Postlar filtri


ادامه مقاله و اخرین قسمت: برای مثال  چندهفته در سفر ساوه یک دوست قدیمی در حضور من خاطره‌ای از ۴۲ سال پیش را برای شخص دیگری نقل می‌کرد و می‌گفت عاقد آقای باقی و همسرش شهید بهشتی بود و من هم ترتیب این جلسه را داده بودم. ایشان جملاتی را هم از قول ما نقل می‌کرد در حالی که این روایت از بنیاد نادرست بود زیرا عاقد ما امام خمینی بود و وقتی این موضوع را بیان کردم ایشان اصرار داشت که شما دارید اشتباه می‌کنید! تا اینکه برایش توضیح دادم من و یکی از دوستانم به نام شهید کریمی، با دو نفر که همکلاسی و هم مدرسه‌ای بودند ازدواج کردیم و شما عقد شهید کریمی و همسرشان توسط شهید بهشتی را با ما اشتباه گرفته‌اید.
در نتیجه بجز انکه شایعه به معنای مصطلح در تاریخ فراوان است اگر شایعه را به معنای عام بگیریم، می‌توان گفت شایعه، تاریخ را در چنبره خود گرفته است. به همین دلیل اصول تحقیق تاریخی و درست سنجی روایات در علم تاریخ اهمیت پیدا می کنند.
از همین رو است که در علم درایه که علم تحقیق در اخبار است، خبر متواتر را حجت می دانند در حالی که استاد آیت الله صالحی نجف آبادی در گفتگویی که با ایشان داشتم و بر اتقان روایتی به سبب متواتر بودن اصرار می کردم گفتند خبر متواتر از اخبار دیگر به ویژه اخبار آحاد معتبرتر است اما حجت نیست زیرا اخبار متواتر بسیاری وجود دارند که ثابت شده نادرست هستند.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com


دنباله مقاله: نکته مهم اما اینست که عین همین روشها وشایعات درحال حاضر از سوی مخالفان جمهوری اسلامی علیه آن نیز جریان دارد وگاه آنقدر شباهت دارد که برای مثال حضور چریک های فلسطینی یا حزب لله لبنان در تیراندازی به معترضین جای حضورنظامیان اسراییلی در۱۳۵۷ را می گیرد. درباره زندانیان وکشته ها نیز مشابهت زیادی وجود دارد. بعضا برخی دروغ ها و شایعات توسط تلویزیون های فارسی زبان به عنوان«خبر»به خورد مردم داده می شود. تاکنون چند بار بی بی سی خبری را تصحیح یا عذرخواهی کرده ولی تلویزیون های دیگر چندین برابر خبرسازی کرده اند وچون هدفمند بوده، تصحیح یا عذرخواهی در کار نبوده است.جالب اینکه این شیوه فقط علیه حکومت نبوده حتی علیه مخالفان حکومت که با این رسانه ها همسو نبوده اند نیز رخ داده.
شایعه گاهی تواند در شکل‌دهی افکار عمومی موثر باشد. نمونه ان انتساب آتش زدن سینما رکس ابادان به رژیم شاه است. در واقع از میل به اینکه مردم دوست داشتند چنین خبری بشنوند و ان را برای پیشبرد اراده خود به کار گیرند، بهره برداری شد.
شایعه را بعنوان بخشی از جنگ روانی مطرح کرده اند. شایعه به مفهوم سنتی، نوعی خبرسازی و جعل خبر بود که اکنون در شبکه‌های اجتماعی تحت عنوان خبرهای فیک معروف است. نمونه‌های آن در اخبار سوریه مشاهده شد. چندنمونه را که به عنوان مستند یک مقاله ذکر کرده بودم عینا در زیر نقل می کنم:
در مقاله ای با عنوان:«کارکرد اخبار فیک در مورد سوریه» اورده ام: پس از سقوط رژیم مستبد بشاراسد در سوریه، تصاویر فراوانی در شبکه‌های اجتماعی درباره زندان‌ها و زندانیان آزاد شده در سوریه دست به دست می‌شد که بعضاً بسیار تکان دهنده بود. بعضی برای نشان دادن بطلان حمایت ایران از یک رژیم مستبد وجنایت پیشه، سعی می کردند هرچه بیشتر این عکس‌ها و گزارش‌ها را منتشر کنند، بعضی هم با ادعای اینکه این‌ها افراد، داعشی و تروریست بودند چنین جنایاتی را توجیه می‌کردند. طبعاً بررسی و تحقیق درباره درست سنجی اخبار برای این افراد در اولویت نیست.
حتی خود نگارنده در مواردی با وجود بررسی و تحقیق در مورد یک خبر، باز هم لغزیده است. هرچند بررسی‌ها،لغزش‌ها را کاهش می‌دهند اما تجربه شخصی نشان می‌دهد باید بسیار محتاط بود و وسواس داشت.
صنعت تنبل پرور فوروارد نیز سبب شده است که عده‌ای از افراد بطور کاملاً غیرمسولانه و بدون هیچ بررسی و تحقیقی، صرفاً به دلیل آنکه از مطلبی خوششان آمده یا همسو با نظراتشان یافته اند، یا تحت تاثیر آن قرار گرفته‌اند، دست به انتشار بزنند و توجه ندارند که این شیوه، سبب بی‌اعتمادی به اخبار شده وموجب می‌شود که ظلم های واقعی در حق زندانیان و مردم هم مشتبه شود. به این ترتیب برخی با خبرهای ساختگی و نادرست، ناخواسته به تبرئه و تطهیر ظالمی می‌پردازند که با آن ضدیت کورکورانه می‌ورزند. سپس ده مورد از اخبار و تصاویر درست سنجی شده را ذکر کردم. (برای دیدن متن کامل بنگرید به https://emadbaghi.com)
با توجه به مصادیق ذکر شده سه نکته در مورد شایعه سازی مدرن در خور توجه است:
۱-جنگ سوریه نشان داد که شایعه و اخبار فیک مقدمه ای بر حمله نظامی است. موشک‌های پی در پی اخبار فیک دقیقاً همان کارکرد آتش تهیه را در جنگ دارد.
۲- امکات دیجیتال وصنعت فتوشاپ و هوش مصنوعی عامل موثری در باورپذیر کردن شایعات و اخبار فیک بوده اند.
۳- تکنولوژری جدید، کار تشخیص اخبار واقعی و دروغ را دشوارتر و تخصصی تر و نیازمند دقت و وسواس بیشتر کرده است.
شایعه‌ها چگونه می‌توانند تاریخ‌نگاری راتحت تأثیر قرار دهند؟
شایعه اصطلاحا به خبری گفته می شود که با ‌وجود نادرستی یا احتمال نادرستی اش، آگاهانه و با هدف خاصی دامن زده می شود و بعضی در تاریخ می ماند و به عنوان روایت یا خبر مورد استناد قرار می گیرد اما اگر شایعه را به معنای عام بگیریم و اعم از خبرهای نادرستی بدانیم که آگاهانه و قصدمندانه یا بدون قصد، پخش شده اند، می توان گفت تاریخ، سرشار است از شایعه. "می گویند"ها از مصادیق بارز آن هستند. بخشی از تاریخ را«خاطرات» تشکیل می دهند و خاطرات با حب و بغض آمیخته اند وکوچک نمایی و بزرگ نمایی در آن وجود دارد. همچنین خطای حافظه بسیار زیاد است و چه بسا قصدی در بیان روایت خطا وجود نداشته باشد. فراوان دیده ایم که  افرادی حکایتی را می گویند که طرف دیگر روایت،آن را بخاطر نمی آورد و حتی ممکن است تصور کند دروغ است یا اگر به ضررش باشد آن را تکذیب کند.
چند سال پیش در یک جمع چند نفره خصوصی اقای عطریانفر خاطره‌ای را از جلسه ای با حضور آقای عبدالله نوری با ذکر تمام جزئیات و افرادی که در جلسه بودند و صحبت‌ها وتصمیمات بیان کرد. اقای نوری به کلی اصل وجود چنین جلسه‌ای را انکار می‌کرد. این موارد لزوماً دلیل بر دروغ یا جعل نیست چه بسا یک طرف فراموش کرده یا دچار اشتباهی در روایت باشد. گاهی به دلیل مرور زمان خاطره های در هم امیخته می شوند(ادامه در صفحه بعد👇)


