دین و‌ فلسفه/عظیم محمودآبادی


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


"دین و فلسفه" کانالی است كه به دین و فلسفه و گاهی هم سیاست و تاریخ مي پردازد.

ارتباط با ادمین👇
@azimmahmoodabady

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


نگاهي به كتاب «صلح پايدار» كه به تازگي ترجمه فارسي آن منتشر شد
متفاوت‌ترين رساله كانت

✍️
عرفان حكمتي
متفكران بزرگ در هر عصر و هر جايي بي‌تفاوت با مسائل عيني جوامعشان نبوده‌اند. شايد ما كه بعد از قرن‌ها با مطالب آنها با واسطه‌هاي متعدد آشنا مي‌شويم رسيدن به چنين دركي چندان ساده نباشد اما واقعيت اين است كه بزرگان انديشه- خاصه فلاسفه بزرگ - همواره جدا از جهان و جامعه‌اي كه در آن قرار داشتند نمي‌زيستند بلكه انديشه‌هاي خود را در متن و بطن مسائل و تحولات عيني جامعه خود و جهان ترتيب مي‌دادند و بلكه در راستا يا در واكنش به آن چنين مي‌كردند. امروز البته آثاري نوشته مي‌شود كه با عنايت به همين ويژگي به نوشته‌ها و كتاب‌هاي بزرگان مي‌پردازند و به خوبي نشان مي‌دهند كه فلاسفه يا متفكران بزرگ تا چه ميزان به جامعه خويش تعلق داشتند و نظريه‌هاي گاه بزرگي كه تئوريزه كرده‌اند در چه نسبت وثيقي با مساله‌هاي اصلي آن جوامع قرار داشته است. لذا بيراه نيست اگر گفته شود توسعه كشورهاي توسعه يافته بيش از آنكه مرهون سياستمداران و حاكمان‌شان باشد، مرهون جهد و توفيق متفكراني است كه عمر خود را صرف حل و فصل مسائل جوامع خود كردند؛ آن هم نه با نگاهي آرمان‌گرايانه غير واقع‌بينانه بلكه كاملا بر مبناي واقعيت‌هاي عيني و استنباطات دقيق از مسائل.
از جمله اين متفكران بزرگ مي‌توان به ايمانوئل كانت فيلسوف آلماني اشاره كرد كه هرچند سررشته اصلي‌ترين مباحث فلسفي‌اش نيز به نوعي باز مي‌گردد به مسائل واقعي و نه لزوما انتزاعي جامعه‌اي كه در آن مي‌زيست اما در عين حال آثاري را نيز در مجموعه تاليفاتش مي‌توان مشاهده كرد كه به شكل بسيار صريح‌تر و مستقيم‌تري به مسائل و معضلاتي پرداخته كه در آن زمينه و زمانه وجود داشته است. «صلح پايدار» نمونه بسيار واضحي از اين دست تاليفات كانت است كه در سال‌هاي مستقل به مساله صلح پرداخته است.
رساله صلح پايدار
رساله صلح پايدار در كونيگسبرگ پروس شرقی ودر اواخر ١٧٩٥، شش سال پس از وقوع انقلاب كبير فرانسه، منتشر شد. ‎عنوان رساله بسيار مبهم است و می‌تواند به سه معنا گرفته شود: ‎«درباره صلح پايدار»، «به سوی صلح پايدار» و «در صلح پايدار». درواقع، حتی هيچ عبارت فارسی‌ای را نمی‌يابيم كه بتواند همزمان اين سه معنا را در خود جای دهد. از اين‌رو و برای سهولت در اشاره به رساله مذكور، آن را صلح پايدار می‌خوانيم. ‎گفتنی است عبارت «صلح پايدار»، همان‌گونه كه كانت در اولين سطور رساله خويش بازگو مي‌كند پيش‌تر بر روی تابلوی يك مسافرخانه هلندی و بر زمينه‌ای از تصوير يك گورستان حك شده بود؛ چنان كه گويی صاحب آن مسافر‌خانه بر اين نظر بوده است كه برقراری صلح ‎بايدار تنها در گورستانی كه هم ابنای بشر را در دل خود جاي دهد ممكن خواهد بود. شايد اين طنز كه درابتدای رساله كانت رخ مي‌نماياند از ترديد و شكاكيتی حكايت مي‌كند كه ازطرفی ميراث به جاي مانده از پيشينيان و به ويژه روسو به شمار مي‌رفت و از سوي ديگر از اوضاع سياسي آن روزگار نشات مي‌گرفت… .

