ان می افزایم که: چند موج کوچک و بزرگ شایعه توانست سبب فروپاشی مقبولیت و باعث بی اعتباری کامل سیستم پهلوی بشود و در حد خبر و واقعیت جا باز کند. سینما رکس آبادان و دیدن امام در ماه دو مورد معروف است که بیشتر از جنبه سیاسی و عقیدتی مورد توجه قرار گرفته اند تا «نقش شایعه» ولی جا زدن کشته های تصادفات به جای شهدای انقلاب دربهشت زهرا و انتشار تصاویر آن که سبب تهییج می شد، تشییع جنازه سوخته در اتش سوزی سینما شکوفه نو در میدان گمرگ به عنوان کشته ساواک، کشف شکنجه گاه مخفی خیابان بهار، امار چند ده برابری زندانیان سیاسی، کشته شدن آیت الله غفاری وآیت الله سعیدی زیر شکنجه و حتی شایع شدن اینکه سر آیت الله غفاری را با مته سوراخ کرده اند، تجاوز به خانم اعظم طالقانی در حضور پدرش برای مجبور کردن او به اقرار و همکاری، ریختن زندانیان سیاسی در دریاچه نمک قم، چهارهزار کشته در میدان ژاله، حضور نیروهای اسراییلی در میدان ژاله برای تیراندازی به مردم، آمار 65 هزار شهید در انقلاب اسلامی سال 1357 و مواردی دیگر، فرصت تردید کردن در آنها را سلب می کرد. نادرستی بسیاری از انها با گذشت زمان آشکار شد که فعلا مجال بررسی توضیح تک تک انها نیست(ادامه در صفحه بعد👇)
#عمادالدین_باقی
📜 سر مقاله روزنامه سازندگی، ش ۱۸۹۶ چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ ص ۱ و ۶
✍️شایعه به عنوان موضوعی مهم در مباحث تاریخی و سیاسی و در مباحث حوزه ارتباطات و رسانه و روانشناسی و حتی کلامی، هرچه بیشتر مورد توجه قرار گیرد به تدقیق و تصحیح بیشتر بحث می انجامد زیرا از لحاظ منطقی درست و صحیح بودن یا نبودن ماده استدلال و ساختمان استدلال، موجب نتیجه درست یا نادرست می شود.
چندی پیش دوست فرهیخته اقای بهروز گراوند دانشجوی تاریخ از پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی برای رساله دکترای خود پرسش هایی را درباره نقش و کارکرد شایعه در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران، به ویژه در پیروزی انقلاب و سال های نخستین بعد از انقلاب اسلامی، داشتند. بخشی از پاسخ را به مناسبت این ایام در قالب مقاله زیر تقدیم می کنم.
شایعه یک رسانه شفاهی بدون دروازه بانی و درست سنجی و ارضا کننده حس ماجراجویی و سوار بر هیجان عمومی است و گاه مایه ای از واقعیت دارد و بسیار شاخ و برگ داده شده است و گاه هیچ بهره ای از واقعیت و حقیقت ندارد. شایعات نوع اول اثرگذاری و پایداری شان بیشر است و با ضرب المثل های عامیانه ای مانند «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» پشتیبانی می شود.
شایعه گاهی سازمان یافته و برنامه ریزی شده است و گاهی بر اثر «دهن بینی» ویا «حرفی برای گفتن داشتن»، نقل شده و اشاعه می یابد. نوع سازمان یافته آن کارکرد بیشتر و موثرتری دارد. هدف از شایعه سازمان یافته، مشوب کردن ذهن مخاطب و فلج کردن ذهنی و پنهان شدن یا پنهان کردن واقعیتها در پشت شایعه است.
تولید و گسترش و تاثیر شایعه زمینه اجتماعی دارد. در جامعه ای که مردم از وضع موجود بیزار باشند انچه در تخریب این وضعیت باشد را بیشتر دوست دارند بشنوند و انتشار بدهند.
پیشتر در کتاب تولد یک انقلاب آمده است:«البته شگردهاى روانى تاريخ مصرف محدود دارند و با گذشت زمان كارآمدى خود را عليه رقيبى كه هوشيار شده و عمليات روانى بودن آن را شناخته از دست مىدهد اما در مورد انقلاب ايران تجربه نوينى بود. آنچه در كتاب بررسى انقلاب ايران پيرامون الله اكبرهاى شبانه گفته شد خود مثال بارزى از اين تاكتيك موثر است.
عمليات روانى حتى در سطوح پايين نيز به عنوان يك روش پرفايده و كم هزينه دربرابر يك رژيم پليسى دنبال مىشد. هر چند نمىتوان گفت كه به نحو سيستماتيك درتمام سطوح عملى مىشد اما استفاده از اين روش چنان عادى و بههنجار تلقى مىشد كه در نشرياتى كه از سوى نهادهاى رسمى جمهورى اسلامى عرضه شده است نيز بدان تصريح داشتهاند. «ما از سال ۳۲ با يك سازمان منظم در بيشتر تظاهرات شركت مىكرديم و در يك برنامه منظم افراد را در نقاط مختلف تعليم مىداديم كه [ در تظاهرات سال ۵۷] چگونه دست به خرابكارى و حمله به ساختمانهاى دولتى و سينماها و باجههاى تلفن كه در معرض دید مردم بودند و آتشسوزى مىزديم و كنارى مىنشستيم و اين شعارها را هم مىداديم تا همه تقصيرها را به گردن دولت بيندازيم: ما بتشكنيم، شيشهشكن نيستيم». در سالهاى اوليه انتشار مجله پيام انقلاب ارگان سپاه پاسداران نيز محسن رضايى فرمانده كل سپاه در آن زمان طى مصاحبهاى درباره »تاكتيكهاى انقلاب» استفاده از حربه پخش شايعه عليه رژيم را به عنوان يكى از اين تاكتيكها نام برد»(۱۳۸۱ صفحه۱۳۶).
در ادامه و تکمیل ان می افزایم که: چند موج کوچک و بزرگ شایعه توانست سبب فروپاشی مقبولیت و باعث بی اعتباری کامل سیستم پهلوی بشود و در حد خبر و واقعیت جا باز کند. سینما رکس آبادان و دیدن امام در ماه دو مورد معروف است که بیشتر از جنبه سیاسی و عقیدتی مورد توجه قرار گرفته اند تا «نقش شایعه» ولی جا زدن کشته های تصادفات به جای شهدای انقلاب دربهشت زهرا و انتشار تصاویر آن که سبب تهییج می شد، تشییع جنازه سوخته در اتش سوزی سینما شکوفه نو در میدان گمرگ به عنوان کشته ساواک، کشف شکنجه گاه مخفی خیابان بهار، امار چند ده برابری زندانیان سیاسی، کشته شدن آیت الله غفاری وآیت الله سعیدی زیر شکنجه و حتی شایع شدن اینکه سر آیت الله غفاری را با مته سوراخ کرده اند، تجاوز به خانم اعظم طالقانی در حضور پدرش برای مجبور کردن او به اقرار و همکاری، ریختن زندانیان سیاسی در دریاچه نمک قم، چهارهزار کشته در میدان ژاله، حضور نیروهای اسراییلی در میدان ژاله برای تیراندازی به مردم، آمار 65 هزار شهید در انقلاب اسلامی سال 1357 و مواردی دیگر، فرصت تردید کردن در آنها را سلب می کرد. نادرستی بسیاری از انها با گذشت زمان آشکار شد که فعلا مجال بررسی توضیح تک تک انها نیست(ادامه در صفحه بعد👇)