 🌓 کارکرد شایعه در تحولات اجتماعی و سیاسی
#عمادالدین_باقی
📜 سر مقاله روزنامه سازندگی، ش ۱۸۹۶ چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ ص ۱ و ۶
✍️شایعه به عنوان موضوعی مهم در مباحث تاریخی و سیاسی  و در مباحث حوزه ارتباطات و رسانه و روانشناسی و حتی کلامی، هرچه بیشتر مورد توجه قرار گیرد به تدقیق و تصحیح بیشتر بحث می انجامد زیرا از لحاظ منطقی درست و صحیح بودن یا نبودن  ماده استدلال و ساختمان استدلال، موجب نتیجه درست یا نادرست می شود.
چندی پیش دوست فرهیخته اقای بهروز گراوند دانشجوی تاریخ از پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی برای رساله دکترای خود پرسش هایی را درباره نقش و کارکرد شایعه در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران، به ویژه در پیروزی انقلاب و سال های نخستین بعد از انقلاب اسلامی، داشتند. بخشی از پاسخ را به مناسبت این ایام در قالب مقاله زیر تقدیم می کنم.
شایعه یک رسانه شفاهی بدون دروازه بانی و درست سنجی و ارضا کننده حس ماجراجویی و سوار بر هیجان عمومی است و گاه مایه ای از واقعیت دارد و بسیار شاخ و برگ داده شده است و گاه هیچ بهره ای از واقعیت و حقیقت ندارد. شایعات نوع اول اثرگذاری و پایداری شان بیشر است و با ضرب المثل های عامیانه ای مانند «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها» پشتیبانی می شود.
شایعه گاهی سازمان یافته و برنامه ریزی شده است و گاهی بر اثر «دهن بینی» ویا «حرفی برای گفتن داشتن»، نقل شده و اشاعه می یابد. نوع سازمان یافته آن کارکرد بیشتر و موثرتری دارد. هدف از شایعه سازمان یافته، مشوب کردن ذهن مخاطب و فلج کردن ذهنی و پنهان شدن یا پنهان کردن واقعیت‌ها در پشت شایعه است.
تولید و گسترش و تاثیر شایعه زمینه اجتماعی دارد. در جامعه ای که مردم از وضع موجود بیزار باشند انچه در تخریب این وضعیت باشد را بیشتر دوست دارند بشنوند و انتشار بدهند.
پیشتر در کتاب تولد یک انقلاب آمده است:«البته شگردهاى روانى تاريخ مصرف محدود دارند و با گذشت زمان كارآمدى خود را عليه رقيبى كه هوشيار شده و عمليات روانى بودن آن را شناخته از دست مى‏دهد اما در مورد انقلاب ايران تجربه نوينى بود. آنچه در كتاب بررسى انقلاب ايران پيرامون الله اكبرهاى شبانه گفته شد خود مثال بارزى از اين تاكتيك موثر است.
عمليات روانى حتى در سطوح پايين نيز به عنوان يك روش پرفايده و كم هزينه دربرابر يك رژيم پليسى دنبال مى‏شد. هر چند نمى‏توان گفت كه به نحو سيستماتيك درتمام سطوح عملى مى‏شد اما استفاده از اين روش چنان عادى و به‏هنجار تلقى مى‏شد كه در نشرياتى كه از سوى نهادهاى رسمى جمهورى اسلامى عرضه شده است نيز بدان تصريح داشته‏اند. «ما از سال ۳۲ با يك سازمان منظم در بيشتر تظاهرات شركت مى‏كرديم و در يك برنامه منظم افراد را در نقاط مختلف تعليم مى‏داديم كه [ در تظاهرات سال ۵۷] چگونه دست به خرابكارى و حمله به ساختمان‏هاى دولتى و سينماها و باجه‏هاى تلفن كه در معرض دید مردم بودند و آتش‏سوزى مى‏زديم و كنارى مى‏نشستيم و اين شعارها را هم مى‏داديم تا همه تقصيرها را به گردن دولت بيندازيم: ما بت‏شكنيم، شيشه‏شكن نيستيم». در سال‏هاى اوليه انتشار مجله پيام انقلاب ارگان سپاه پاسداران نيز محسن رضايى فرمانده كل سپاه در آن زمان طى مصاحبه‏اى درباره »تاكتيك‏هاى انقلاب» استفاده از حربه پخش شايعه عليه رژيم را به عنوان يكى از اين تاكتيك‏ها نام برد»(۱۳۸۱ صفحه۱۳۶).
در ادامه و تکمیل ان می افزایم که: چند موج کوچک و بزرگ شایعه توانست سبب فر‌وپاشی مقبولیت و باعث بی اعتباری کامل سیستم پهلوی بشود و در حد خبر و واقعیت جا باز کند. سینما رکس آبادان و دیدن امام در ماه دو مورد معروف است که بیشتر از جنبه سیاسی و عقیدتی مورد توجه قرار گرفته اند تا «نقش شایعه» ولی جا زدن کشته های تصادفات به جای شهدای انقلاب دربهشت زهرا و انتشار تصاویر آن که سبب تهییج می شد، تشییع جنازه سوخته در اتش سوزی سینما شکوفه نو در میدان گمرگ به عنوان کشته ساواک، کشف شکنجه گاه مخفی خیابان بهار، امار چند ده برابری زندانیان سیاسی، کشته شدن  آیت الله غفاری وآیت الله سعیدی زیر شکنجه و حتی شایع شدن اینکه سر آیت الله غفاری را با مته سوراخ کرده اند، تجاوز به خانم اعظم طالقانی در حضور پدرش برای مجبور کردن او به اقرار و همکاری، ریختن زندانیان سیاسی در دریاچه نمک قم، چهارهزار کشته در میدان ژاله، حضور نیروهای اسراییلی در میدان ژاله برای تیراندازی به مردم، آمار 65 هزار شهید در انقلاب اسلامی سال 1357 و مواردی دیگر، فرصت تردید کردن در آنها را سلب می کرد. نادرستی بسیاری از انها با گذشت زمان آشکار شد که فعلا مجال بررسی توضیح تک تک انها نیست(ادامه در صفحه بعد👇)


🌓 وفاق و شقاق

✍️زمانیکه جریان موافق دولت از وفاق می گوید نه تنها کسی آزاد نمی شود بلکه هرازگاهی خبر احضار یا صدور حکم یا اجرای حکمی را می شنویم که آخرینش اجرای حکم ۵ سال حبس #محمدرضا_فقیهی وکیلی بود که اتهامش شرکت در تجمع ارام وکلا جلوی کانون وکلای دادگستری بود‌. #مهدی_محمودیان بخاطر تایید گزارش #ضیا_نبوی درباره ساس در زندان، محکوم می شود درحالیکه خود ضیا تبرئه شده، و اجرای حکم #مجید_شیعه_علی و بازرسی خانه #ژیلا_بنی_یعقوب و #بهمن_امویی، احضار#امید_فراغت و #پژمان_موسوی و...یعنی وفاق خودمان با خودمان آری، با معترض درچارچوب قانون، هرگز و امیدی به تغییر نداشته باشید، یا با ما یا بر ما.
( این نوشته چند روز پیش در توییتر منتشر شد)

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi


✍️ به نظر شما پوستر و خبر همایشی "ملی"، که "دو دانشگاه" هم در برگزاری آن مشارکت داشته باشند، با توجه به بودجه و موضوعات ذکر شده، در وضعیت کنونی، فیک و فتوشاپ بود یا واقعیت داشت؟