متن کامل در👇

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/229778/




نگاهي انتقادي به اظهارات حاتم قادري درباره «امامت و نظريه سياسي شيعه» - بخش دوم

مهم‌ترين مساله در اواخر حيات پيامبر(ص)

✍️
عظيم محمودآبادي
مناظره «امامت و نظريه سياسي شيعه» كه در برنامه اينترنتي «آزاد» ميان دكتر حاتم قادري و دكتر حسن انصاري برگزار شد، حاوي نكاتي بود كه از نظر بسياري اهل نظر قابل تأمل و مناقشه بود.
نگارنده اين سطور مقاله‌اي در نقد برخي نكات مطرح شده در مناظره فوق را به رشته تحرير درآورد كه بخش نخست آن در شماره پيش اين صفحه منتشر شد و بخش دوم آن اكنون پيش روي شما است.
بخش سوم نيز در شماره بعدي همين صفحه (دين و فلسفه) در روزنامه اعتماد منتشر خواهد شد.
دكتر قادري در بخش ديگري از سخنان خود با قبول رواياتي كه در منابع فريقين درباره وصيتي كه پيامبر (ص) مي‌خواست در روز پنجشنبه قبل از رحلت‌شان بنويسند و عده‌اي مخالفت كردند و نگذاشتند و... مي‌گويد: «بله اما معلوم نيست كه پيامبر در آن وصيت قصد داشته است كه چه چيزي بنويسد»!
اينكه معلوم نيست چون پيامبر (ص) نهايتا سكوت كردند يا دست‌كم چيزي در منابع از ايشان نقل نشده است، حرف درستي است، اما آيا ما به عنوان محقق و پژوهشگر حق نداريم استنباط خودمان را بيان كنيم يا دست‌كم در مورد آن بحث كنيم؟ اولا كه براي يك مسلمان و حتي فراتر از آن براي يك پژوهشگر غيرمسلمان تاريخ اسلام نيز شايد واكاوي موضوعي كه پيامبر در آخرين روزهاي حياتش درصدد بيانش بوده، اهميتي بلانظير دارد. اين سوال مهمي است كه كدام مطلب بوده كه پيامبر اسلام پس از 23 سال رسالت در آخرين روزهاي حيات خود مي‌خواسته به صورت مكتوب ثبت كند و تاكيد كرده اين مساله چيزي است كه هدايت‌تان در گرو آن است اما برخي از كساني كه به صحابه ايشان مشهورند، مانع شده‌اند؟ در مورد اراده پيامبر بر وصيت‌شان تا اينجا ترديدي نيست و عموم مورخان نقل كرده‌اند و حتي نويسندگان و روشنفكران معاصري چون عابدالجابري سني و دكتر قادري نيز تاييد مي‌كنند. مساله دوم اين است توجه كنيم نكته‌اي كه پيامبر درصدد بيانش بوده با وجود اهميت بسيار بالايي كه داشته و هدايت امت در گرو آن بوده، چيزي نبوده كه به صراحت در قرآن آمده باشد، چراكه اگر چنين بود ايشان درخواست ادوات نوشتن نمي‌كرد و حداكثر مي‌فرمود به فلان آيه قرآن تمسك جوييد كه هدايت در گرو آن است. پس پيامبر درصدد نوشتن وصيتي بوده است كه هدايت امت وابسته به آن بوده و در عين حال آن مورد به صراحت در قرآن ذكر نشده است. گام بعدي اين است كه بپرسيم كدام موضوع آن‌قدر مهم بوده كه در قرآن -به هر دليلي- نيامده و پيامبر اراده ثبت و ضبط آن را به عنوان آخرين سفارش خود به امتش داشته است؟ به نظر نمي‌رسد پيامبر مي‌خواسته در مورد شرايط آب و هواي حجاز چيزي بنويسد يا در مورد حليت و حرمت اطعمه و اشربه و مسائلي از اين قبيل وصيت كند… .
متن کامل در👇