نخستین همایش ملی «پدیدارشناسی آرایش‌های نوظهور و تأثیر آن بر زیست عفیفانه» با تاکید بر کاشت ناخن و مژه به همت معاونت تبلیغ و امور فرهنگی جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها و با همکاری ستاد امر به معروف و نهی از منکر برگزار می‌شود.
در این همایش ملی که به‌منظور تبیین آثار و پیامدهای کاشت ناخن و مژه از منظرهای مختلف پزشکی، فقهی، دشمن‌شناسی و تجارب اجتماعی برگزار می‌شود، اساتید متخصص به تأثیرات پزشکی و بهداشتی کاشت ناخن و مژه، تحلیل مسائل فقهی مرتبط با کاشت ناخن و مژه، بررسی اهداف دشمن در ترویج این پدیده و تحلیل تجربیات و تبعات اجتماعی آن می‌پردازند.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi


📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi


دنباله مقاله: و بخاطر خودش، جهانی را به آتش و آشوب کشیده است. اخیرا هم ترامپ این پست را در ایکس بازنشر کرد که: «نتانیاهو حرامزاده‌ای است که می‌خواهد آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند»
۵-آنچه برای حماس شکست و برای اسرائیل ظاهراً پیروزی محسوب می‌شود این است که در این توافق اداره غزه به محمود عباس واگذار شده و باقی مانده حماس تبعید شوند اما نکته مهم این است که چون اسرائیل به قول منتقدانش در داخل اسرائیل به رغم دریافت‌های بی‌سابقه‌ترین کمک‌های آشکار و پنهان مالی، نظامی و اطلاعاتی از آمریکا و بعضی از دولت‌های غربی و خاورمیانه نتوانست به اهداف اعلام شده برسد مسئله بحران فلسطین نه تنها تمام نشده که در آغاز دوران جدیدی قرار گرفته است. حماس خود را بازسازی خواهد کرد و این بار به دلیل دریای نفرتی که از اسرائیل ایجاد شده و برانگیخته شدن افکار عمومی در میان فلسطینی‌ها و مردم منطقه و جهان، با پشتوانه بیشتری به مبارزه خود ادامه می‌دهد و بار دیگر شاهد درگیری‌هایی در آینده خواهیم بود. به همین دلیل است که محمود عباس اعتقاد دارد تنها راه پیشگیری از تکرار جنگ، دادن امتیاز بزرگیست که بتواند این جو را مهار لذا دولت خودگردان فلسطین درخواست کرده 《یک کنفرانس صلح بین‌المللی برگزار شود تا دولت فلسطین به رسمیت شناخته شود و از عضویت آن در سازمان ملل حمایت گردد》. این همان اتفاقی است که سال‌هاست صهیونیست‌ها در برابر آن مقاومت کرده و به انحای گوناگون مانع از آن شده اند زیرا چنین امری را مخالف با استراتژی دولت یهود و اهداف منطقه ای آن می‌دانند.
۶- تجربه ۷۵ سال جنگ و کشتار ناشی از تشکیل دولت اسرائیل در منطقه نشان می‌دهد که تنها یک راه برای حل مسئله فلسطین وجود دارد و آن هم ایدئولوژی زدایی از حکومت اسرائیل و شبه قانون اساسی آنها برای تبدیل آن از دولت یهود به دولت شهروندان فلسطینی اعم از یهودی و مسلمان و مسیحی است. دولت‌های "سکولار دموکراتیک" به صورت خودخواهانه دغدغه امنیت، صلح و رفاه را برای شهروندان خود دارند ولو به هزینه خشونت و جنگ در کشورهای دیگر و قربانی شدن انسان‌های دیگر اما حکومت‌های ایدئولوژیک -حتی اگر بخشی از قواعد دموکراتیک را در داخل رعایت کنند- هم بلای جان مردم خود هستند هم مردم دیگر بلاد.
هر چند بخشی از یهودیان و شهروندان کنونی اسرائیل با ایدئولوژی زدایی و شهروندگرایی موافقند و سرآمدان آنها یا رسانه ها و نهادهای حقوق بشری وابسته به آنها چه پیش از ۷ اکتبر و چه در همین ۱۵ ماه گذشته بارها آن را بیان کرده اند اما هسته سخت قدرت و جناحی که سازمان اطلاعاتی-امنیتی و نظامی را در اختیار دارد این را نمی‌پذیرد و آمریکا و اروپا هم نمی‌پذیرند زیرا رابرت اف کندی جونیور، نامزد ریاست جمهوری آمریکا که در ۲۰۲۴ در رقابت های مقدماتی موفق نشد و کنار رفت در بحبوحه نسل کشی اسراییل گفت: «اسرائیل برای ما یک سنگر، مانند داشتن یک ناو هواپیمابر در خاورمیانه است. این قدیمی ترین متحد ماست. اگر اسرائیل ناپدید شود، روسیه، چین و کشورهای بریکس پلاس 90% نفت جهان را کنترل خواهند کرد و این یک فاجعه برای آمریکا خواهد بود». و بایدن هم در سفرش به اسرائیل بعد از ۷ اکتبر اعلام کرد «اگر اسرائیل وجود نداشت، قطعا برای تاسیس آن اقدام می‌کردیم». جیل استاین نامزد یهودی انتخاباتی امریکا نیز گفت: این آمریکا است که در غزه نسل کشی راه انداخته و اسرائیل به عنوان نیروی نیابتی، باتوم به دست برنامه ایالات متحده را اجرا می‌کند.
اولین بار بود که دیدم یک سیاستمدار آمریکایی و یهودی اتهام نیروهای نیابتی را که معمولاً متوجه ایران است متوجه آمریکا کرده و اسرائیل را ارتش نیابتی غرب می‌داند.
بنابراین از آنجا که تحقق آنچه در بند هفتم ذکر شد میسر نیست، صلح پایدار نیز دور از انتظار است. صلح پایدار نیازمند تغییرات اساسی در راهبردهای کشورهای مختلف جهان است نه فقط یک کشور.


📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com

لینک مقاله در روزنامه اعتماد
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/228482/%D8%A2%D8%AA%D8%B4%E2%80%8C%D8%A8%D8%B3-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF


⭕️ آتش بس؛ پایان یا آغاز جنگ؟

✔️عمادالدين باقی
روزنامه اعتماد، شماره ۵۹۶۴ چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ ص ۱و۲
این مقاله روز آتش بس نوشته شد اما به دلیل ترور در دیوانعالی کشور انتشارش را به تاخیر انداختم.

✍️جنگ ۱۵ ماهه و خونین اسرائیل با حماس و حزب الله ‌طولانی ترین جنگ در طول پیدایش دولت صهیونیستی بود. درست در زمانی که تصور می‌شد با پیمان ابراهیم دیگر مسئله فلسطین برای همیشه حل خواهد شد، در پی عملیات طوفان الاقصی جنگی رخ داد که علاوه بر کشتار و ویرانی گسترده غزه، برای اولین بار هر روز تل آویو، حیفا، الخلیل و شهرهای دیگر به تلافی حملات اسراییل، زیر بمباران حزب الله قرار گرفت. ضربات مهلکی که به کادر رهبری حماس و حزب الله وارد شد در واقع یک دستاورد اطلاعاتی-امنیتی بود که با کمک آمریکا و بعضی دولت‌های اروپایی و منطقه خودمان حاصل شد و ارزش نظامی نداشت. بمباران هوایی پیاپی و گسترده غزه و لبنان و سوریه بدون پدافند هم هیچ ارزش نظامی نداشت ولی در میدان نبرد واقعی، اسرائیل به رغم حمایت‌های مالی، تسلیحاتی، اطلاعاتی غرب و دولت های منطقه، زمین گیر شده بود و با وجود اینکه سناریوی ترکیه در سوریه نجات بخش اسرائیل از وضعیت آچمز بود اسرائیل ناگزیر از پذیرش آتش بس شد و امیدی برای توقف کشتار و پیدایش صلح صلح به وجود آمد.
مفاد"توافق آتش بس مقاومت اسلامی فلسطین و اسراییل در مرحله اول"، چنان است که خواننده را از تحلیل بی‌نیاز می‌کند اما ابتدا، ذکر خلاصه‌ای از مفاد توافقنامه سپس بیان نکاتی ناظر به آینده پس از آتش بس درخور توجه است زیرا به برای ما به عنوان کسانی که دغدغه صلح و یافتن راهی برای پایان دادن به جنگ و خشونت دارند توجه به دورنمای این حوادث از منظر جنگ و صلح اهمیت بیشتری دارد.
۱- مفاد توافقنامه آتش بس:
-عقب نشینی کامل رژیم صهیونیستی به خارج از مرزهای نوار غزه
-بازگشایی گذرگاه مرزی رفح و عقب نشینی کامل اسراییل
-سفر مجروحان به خارج برای درمان
-وارد شدن روزانه ۶۰۰ کانتینر کمک های انسان دوستانه با نظارت دولت قطر
-وارد شدن ۲۰۰ هزار عدد چادر و ۶۰هزار کانکس جهت اسکان فوری آوارگان
-تبادل اسرا،آزادی ۱۰۰۰ اسیر اهل غزه و صدها اسیر دیگر که حکم ابد دارند.
-آزادای کامل زنان اسیر و کودکان زیر ۱۹ سال
-عقب نشینی از محور نیستاریم و فیلادلفیا به شکل تدریجی
-بازگشت کامل و آزادی حرکت آوارگان به هر منطقه ای در نوار غزه که اراده کنند
۱-عدم پرواز هواپیماها و پهپادهای اسراییل به مدت ۱۰ تا ۱۲ ساعت در طول روز
-بازسازی فوری بیمارستان های آسیب دیده و برپایی بیمارستان های میدانی و ورود پزشکان متخصص
- در مقابل، تسلیم ۳۳ گروگان ۷ اکتبر (مرده و زنده) و در مراحل دوم و سوم در خصوص ۶۶ اسیر دیگر تصمیم گیری خواهد شد.
۲-به نظر می‌رسد یکی از اهداف حماس از اصرار بر آزادی لیستی از زندانیانی که در توافق طرح می‌کند علاوه بر آزادی آن افراد، یک پیام به افکار عمومی دنیاست. در مبادله قبلی در سال گذشته تعدادی از زندانیان آزاد شده زنان خانه‌دار و یا کودکان ۱۵- ۱۶ساله بودند که قبل از ۷ اکتبر زندانی شده بودند و موجب توجه و تعجب در افکار عمومی دنیا شد. در مبادله اخیر نیز ۲۰۰۰ زندانی آزاد می‌شوند که هزارنفر بازداشتی های بعد از ۷ اکتبر هستند و هزار نفر دیگر، کسانی که قبل از ۷ اکتبر بازداشت شده بودند و۲۵۰ نفرشان محکومیت حبس ابد دارند. تعداد زیادی از زندانیان را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند و همچنین تعداد زیادی از آنها اصولاً اهل کرانه باختری بودند که تحت حکومت محمود عباس و پلیس خود اسرائیل است وبسیاری از این زندانیان نیز هیچ اقدام مسلحانه‌ای نداشتند.
حماس با این حرکت می‌خواهد حمله ۷ اکتبر را توجیه کند و به دنیا نشان دهد که ۷ اکتبر در ادامه جریان سرکوبگری اسرائیل بوده که فقط شامل تبدیل غزه به یک زندان بزرگ(تعبیر دبیرکل سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری قبل از۷ اکتبر) در طول ۲۰سال قبل نبوده، بلکه فلسطینی‌ها در کرانه باختری و خود اسرائیل را هم شامل می‌شده که هیچ ارتباطی با حماس نداشتند.
۳- اکنون در داخل خود اسرائیل از این توافق به عنوان یک شکست بزرگ برای اسرائیل یاد می‌کنند. یکی از دلایلش اینست که می‌گویند اسرائیل پس از ۴۶۷ روز جنگ که طولانی‌ترین جنگ در دوران حیات اسرائیل بود به هیچیک از اهداف اعلام شده مانند نابودی کامل حماس، آزادی بدون قید و شرط گروگان‌ها، تبعید اهالی غزه به صحرای سینا در مصر و... نرسیده است.
۴-آمریکا واروپا نیز برای این ایجاد توافق فشار آوردند به دلیل آنکه حمایت‌های آنها از اسرائیل هزینه‌های زیادی در پی داشته و هیچگاه در طول ۷۰ سال گذشته در این حد موجب ویرانی ارزش‌های مورد ادعای آنها و بر باد دادن حیثیت و اعتبار غرب نبوده و بدتر آنکه خودشان می‌گویند نتانیاهو این همه خشونت و کشتار را برای نجات خود از محاکمه‌ای که مطمئن است محکومیت در انتظار اوست انجام داده (ادامه مقاله در صفحه بعد👇)


☑️ گزیده هایی از گفتگوی پايگاه اطلاع‌رسانی جماران با عمادالدین باقی، فعال و پژوهشگر حقوق بشر:

☑️ تعریف سلبی «وفاق» را مدنظر قرار دهیم؛ کنار گذاشتن تنوع و رسیدن به وحدت ناممکن است

☑️ تمسخر شعار آشتی و وفاق، نشان‌دهنده نپذیرفتن وجود مخالفان و ناآگاهی از ضرورت وفاق است

☑️ جامعه مدنی باید در تصمیم‌گیری‌های کلان مشارکت کند

☑️ به نظر من، اگر قرار باشد واقعاً گامی عملی برای وفاق برداشته شود، اولین گام این است که تعدادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی مانند مصطفی تاج‌زاده، سعید مدنی، ضیاء نبوی، ابوالفضل قدیانی، محمد نجفی، عبدالرضا حائری، محمد نوری‌زاد، روح الله نخعی، حمید قره‌حسنلو و همسرش فرزانه قره‌حسنلو، خانم سپهری، بهاره هدایت، و چند نفر دیگر آزاد شوند. برخی از احکام این افراد از لحاظ حقوقی بسیار سست بوده و با نقدها و اشکالات جدی مواجه است. حتی در رسانه‌های داخلی نیز نقدهای حقوقی درباره آن‌ها منتشر شده، اما هیچ اعتنایی به آن‌ها صورت نگرفته است.
در شرایط خطیر اقتصادی و امنیتی کنونی، و پس از ضربه‌های شوک‌آور ماه‌های اخیر که احتمالا به واسطه نفوذی‌هایی رخ داده که همچنان حضور دارند، یا به دلیل عملکرد کسانی که هنوز پاسخگو نبوده‌اند، ذره‌ای انعطاف درباره زندانیان دیده نمی‌شود. بدتر از آن، برای افرادی مانند آقای محسن رنانی در اصفهان پرونده تشکیل می‌شود، آقای حسین یزدی، از فعالان معتدل و مدنی، محکوم به حبس می‌شود، و پیش از این نیز آقای علی معینی و همسرش در اصفهان مدتی بازداشت و سپس محکوم به حبس شدند.
این وضعیت نشان می‌دهد که در شرایط کنونی، حرف زدن از وفاق، مانند خواستگاری‌ای است که خواستار آن تنها یک‌طرف است و طرف مقابل تمایلی ندارد. سکانداران هنوز عمق فاجعه و تهدیدها را درک نکرده‌اند و می‌خواهند نشان دهند که حتی به اندازه تحمل مسببان وضعیت کنونی، تحمل مخالفانی مانند آن‌ها را ندارند. این رفتار آنها یعنی امیدی به ما برای نجات ایران نداشته باشید.

☑️ در انتخابات، معنای وفاق با نظارت استصوابی و گزینش‌های ایدئولوژیک در تضاد است

☑️ وفاق در سطح عملیاتی یعنی دفاع از حقوق دیگران و مدارا؛ نه اینکه حزب به جمع اضداد تبدیل شود

☑️ حامی‌پروری، تبعیض و دفع دگراندیشان، ظرفیت وفاق را به خواص و خودی‌ها محدود کرده است

☑️ برخورد سیاسی و خصلتی با مفهوم وفاق، مانع از درک ضرورت آن در سطوح کلان و عملیاتی می‌شود

☑️در حزب، معنای وفاق این نیست که حزب تبدیل به کشتی نوح و جمع اضداد شود؛ چرا که در این صورت دیگر حزب نیست، بلکه گعده‌ای است که به زودی از هم می‌پاشد. منظور از وفاق در کنش حزبی، دفاع حزب از حقوق دیگران و مدارا با آن‌هاست.