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/229599/


نگاهي ديگر به شكل‌گيري بنيادگرايي ديني در منطقه غرب آسيا

خاك خشونت‌خيز

 ✍️سعيد  دهقاني
 مي‌توان پديده‌هايي مانند ظهور داعش، طالبان، القاعده و ديگر گروه‌هاي بنيادگرا را به مسائلي مانند دست‌هاي پشت پرده غربي‌ها يا فقر و بحران مديريت و كژفهمي از مباني اسلام تقليل داد. حتي مي‌توان مجموعه اين عوامل را كنار هم گذاشت و به اين نتيجه رسيد كه گروه‌هاي اسلام‌گرا محصول اينهاست. اما كمتر به اين نكته توجه مي‌شود كه خشونت‌‌هايي كه اين گروه‌ها از خود در صفحات تاريخ ثبت كرده‌اند در وهله نخست محصول جغرافياست. داعش پديد نمي‌آمد جز در منطقه‌اي داعش‌خيز. درباره ديگر گروه‌هاي اسلام‌گراي سلفي-جهادي نيز هيچ‌گاه پديد نمي‌آمدند مگر آنكه بستر فرهنگي آماده باشد.
بنيادگرايان مسيحي در لبنان
در روز شانزدهم سپتامبر 1982 گروهي از بنيادگرايان مسيحي لبنان به خونخواهي ترور «بشير جُميل»، رييس‌جمهور مسيحي ماروني اين كشور وارد اردوگاه‌هاي «صبرا» و «شتيلا» شدند كه آوارگان فلسطيني در آنجا اسكان داشتند. آنها صدها كودك و زن و غيرنظامي را به رگبار بستند. آمار كشته‌شدگان اين قتل‌عام بين 700 تا 3500 نفر گزارش شده است. كشتار صبرا و شتيلا نمونه‌اي از بنيادگرايي خشونت‌آميز ديني در منطقه خاورميانه است و نشان مي‌دهد كه در اين منطقه «اسلام» تنها ديني نيست كه مستعد بنيادگرايي ا‌ست.


متن کامل در👇

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/229597/




خرمگس dan repost
بخش بزرگی از مردم هندوستان و پاکستان و افغانستان و بسیاری از کشورهای آفریقایی دسترسی به آب آشامیدنی سالم و حمام و برق و توالت و بهداشت و سایر نیازهای ابتدایی را ندارند اما یک صدم این جو یاس‌آلود عمومی که در این جامعه صبح تا شب از رسانه و در و دیوار تبلیغ می‌شود، وجود ندارد.

غزه ۱۵ ماه زیر وحشیانه‌ترین بمباران تاریخ و نسل‌کشی قرار داشت، اما یک گزارش از یاس عمومی و خودکشی و فرار از وطن با چند متلک «این خراب شده» و فلان و فلان مشاهده نشد، اما شبه‌روشنفکر ابله ایرانی در همدستی با رسانه‌های فارسی‌زبان اسرائیلی و آمریکایی بلایی سر این جامعه آورده است که نوجوان و جوان و کارگر و دانشجو و زن و مرد و شهروند عادی ایرانی تصور می‌کند که موجودی مفلوک‌تر و بدبخت‌تر از او در جهان وجود ندارد.

- در شرایط فعلی که همسایه‌ها و قدرت‌های جهانی با همه ابزارهای خود کمر به نابودی ایران بسته‌اند، آنچه جامعه ایران بیشتر از آب و برق و گاز و نان به آن نیازمند است نه تزریق نفرت و ناامیدی بلکه تزریق روحیه و امید است.
@kharmagaas




DinOnline dan repost
🔻درباره «امامت و نظریه سیاسی شیعه»؛ نگاهی انتقادی به اظهارات حاتم قادری در کفت‌وگو با حسن انصاری