🔆 مشروح این گفت و گو را در جماران بخوانید:
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1655108

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com




✍️در توافق آتش بس غزه، گرچه عقب نشینی کامل رژیم صهیونیستی به خارج از مرز های نوار غزه، بازگشایی گذرگاه مرزی رفح و عقب نشینی کامل دشمن، سفر مجروحان به خارج برای درمان، وارد شدن روزانه ۶۰۰ کانتینر کمک های انسان دوستانه با نظارت دولت قطر، وارد شدن ۲۰۰ هزار عدد چادر و ۶۰ هزار کانکس جهت اسکان فوری آوارگان و عقب نشینی از محور نیستاریم و فیلادلفیا به شکل تدریجی و بازسازی فوری بیمارستان ها مهم هستند اما برای من:
آزادی ۲۰۰۰ فلسطینی که ۱۰۰۰ نفر اسرای پس از ۷ اکتبر و ۱۰۰۰ نفر اسرای سال های قبل هستند که ۲۵۰ نفرشان محکومیت حبس ابد داشتند و آزادای زنان اسیر و کودکان زیر ۱۹ سال از همه شادی آورتر است.
به امید تکمیل این شادی با ازادی محصورین و زندانیان سیاسی در ایران.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com


ناترازی های ملی 

متن سخنان محمد قوچانی
در پنل اول همایش" گفتگوی ملی درباره وفاق ملی"
پنجشنبه ۲۰دی ۱۴۰۳ کتابخانه ملی

یکم:
جای سه کرسی در این گفتگوی ملی خالی است:
۱.اپوزیسون بیرون  نظام یا همان تحریمی ها که به هر دلیل رای ندادند.
۲. اپوزیسون درون حاکمیت یا جبهه پایداری که به سعید جلیلی رای دادند
۳.نمایندگان جنبش زن که از سال ۱۴۰۱ به یکی از ارکان جنبش اجتماعی در ایران بدل شدند و پیروزی امروز مدیون زنان این سرزمین است .
نباید میز ما این قدر مردانه می‌شد و نیز فقط شامل رای دهندگان.
به هر حال همه ما رای داده ایم و جای آن ۵۰ درصد که رای ندادند، در اینجا خالی است.

دوم:
ما اینجا درباره وفاق"ملی" حرف می زنیم و نه فقط وفاق. معیار وفاق باید
" ایران" باشد و نه هیچ چیز دیگر . وفاق میان "حاکمیت و دولت" در انتخابات به پیروزی دکتر مسعود پزشکیان منتهی شد و وفاق میان" دولت و مجلس" به رای اعتماد کابینه انجامید .اما وفاق ملی حتی به معنای وفاق میان"اصلاح طلبان و اصولگرایان" نیست؛ به معنای وفاق میان "ملت و دولت"است که متاسفانه از سال ۱۴۰۰ به شکافی عمیق دچار شده است.بدون دولت، ملت وجود دارد مثل ۹۰۰ سال از سقوط ساسانیان تا ظهور صفویان که دولت متمرکز در ایران وجود نداشت اما ملت ایران وجود داشت حتی در قالب یک سند ادبی چون شاهنامه فردوسی که ورقه هویت ملی ایران است اما بدون ملت، دولتی در کار نیست.

سوم:
امروز وحدت ملی ایران در خطر است و هیچ جریانی در اکثریت نیست . ما حداقل به چهار اقلیت اصلاح طلب ، اصولگرا، بنیاد گرا و انحلال طلب تقسیم شده ایم که هیچ یک قدرت اداره کشور بدون دیگری را نداریم و این تنها نقطه وفاق ماست. وفاق ملی اینجا نوعی توفیق اجباری است. چون ما قدرت حذف یکدیگر را نداریم. هم اصلاح طلبان گاهی با عباراتی نادرست میل به حذف رقیب داشتند و هم اصولگرایان تقریبا عمدتا  چنین اراده ای داشتند . بنیادگرایان و انحلال طلبان که اساس شان بر حذف است.این مساله در مورد زن و مرد، مرز و مرکز، فقیر و مرفه، چپ و راست و...وجود دارد . و باید حل شود. ریاست جمهوری یک آذربایجانی برای ما یک فرصت است. آذربایجان همواره خاستگاه وحدت ملی ایران بوده است.

چهارم:
وفاق ملی، ملت شدن دوباره ملت است. نه ایدئولوژی که استراتژی حل منازعه است .  اینجاست که باید با رئیس جمهور محترم  که از مثال‌های علوم پزشکی استفاده می‌کنند درباب علوم انسانی حرف بزنیم. در باب اخلاق انسان و تمایزات او با بدن.  تفاوت روح و جسم.  منافع و ارزش‌ها با رگ و خون.  همان طور که رئیس جمهور گفت وفاق  برای پایان دادن به دعواست . ما دعوا نداریم. ما باید کاری کنیم که حوادث سال ۱۳۸۸ چه در حاکمیت چه در مخالفان و منتقدان تکرار نشود. بجای طرح اندیشه های ناپخته ای مانند فدرالیسم باید همه اقوام و احزاب و افکار و افراد به شهروند بدل شوند . باید به جای امت به ملت-دولت بازگردیم. همه راه حل ها را باید در احیای  دو نهاد ملیت و انتخابات بجوییم . آنچه ایران را از سوریه ای شدن نجات داد دوم خرداد بود ، نه به عنوان یک روز که به عنوان یک روزگار ؛  یک عصر که روزی خاتمی،  روزی روحانی و روزی پزشکیان با وجود پیش بینی ناپذیری و در کمال غافلگیری  برنده انتخابات شدند . با رای ملت و پذیرش رای ملت توسط حاکمیت .  ما در محتوا وفاق نمی‌کنیم در روش وفاق میکنیم و این یعنی دموکراسی و به همین علت ما به دوم خرداد افتخار می‌کنیم.

پنجم:
ملت و دولت ما به همین ترتیب  از ۹ ناترازی رنج می برد: ۱. تورم ۲. بحران انرژی ۳. کار و اشتغال و گزینش اداری ۴. تحریم ۵. حجاب و سبک زندگي ۶.حکومت روحانیت ۷.محور مقاومت و مذاکره ۸. دسترسی به اطلاعات و فیلترینگ ۹. انتخابات .برای حل این ۹ بحران ما به وفاق ملی نیاز داریم . دولت پزشکیان تاکنون در مهار جنگ ، تاسیس دولت فراگیر ،گام اول رفع فیلترینگ و مدیریت منازعه بر حجاب گام های بلندی برداشته است. اما تا تحریم ها حل نشود و ناترازی های انرژی بر طرف نشود بحران حل نمی‌شود.
ششم .وظیفه ما به عنوان جریان‌های سیاسی این است که برای حل این منازعات اول از همه برای اصلاح قانون احزاب تلاش کنیم تا حداکثر چهار حزب ملی اصلاح طلب و اصولگرا و...در کشور ایجاد شود و نه بیشتر که آنارشیسم است و نه یک حزب که دیکتاتوری است ، دوم برای  تاسیس و اصلاح نظام  حزبی قانون انتخابات را تغییر دهیم و انتخابات را حزبی و تناسبی و برنامه محور کنیم و سرانجام در پایان با یک وفاق ملی با اصلاح قانون اساسی بر اساس خود قانون اساسی با حفط اصول جمهوریت و اسلامیت و ملیت، یک "جمهوری اسلامی نو " یا همان جمهوری سوم تاسیس کنیم که بر اساس توازن قوا، نسل ها و جنسیتها و ... بنا شده باشد. این کار فقط با طی ۹ مرحله ای که گفتیم و بر اساس وفاق ملی ممکن است.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com


💥معرفی کتاب «تنهاترین فیلسوف» به مناسبت تحولات اخیر سوریه
♦️ترجمه و یادداشت: محمدحسین باقی