✔️در فضای رسانه‌ای امروز، مناظره‌های دینی و فلسفی جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده‌اند. عظیم محمودآبادی، در یادداشتی به تحلیل مناظره حاتم قادری و حسن انصاری درباره «امامت و نظریه سیاسی شیعه» می‌پردازد. در این نوشتار، محمودآبادی با حفظ احترام به حاتم قادری، به نقد دیدگاه‌های وی درباره عدم ذکر نام امام علی (ع) در قرآن و مسائل مرتبط با امامت و خلافت پس از پیامبر (ص) می‌پردازد. این تحلیل، با استناد به منابع تاریخی و روایی، به بررسی چرایی عدم تصریح نام امام علی (ع) در قرآن و پیامدهای احتمالی آن می‌پردازد و به سوالات مهمی درباره وصیت پیامبر (ص) و نقش منافقان در تاریخ اسلام پاسخ می‌دهد. این یادداشت، خواننده را به چالش‌های کلامی و تاریخی در مباحث امامت و نظریه سیاسی شیعه دعوت می‌کند.
📎 پيوند به متن کامل این یادداشت در سایت دین‌آنلاین
https://www.dinonline.com/44580/


🆔 @dinonline


نگاهي انتقادي به اظهارات حاتم قادري درباره «امامت و نظريه سياسي شيعه» - بخش اول

اشكالات بني ‌اسراييلي

✍️عظيم محمودآبادي
مناظره «امامت و نظريه سياسي شيعه» كه در برنامه اينترنتي «آزاد» ميان دكتر حاتم قادري، عضو سابق هيات علمي گروه انديشه سياسي دانشگاه تربيت مدرس و دكتر حسن انصاري، استاد تاريخ موسسه مطالعاتي دانشگاه پرينستون امريكا برگزار شد، حاوي نكاتي بود كه در ادامه به برخي از آنها به اقتضاي اندك بضاعت فكري نگارنده پرداخته خواهد شد. اين مناظره در دو بخش برگزار شد كه متن پيش رو بيشتر به بخش دوم خواهد پرداخت هرچند به نظر مي‌رسد بخش زيادي از آن به نوعي تكرار مباحث نوبت اول مناظره بود. در بخش دوم اين مناظره، دو مساله به عنوان محور اصلي سخنان آقاي دكتر قادري كه از نظر صاحب اين قلم نقطه كانوني بحث ايشان بود و محل تأمل جدي است عبارتند از:
1- آقاي دكتر قادري دائما تاكيد مي‌كردند كه اگر مساله امامت آن‌قدر مهم بوده چرا در قرآن به صراحت نام امام‌علي(ع) نيامده است؟
2- اگر در مورد جانشيني پيامبر(ص) شيعيان درست گفته باشند پس معنايش اين خواهد بود كه اكثريت مسلمانان بر باطل هستند و از سوي ديگر باور به اينكه چند نفر در سقيفه جمع شدند و برنامه هدايت خداوند را بر هم زدند چندان مناسب شأن ربوبي نيست.
طبيعتا آقاي دكتر انصاري در مناظره اخيرشان با آقاي دكتر قادري به اين دو مساله در كنار ساير مسائل متعدد ديگري كه مطرح شد، پاسخ‌هايي دادند اما بنده نيز به عنوان كسي كه ناظر اين مناظره بودم نكاتي را اينجا با مخاطبان محترم و البته اساتيد بزرگوار حاضر در مناظره به اشتراك مي‌گذارم.
 
چرا نام امام علي(ع) در قرآن نيست؟
ابتدا به اين بپردازيم كه اگر امامت مهم بوده چرا در قرآن نام امام علي(ع) نيامده است؟ اولا پاره‌اي از شيعيان نخستين كه برخي از آنها به غلات مشهورند، معتقد بوده‌اند كه نام و نشان‌هاي واضح‌تري از امام علي (ع) در قرآن بوده كه بعدها در جمع‌آوري قرآن توسط نظام خلافت حذف شده است. البته تشيع امامي كه اكنون عمرش بالغ بر هزار سال است چنين اعتقادي ندارد اما در مورد چيزي كه محل سوال آقاي دكتر قادري است قبل از هر چيز بايد توجه داشت كه در ميان شيعيان نخستين، كساني بوده‌اند كه باور داشتند چيزهايي از قرآن كم شده است و البته در عين حال آنها اين باور را منافي اعتقاد به اصالت قرآن و عدم تحريف آن نمي‌دانستند، چراكه هيچ يك از آنها نمي‌گفت چيزي بر قرآن افزوده شده بلكه منتهاي ادعاي‌شان اين بود كه تنها چيزهايي از قرآن كاسته شده است. قول به نقصان قرآن نيز البته تنها محدود به شيعيان نبود و صرفا هم موضوع آن منزلت اميرالمومنين(ع) نبوده است. چنان‌كه در ميان اهل سنت هم رواياتي هست از عايشه همسر پيامبر و همچنين خليفه دوم مبني بر اينكه آيه رجم در قرآن‌هاي زمان پيامبر بوده اما بعدها حذف شده است. در حديثي از عايشه آمده كه آيه مربوط به رجم در خانه من بود تا اينكه بز خانه آمد و آن را خورد! در احاديث ديگري هم -در منابع اهل سنت- آمده كه سوره‌هاي احزاب و توبه در ابتدا بسيار مفصل‌تر از اين بود و به دلايلي كه روشن نيست در زمان تدوين قرآن بخش‌هاي زيادي از آنها حذف شده است. حتي گفته شده علت اينكه سوره توبه بدون «بسم‌الله الرحمن الرحيم» است نيز ناشي از نقصاني است كه در اين راستا به وجود آمده و مسائل ديگر كه جاي طرح آن اينجا نيست. برخي از اين موارد در كتاب «رهيافتي به قرآن كريم» نوشته محمد عابد الجابري، روشنفكر متعصب اهل‌سنت مراكشي (ترجمه دكتر محسن آرمين، نشر ني) آمده است و پيش‌تر هم نگارنده در مقاله‌اي مفصل به آن پرداخته و منتشر شده است. بنابراين هرچند راقم اين سطور مانند آقاي دكتر قادري معتقد است كه در قرآن نام اميرالمومنين (ع) به تصريح به عنوان امام و جانشين بعد از پيامبر (ص) نيامده است اما در طول تاريخ تشيع بوده‌اند كساني كه خلاف اين اعتقاد را داشته‌اند و معتقدند در قرآني كه توسط نظام خلافت جمع‌آوري شد چنين نقصاني رخ داده است هرچند باور جمهور شيعه و اساسا جمهور مسلمين، قرن‌ها است كه چنين قولي را در هيچ زمينه‌اي - نه در مورد امامت اميرالمومنين(ع) و نه در مورد رجم و مسائل ديگر - تاييد نمي‌كنند… .

متن‌کامل در لینک زیر👇

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/229318/




خرمگس dan repost
روشنفکر و منتقد ایرانی تا زمانی که مفهوم سلطه و استعمار در جهان جدید و نقش مخرب آن در وضعیت کشور را درک نکند و تا زمانی که تقویت قدرت نظامی کشور به عنوان اصلی‌ترین و مهمترین شرط بقای جامعه (حتی مهم‌تر از نان شب) را نفهمد، چیز چندان جدی برای بیان نخواهد داشت و سخن و کنش او به رفتار کودک لوس و ننُری خواهد ماند که صرفا با لجاجت و جیغ و داد به دنبال جلب توجه است.
به این نقشه نگاه کنیم. این نقشه توافق دو قدرت جهانی (انگلیس و روسیه) برای تقسیم مناطق نفوذ خود در ایران در سال ۱۲۸۶ شمسی است.
به زبان ساده‌تر یعنی در همان روزها و ماه‌هایی که روشنفکران ایرانی تمام تلاش و توان خود را به کار گرفته‌اند که از نهال مشروطه دفاع کرده و اجازه بازگشت دوباره استبداد توسط محمدعلی شاه قاجار را ندهند، دو قدرت جهانی بدون اندک ارزش و توجهی به خواست آزادیخواهان ایرانی، در حال تقسیم کشور بین خود هستند.
روشنفکر و منتقد و کنش‌گر ایرانی باید این امر بدیهی را بفهمد که نه تنها پیش زمینه توسعه و امنیت کشور قدرت نظامی است بلکه پیش زمینه دموکراسی و دفاع از جان و مال و آبرو و کرامت شهروندان هم در گرو داشتن توان و قدرت نظامی است.
@kharmagaas