✍️ فروپاشی رژیم اسد پس از بیش از نیم‌قرن پرسش‌های بسیاری را در مورد چرایی این سقوط دامن زده است. برخی حضور اقلیت علوی در قدرت (به ضرر سایر گروه‌ها) را مطرح کرده‌اند؛ برخی سرکوبگری خاندان اسد و تشدید گسل‌های داخلی را دلیل سقوط اعلام کرده‌اند؛ برخی دیگر فعال شدن قدرت‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای در تحولات داخلی سوریه را از جمله دلایل سقوط اسد برشمرده‌اند و الخ. اگر قرار به برشمردن دلایل سقوط باشد می‌توان فهرست بلندبالایی را برشمرد. اما در این مجال می‌خواهم روایت دیگری از تحولات سوریه ارائه دهم.
سوریه را می‌توان کانون برخی تحولات چشمگیر در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دانست. شکل‌گیری جریان «بعث عربی» از سوریه به دست «زکی الارسوزی» بود و از اینجا بود که جریان «بعث» [یا رستاخیز] از سوی عفلق و همفکرانش وارد عراق شد. این روشنفکران سوری بودند که پرچم ملی‌گرایی عربی را به اهتزاز درآورده بودند. در سوریه بود که جدال‌های فکری میان طیف‌های مختلف روشنفکران سوری مطرح شد و بحث «هویت» و «ملیت» عرب در این کشور نضج گرفت. شاید پر بیراه نباشد اگر سوری‌ها را پیشگام و پرچم‌دار احیای هویت عربی بنامیم. همچنین در سوریه بود که اولین جنبش‌ها در راستای مقابله با امپراتوری عثمانی و تلاش برای تجزیه‌ی سوریه شکل گرفت.
اندکی پس از سقوط رژیم بشار اسد، رئیس‌جمهور ترکیه «رجب طیب اردوغان» در سخنانی گفت:«اگر منطقه پس از جنگ جهانی اول تقسیم نمی‌شد، شهرهای حلب، شام، حما و حمص همانند شهرهای غازی عینتاب، استانبول به‌عنوان شهرهای ترکیه باقی‌مانده بودند و ما همچنان در یک کشور واحد بودیم». سخنان اردوغان مرا بر آن داشت تا به کتاب «تنهاترین فیلسوف: جایگاه ایدئولوژیک و سیاسی زکی ارسوزی، پدر معنوی بعث عربی» رجوع کنم که آن را در سال ۱۳۹۴ ترجمه کرده بودم. در این کتاب ریشه‌های اختلافات تاریخی عثمانی با سوریه، شکل‌گیری جریان‌های ملی‌گرا در این کشور، شکل‌گیری «حزب بعث عربی» در واکنش به مداخلات استعماری فرانسه و عثمانی و بسیاری از مسائل دیگر به‌تفصیل بررسی شده است. اگر می‌خواهید شرایط امروز سوریه را بشناسید، پیشنهاد می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب «تنهاترین فیلسوف» به دل تاریخ بروید تا دریابید در این کشور چه رخ‌داده است.

كانال انتشارات سرايي
https://t.me/saraeepubl


ذهنیت تقاص اندیش
️ (درباره ربط آتش سوزی لس آنجلس و جنایت غزه)

📜سرمقاله روزنامه سازندگی شماره ۱۸۸۳ یکشنبه ۲۳ دی ۱۴۰۳
#عمادالدين_باقی

✍️پس از آتش سوزی گسترده در لس آنجلس کالیفرنیا، همانطور که گروهی از متوهمین ساکن در رسانه اپوزیسیون که هر حادثه جزئی و عادی در ایران را مستقیماً به مسئله ساختار سیاسی و عقیده براندازی گره می‌زنند ولی این آتش سوزی را صرفاً بر اثر باد می‌دانند و بر تکنولوژی پیشرفته مهار آن تمرکز می کنند، برخی دیگر در ایران (و حتی در خود آمریکا) اظهار عقیده کردند که این آتش سوزی ها بخاطر گناه غزه است!
تا وقتی این نوع اظهار نظرات از سوی افراد عامی‌ باشد نامنتظره نیست اما هنگامی که توسط برخی نخبگان سیاسی و صاحب اندیشه بیان می‌شود غیر منتظره و موجب تاسف است.
بدون شک جنایت غزه در زمره بزرگترین جنایات تاریخ بشریت است و باید عاملان آن تقاص پس بدهند اما تبدیل آرزوها به تحلیل، و تحمیل آن به واقعیت را نمی‌توان تقاص شمرد به ویژه اینکه چنین رخدادی، تناسبی با اصل شخصی بودن جرم و مجازات ندارد و در نقطه دیگری از جهان برای کسانی که چه بسا نقشی در جنایات هولناک غزه نداشته‌اند رخ داده است.
اگر کسی اندک اطلاعی از حوادث در آمریکا داشته باشد می‌داند که طوفان و آتش سوزی از رخدادهای کثیرالوقوع هستند و در جنگل‌های لس آنجلس هم بارها آتش سوزی رخ داده است اما این بار جهت باد، آن را به درون شهر کشیده است.
"بادهای به اصطلاح سانتا آنا بادهای شدید و خشکی هستند که در لس آنجلس در ماه‌های سردتر زمستان رایج هستند". در صورتی که این آتش سوزی تقاص جنایات غزه باشد، آتش‌سوزی‌ها و توفان های قبلی را به کدام موضوع می‌خواهند ربط بدهند؟
البته درمورد آتش سوزی اخیر، فرضیه عمدی بودن آن نیز مطرح و در دست بررسی است اما مهمتر از ذهنیت تقاص اندیش، این است که در این آتش سوزی مهیب و عظیم، تاکنون حداکثر ۱۰ نفر جان باخته‌اند و در مدت ۴ روز با تجهیزات بسیار پیشرفته مهار شده است در حالی که بارها در جنگل‌های کوچک خودمان آتش‌سوزی‌هایی در ابعاد بسیار کوچکتر رخ داده که در مدت زمانی بیش از آن هم نتوانسته‌اند مهار کنند. بهتر است به جای آن نوع ذهنیت‌های عامیانه و غیر علمی، به جنبه‌های فنی که می‌تواند پیشگیرانه یا مهار کننده باشد توجه شود.
ان نوع طرز تلقی‌ها، باورمندانش را همیشه در باتلاقی اسیر می‌کند که نمی‌توانند از آن بیرون آیند. برای مثال اگر زلزله، نشست زمین، یا رانش زمین، آتش‌سوزی، سیل و حوادث طبیعی که در همه جای جهان رخ می‌دهد بر سرشان آوار شد، آن وقت باید پاسخ بدهند که آن وقایع بر اثر چه گناهی بوده و یا اگر گناهان بزرگتری در گذشته یا در دیگر نقاط رخ داد و چنین پیامدهایی نداشته چه پاسخی برای آن دارند؟
از این موضوع مشخص، نتیجه‌ کلی‌تر و مهم‌تری می‌توان گرفت و آن هم این است که تحلیل‌های متافیزیکی که می‌تواند همه امور بی‌ربط را به همدیگر ربط بدهد به ترویج انگاره های غیرعلمی می انجامد و قدرت تعقل برای مدیریت را زائل می‌کند و انسان را در پیشگیری یا کنترل بحران فلج می‌نماید.
فقط روش‌های علمی و فناورانه برای تحلیل حوادث است که می‌تواند راهگشای انسان برای کنترل پیامدهای زیانبار انسانی و مالی حوادث باشد.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com