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
ادوارد براون و تجربه سفر به کرمان به نقل از مرحوم استاد باستانی پاریزی

https://t.me/dinofalsafehh


نگاهي به آراي علامه اقبال لاهوري در مورد دين و دنيا

ايراني‌ترين غيرايراني

دين، نوعي خودآگاهي بالقوه است
سيدمحمود كمال‌آرا، دانشجوي روابط بين‌الملل دانشگاه شهيد بهشتي، در بررسي انديشه‌هاي علامه اقبال، انديشمند فرامرزي و شاعر حكمت و خودآگاهي، نشان مي‌دهد كه راه نجات امت‌هاي ستمديده از نگاه او در خودشناسي، ايمان و دانش‌اندوزي نهفته است. او در يادداشتي كه دين‌آنلاين منتشر كرد، نوشت: اقبال با تاكيد بر خودآگاهي فردي، هويت اجتماعي و سياسي جوامع را به سوي تعالي و آزادي هدايت مي‌كند. انديشه سياسي او، بر نفي استبداد، اصلاح جامعه بر اساس آموزه‌هاي ديني و پيوند خرد و عرفان شرقي بنا شده و قيام عاشورا را الگويي براي مبارزه با انحطاط  و استكبار معرفي  مي‌كند.
علامه اقبال، انديشمندي است كه در اشعار خويش، از حكمت درآميخته با درد و عشق و نيز عشق همراه با حكمت و خردورزي و خودباوري سخن به ميان مي‌آورد و مسير نجات امت و جوامع ستمديده را در خودآگاهي، خوديابي و يافتن شخصيت متعالي تعريف كرده و جامعه برآمده از انسان خودآگاه را به وجودي پايدار و شاهدي بيدار پيوند مي‌دهد، علامه اقبال لاهوري چهره فرامرزي ضدكاپيتاليستي و ايراني‌ترين غيرايراني است.
بداقبالي و خوش‌اقبالي از  نظر اقبال از نظر علامه اقبال نيكبختي و نگون‌بختي فردي و اجتماعي در گرو شناخت و عدم شناخت افراد آن جامعه بوده و عدم بالندگي و پويايي جوامع دوري از اصالت خودي است و نه تنها همه پيشرفت‌ها نمودي از شكوفايي خودي است، بلكه نظام هستي تجلي اسرار خودي است. شناخت اسرار خودي ملازم با شناخت اسرار خداوندي بوده كه خود انسان به عنوان مخلوقش، سري عظيم از اسرار او است. انسان تعريف شده در انديشه علامه اقبال، هر قدر از مقامات خودي غافل گردد به همان مقدار در بندگي و استبداد مي‌افتد.
خودآگاهي ابزار كشف خويش او از خودآگاهي به عنوان ابزاري سخن به ميان آورده كه با آن آدمي اسرار دروني خود را كشف كرده و اين مهم مانع از تقليد محض و بي‌چون و چراي افراد جامعه از مستبد حاكم مي‌گردد. نظام ديدگاهي اقبال گونه‌اي خرد و عرفان نوراني شرقي را ترسيم مي‌كند كه افزون بر نفي خرد غربي (سكولاريسم، فمنيسم، ماركسيسم، اپيكوريسم، نيهيليسم، ناسيوناليسم، امپرياليسم و... بر ابعاد گوناگون شخصيتي افراد جامعه رو به رشد تاكيد مي‌ورزد. انسان مورد نظر وي هم داراي خرد رحماني و هم صاحبدل، پرتپش، پويا و ستم‌سوز است كه آثار چنين انساني در محيط اجتماعي، حركت، حرارت، تپش، كوشش، مقاومت، پويايي، رهايي و تعالي جامعه اوست . همچنان كه در اشعارش نيز پيوندي ناگسستني از انسان و خودباوري به نقطه رهايي مي‌رسد؛ «اي خوش آن كو از خودي آيينه ساخت و اندر آن آيينه عالم را شناخت، نقطه نوري كه نام او خودي است/ زير خاك ما شرار زندگي است...» فلسفه‌اي كه مبنايش آزادي نفس از قيود بشري و رهايي از سلطه و استكبار جهاني است در بستر عوامل و زمينه‌هاي متعددي، از قبيل؛ تعبد، عشق، آزادي و...  ميسر خواهد شد. انسان مورد نظر اقبال در حكومت‌هاي استبدادي امكان رشد و تحول نخواهد داشت و حركت بر اساس آزادي نفس از قيود بشري و عمل کردن به آنها، نجات فرد و به تبع آن نجات امت و جامعه را تضمين خواهد كرد… .