کشورهای عربی سرانجام در سال ۲۰۰۲ با ابتکار صلح عربی به کارتر رسیدند که در ازای عقب نشینی کامل اسرائیل از سرزمین های اشغال شده از سال ۱۹۶۷، از جمله کرانه باختری، غزه و بلندی های جولان، به اسرائیل عادی سازی کل جهان عرب را پیشنهاد داد. حل و فصل عادلانه آوارگان فلسطینی بر اساس قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل متحد و ایجاد یک کشور فلسطینی با شرق اورشلیم به عنوان پایتخت آن. این پیشنهاد ۱۰ جمله ای برای پایان دادن به مناقشه مجدداً توسط اتحادیه عرب در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۱۷ تأیید شد. اما حتی در سال ۲۰۰۲، بسیار دیر شده بود، زیرا شهرک سازی غیرقانونی اسرائیل عمیقاً در شرق اورشلیم و کرانه باختری اجرا شده بود و اسرائیل را تحت تأثیر قرار داد همراه با انکار بی پایان حقوق فلسطینی ها که منجر به کابوس کنونی رژیم آپارتاید اسرائیل و کاهش جمعیت بیشتر غزه توسط نسل کشی شده است.
کارتر برای دهه‌ها علیه همه این‌ها صحبت کرد و آن را آنچه بود خواند و بهای تهمت و انزوا را حتی از حزب سیاسی خود پرداخت. (زمانی که کارتر در سال ۲۰۰۶ کتاب "فلسطین: صلح نه آپارتاید" را منتشر کرد، کلینتون علناً از آن انتقاد کرد و آن را "نادرست" و "غیرمنصفانه" خواند.) کارتر بارها و بارها مانع اساسی صلح بین اسرائیل و فلسطین را برجسته کرد: اشغال سرزمین های عربی توسط اسرائیل. از سال ۱۹۶۷. او در مقاله خود نوشت : «اسرائیل باید سرزمین های اشغالی را در ازای صلح واگذار کند.
ثالثاً، کارتر معتقد به سیاست خارجی ایالات متحده بود که بر احترام به حقوق بشر و قوانین بین المللی متمرکز بود. کارتر یک ایده آلیست ساده لوح نبود. او می دانست که ساختن جوامعی که ریشه در دموکراسی و حقوق بشر داشته باشد، یک پروژه بلندمدت است. او از دیدگاه محدود حقوق بشر که نیازهای اساسی مانند سلامت و رفاه اقتصادی مردم عادی را در نظر نمی گیرد، انتقاد کرد. او تعهد خود را با بسیاری از ابتکارات قابل توجه برای مبارزه با بیماری ها که توسط مرکز کارتر انجام شده است،  و نظارت سازمان غیردولتی بر انتخابات، مشارکت در میانجیگری در مناقشه ها و دفاع از حقوق بشر در سراسر جهان، نشان می دهد.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com


⭕️ درس‌های جیمی کارتر

✍️ مقاله "درس‌های جیمی کارتر برای آمریکا درباره خاورمیانه" به قلم نیل هیکس یکی از بهترین مقالاتی بود که در این روزها خواندم. نگاه ناب حقوق بشری به سیاست بین‌الملل که فقدان آن جهان را جهنم می‌کند. فقدان این نگاه، عامل "غزه ای شدن جهان" و اخلاق و سیاست است.
The article "Jimmy Carter's Lessons for the Middle East in America" ​​by Neil Hicks was one of the best articles I have read these days. The pure view of human rights on international politics, the absence of which makes the world hell. The lack of this view is the cause of the "Gazaization of the world" and ethics and politics.
https://dawnmena.org/jimmy-carters-lessons-for-america-in-the-middle-east/
نیل هیکس مدیر ارشد وکالت در موسسه مطالعات حقوق بشر قاهره است که در حال حاضر در بروکسل مستقر است. او بیش از ۴۰ سال روی مسائل حقوق بشر در خاورمیانه و شمال آفریقا کار کرده، از جمله در عفو بین الملل.
ترجمه خلاصه شده ای از مقاله را در زیر می آورم:
جیمی کارتر، اولین رئیس‌جمهور آمریکا بود که تحت تأثیر حوادث خاورمیانه قرار گرفت. برای کارتر که اواخر ماه گذشته در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت، انقلاب سال ۱۹۷۹ ایران و به ویژه بحران گروگان‌های آمریکایی ها در حمله پس از انقلاب به سفارت آمریکا در تهران رخ داد که از کنترل کاخ سفید خارج شده بود.
هنگامی که رونالد ریگان در سال ۱۹۸۰ کارتر را شکست داد، سیاست انتقام از جمهوری اسلامی را آغاز کرد. ماجراجویی‌های ریگان منجر به بمباران پادگان تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت به قیمت جان ۲۴۱ آمریکایی و خروج تحقیرآمیز نیروهای آمریکایی از لبنان شد که به ظهور حزب‌الله شتاب داد. پرزیدنت جورج اچ دبلیو بوش سپس اتحاد واشنگتن با عربستان سعودی و پادشاهی های خلیج فارس را تقویت کرد که تبدیل به یکی دیگر از گلوله های زهرآگین سیاست منطقه ای ایالات متحده شد.
با بازگشت دموکرات ها به قدرت در واشنگتن در سال ۱۹۹۳، رئیس جمهور بیل کلینتون تصور می کرد که راه حلی برای مناقشه اسرائیل و فلسطین از طریق توافق نامه اسلو بیاورد، اما در عوض به اسرائیل قدرت داد تا اشغال غیرقانونی خود از سرزمین های فلسطینی در کرانه باختری، بیت المقدس شرقی و شرق را گسترش دهد. جانشین کلینتون، رئیس جمهور جورج دبلیو بوش، به حملات ۱۱ سپتامبر با یک "جنگ فاجعه بارجهانی علیه تروریسم" پاسخ داد که به اقتدارگرایی در سراسر جهان، به ویژه در خاورمیانه و بی ثباتی دامن زد. در کنار تامین امنیت دسترسی به نفت و ارائه حمایت بی قید و شرط از اسرائیل. بوش با حمله و اشغال فاجعه بار عراق، ادعای آمریکا و غرب را مبنی بر مدافع حقوق بین الملل بودن لکه دار کرد.
پرزیدنت باراک اوباما قول داد که اشتباهات دوران بوش را اصلاح کند، اما پس از آن نتوانست به چالش حمایت از آرمان های مشروع مردم در سراسر خاورمیانه برای آزادی و کرامت در جریان خیزش های بهار عربی پاسخ دهد. بین آنها، رئیس جمهور دونالد ترامپ و جو بایدن پس از آن بازگشت طالبان به قدرت را در افغانستان به ارمغان آوردند، پایان تلخ طولانی ترین جنگ آمریکا. بایدن نتوانست پاسخ ویرانگر اسرائیل به حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را مهار کند، و تسلیحات و حمایت آمریکا را برای ادامه درگیری اسرائیل در لبنان، یمن و فراتر از آن فراهم کرد، در حالی که ایالات متحده را در نسل کشی فلسطینیان در غزه شریک ساخت.
کارتر به اعتبار بسیار زیاد خود، در دهه‌های پس از ترک ریاست‌جمهوری، رویکردی متفاوت در تعامل آمریکا با خاورمیانه داشت، که اغلب به عنوان صدایی تنها در میان روسای جمهور سابق و اکثر سیاستمداران آمریکایی بود. این منطقه ای است که منشأ درد، شکست و تحقیر بسیاری برای ایالات متحده و ویرانی و رنج برای کل جوامع تخریب شده توسط سلاح های آمریکایی و جنگ های آمریکایی بوده است.
کارتر به سابقه خود مبنی بر از دست ندادن یک سرباز آمریکایی در درگیری در دوران ریاست جمهوری خود افتخار می کرد. از این نظر، او با همه جانشینان خود که اغلب به قدرت نظامی آمریکا به عنوان راه حلی برای مشکلات منطقه ای روی آوردند، تفاوت داشت، اما متوجه شد که مشکلات سیاسی حل نشده نمی توانند به این راحتی مورد بمباران قرار گیرند.
دوم، کارتر در برقراری صلح عادلانه بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها جدی بود، و از این اشتباه که منافع آمریکا بدون قید و شرط از اسرائیل بدون توجه به آنچه انجام می‌داد، به بهترین وجه تامین می‌شود پرهیز می کرد. زمانی که توافقنامه کمپ دیوید امضا شد، به طور گسترده در منطقه به عنوان تسلیم مصر در برابر اسرائیل و خیانت به مردم فلسطین تلقی شد.


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
✍️از عجایب این است که در سال‌های گذشته، پارلمان ایران، قانون الحاق به چند سند بین‌المللی علیه تروریسم را امضا کرده که حاوی بسیاری از مفاد fatf است اما در برابر تصویب پیوستن به خود fatf مقاومت غیرمنطقی و زیانبار می‌کنند!!
و کسی گریبان عاملان این خسارت‌های جبران ناپذیر را نمی‌گیرد.

متن کامل گفتگو در لینک زیر
https://youtu.be/DhNYMJwUVj4

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com


رسانه تصویری «آن» dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
🎥 #خبرنگاران|تحولات دوم خرداد به روایت باقی

🔸عمادالدین باقی در برنامه «خبرنگاران» تحولات روزنامه نگاری بعد از ۲ خرداد را بیان می‌کند.
🔹@ONnewsmedia


دنباله یادداشت: می گوید تنها در ۱۷ سال اول قرن حاضر، اسرائیل بیش از ۲۰۰۰ عملیات ترور هدفمند انجام داده است.
افراد زیادی درباره این کتاب اظهار نظر کرده اند از جمله اتان برونر سردبیر ارشد بلومبرگ این کتاب را نخستین سیمای جامع از کاربرد تروریسم دولتی اسرائیل خوانده است.
توماس سوارز، در کتاب: "فلسطین ربوده شده: چگونه صهیونیسم یک دولت آپارتاید را از رودخانه تا دریا ایجاد کرد؟"، فهرست جامعی از اقدامات تروریستی صهیونیست ها در طول سال ها و گزارش تکان دهنده ای از انبوهی از تروریسم صهیونیستی علیه هر کسی که سر راه آنها باشد -فلسطینی های بومی، بریتانیایی هایی که به ایجاد صهیونیسم کمک کرده اند و یهودیانی که با برنامه صهیونیستی مخالف بودند- می پردازد.
https://www.amazon.sg/dp/1623718198?ref_=mr_referred_us_sg_sg

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com


🔹️ تروریست کیست؟
#عمادالدین_باقی
✍️ چون برخی تبلیغات چیان رژیم سفاک اسرائیل در کامنت هایی در بخش نظرات این صفحه( کانال تلگرام نویسنده) از این رژیم دفاع کرده و فقط از گروه های مخالف اسراییل به عنوان تروریست نام برده اند، اولا تاکید می کنم که سخن ما درباره دولت اسراییل هیچ ربطی به ادبیات جمهوری اسلامی ندارد و برخاسته از ادبیات جهانی و حقوق بشری و پژوهشی است.
دوم اینکه تاکید می کنم گفتگوی کامل نگارنده را در سایت آزاد درباره موضوع تروریسم ببینید.
https://youtu.be/DhNYMJwUVj4

سوم اینکه مراجعی که افراد و سازمان‌های ذکر شده را به عنوان تروریست اعلام کرده‌اند هیچ مرجعیت معتبری ندارند زیرا افزون بر اینکه خودشان اعمال تروریستی انجام می‌دهند در تازه‌ترین نمونه، سازمانی را که دولت امریکا تروریستی اعلام کرده و برای لو دادن رهبرش جایزه ده میلیون دلاری تعیین کرده بود و شورای امنیت سازمان ملل هم این سازمان را در لیست گروه های تروریستی گذاشته بود بلافاصله پس از تصرف قدرت، به عنوان یک دولت با آن گفتگو کرده و در صف ملاقات با مسئولان این سازمان می‌ایستند.
چهارم اینکه گرچه بعضی از گروه‌ها مانند داعش تروریست هستند و در مورد برخی دیگر اختلاف نظر وجود دارد اما پذیرش این سخن نافی این واقعیت نیست که بنیاد دولت اسراییل را گروه های تروریستی گذاشته اند. دولت کنونی اسراییل در واقع یک سازمان تروریستی مورد حمایت کامل امریکا در هیات یک حکومت است. فقط کافی است نگاهی به بنیانگذاران این حکومت بیندازید.
۱- هاشومر (سازمان دفاع یهودیان در فلسطین) یک تشکل نظامی بود که سال‌ها قبل از تشکیل دولت اسراییل در سال 1909 به وجود امد و علیه فلسطینیان فعالیت می کرد.
۲- هاگانا سازمان شبه‌نظامی یهودی وفادار به ایدئولوژی صهیونیسم نیز پیش از تشکیل دولت اسراییل در سال ۱۹۲۰ در فلسطین تحت قیمومت انگلستان و با حمایت انگلیس تشکیل شد و فلسطینی های مخالف را ترور می کرد. اعضای آن بعد از تشکیل دولت اسراییل  هسته اصلی ارتش دولتی را به وجود آوردند. این گروه بخاطر مخالفت انگستان (که عامل و حامی اولیه تشکیل‌شدنش بود) با خشونت های گسترده و انتقال غیر قانونی مهاجران یهود، با حاکمیت بریتانیا هم وارد کارزار شد. بن گوریون که از موسسان هاگانا بود اولین نخست‌وزیر اسرائیل شد. اسحاق رابین هم یکی از فرماندهان نظامی این گروه بود که بعدها به نخست وزیری رسید و به دلیل فساد از کار برکنار شد اما مجدداً به قدرت رسید و به خاطر امضای پیمان صلح اسلو جایزه نوبل گرفت و توسط یهودیان افراطی که خودش قبلاً جزو آنها بود ترور شد.
۳- سازمان ایرگون یک گروه شبه‌نظامی زیرزمینی برپایه تفکر صهیونیزم که با انشعاب از سازمان هگانا از ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۸در فلسطین تحت قیومیت انگلستان فعالیت می‌کرد در سال ۱۹۴۶ اقدام به بمب گذاری در سفارت بریتانیا در ایتالیا کرد چون تروریسم را تاکتیک برنده ای می دانست که مخالفت های بریتانیا در مورد مهاجرت غیر قانونی یهودیان را تغییر می دهد. تصمیم دولت بریتانیا برای خروج از فلسطین و واگذاری انجا به خود یهودیان، هم سبب شد این گروه سویه ای از باکتری وبا را در سیستم تأمین آب زیرزمینی لندن رها کند.
این‌گروه در آن زمان یک سازمان تروریستی شناخته شد.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D8%AD%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%AA_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%DA%AF%D9%88%D9%86

عملیات دیگر ایرگون بمب‌گذاری هتل کینگ دیوید (شاه داوود) در تاریخ ۲۲ ژوئیه ۱۹۴۶ میلادی، علیه دولت بریتانیا در محدوده فلسطین تحت قیومیت انگلستان بود که منجر به کشته شدن ۹۱ انگلیسی، عرب و یهودی و مجروح شدن ۴۶ نفر شد. مناخیم بگین، که بعدها نخست‌وزیر شد، رهبر در آن زمان گروه بود و عملیات به دستور او انجام شد. بریتانیا ایرگون را «گروهی تروریستی» می‌شناخت. کشتار دیر یاسین هم توسط همین‌گروه انجام شد.
۴- البته چندین سازمان تروریستی یهودی دیگر هم وجود داشتند یا بعدا به وجود آمدند مانند لیگ دفاع یهودی که اف‌بی‌آی در ۲۰۰۱ آن را یک گروه تروریستی دست راستی اعلام کرد. بنا بر گزارش اف‌بی‌آی این سازمان در طراحی و انجام اقدامات تروریستی در ایالات متحده نقش داشته است.
کتاب «تروریست‌های یهودی» که نویسنده آن عساف شارون، یک یهودی استاد فلسفه سیاسی دانشگاه تل‌آویو است شرح مفصلی درباره سازمان‌های تروریستی بنیانگذار اسرائیل ارائه کرده است.
همچنین رونن برگمن، نویسنده کتاب تاریخچه ترورهای اسرائیل، (و همچنین کتاب «جنگ پنهان اسرائیل در ایران») که از تحلیل‌گران برجسته امور نظامی-امنیتی اسرائیل و نویسنده ارشد امور امنیتی در روزنامه یدیعوت اخرونوت و از نویسندگان ارشد سابق بخش نظامی روزنامه «هاآرتص» اسرائیل است در کتاب تاریخچه ترورهای اسرائیل ( که تحت عنوان "برخیز و اول تو بکش" به فارسی ترجمه شده است) می گوید تنها در ۱۷ سال اول قرن حاضر، (ادامه در صفحه بعد)

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.