متن کامل در 👇

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/228632/




محمد مسجدجامعي با اشاره به اهميت روابط ايران و واتيكان در راستاي كاهش چالش‌هاي بين‌المللي كشورمان

ديپلماسي ديني و چالش‌هاي جهان

مسعود پزشكيان، رياست‌جمهوري كشورمان اواخر آبان ماه 1403 در حاشيه سفر هيات ايراني براي شركت در دوازدهمين دور گفت‌وگوي ديني «مركز گفت‌وگوي اديان و فرهنگ‌هاي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي» و «نهاد گفت‌وگوي اديان واتيكان» نامه‌اي به پاپ فرانسيس نوشت و از او خواست توان خود را براي جلوگيري از ادامه تجاوزات غيرانساني، برقراري صلح و آتش‌بس و ايجاد فرصتي براي ارسال كمك‌هاي بشردوستانه به آسيب‌ديدگان به كار گيرد و سران كشور‌هاي جهان به ويژه دولت‌هاي مسيحي را به كمك به اين امر مهم ترغيب كند. پاپ فرانسيس و واتيكان چه اندازه مي‌تواند در بحران‌ها و چالش‌هاي بين‌المللي نقش موثر داشته باشد؟ نقش ديپلماسي ديني در رفع ناآرامي‌ها و بحران‌هاي منطقه‌اي و جهاني چه اندازه مي‌تواند مفيد و موثر باشد؟ آيا گفت‌وگو با واتيكان در بهبود روابط ايران با غرب مي‌تواند موثر باشد؟ «دين‌آنلاين» درباره اين موضوع گفت‌وگويي با حجت‌الاسلام محمد مسجدجامعي (سفير اسبق ايران در واتيكان) داشته كه اهم گفته‌هاي وي را مي‌توانيد در ادامه بخوانيد. 
مسجدجامعي كه خود موسس نخستين گفت‌وگوهاي رسمي ايران و واتيكان به شمار مي‌رود، معتقد است ارتباط ايران و واتيكان فراتر از روابط دوجانبه و نمادي از احترام متقابل بين دو مركز ديني و فرهنگي است. به عقيده وي، روابط با واتيكان از نظر رمزي و سمبليك اهميت دارد و از سويي مي‌تواند به بهبود تصوير ايران در جهان كمك كند. مسجدجامعي در آغاز اين گفت‌وگو با مروري تاريخي به روابط دوجانبه ايران و واتيكان مي‌گويد كه رابطه ديپلماتيك با واتيكان از سال 1953 ميلادي شروع و نخستين گفت‌وگوي رسمي در سال 1373 برگزار شد. اين گفت‌وگوها طبيعتا بر تعاملات مثبت و اعتمادسازي در سطوح بين‌المللي تاثير مي‌گذارد… .
متن کامل در👇

https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/228350/




DinOnline dan repost
🔻سیدحسن افتخارزاده، جانشین شیخ محمود حلبی، مؤسس انجمن حجتیه درگذشت

✔️سیدحسن افتخارزاده سبزواری، پس از گذراندن دوران بیماری در 83 سالگی درگذشت. او از ۲۶ دی سال ۱۳۷۶ پس از درگذشت شیخ محمود حلبی، مؤسس انجمن حجتیه، جانشین استادش شده بود. در حوزه شاگرد آیات میلانی، شیخ ابوالحسن شیرازی، آیت‌الله وحید خراسانی و در دانشگاه تهران و انجمن حکمت و فلسفه شاگرد آیت‌الله شهید مطهری، آیت‌الله مهدی حائری یزدی و دکتر سید حسین نصر بود. عظیم محمودآبادی، پژوهشگر دین و فلسفه، که در دوران نوجوانی گاهی پای منبرهای افتخارزاده می‌نشسته، یادداشتی در اختیار دین‌آنلاین گذاشته و تجربه خود را از حضور در مجالس وی به قلم آورده است.

📎 پیوند به متن کامل این یادداشت در سایت دین‌آنلاین
https://www.dinonline.com/44397/

🆔 @dinonline


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
.
🌿راز جوان‌ماندن در چیست؟

۳ پیشنهاد
#میشل_سرس، فیلسوف فرانسوی برای مقابله با پیری وکهولَت،
راه سومی که پیشنهاد میده، واقعاً جالب و در خور تامله.


https://t.me/dinofalsafehh


به مناسبت فرا رسيدن كريسمس و سال جديد مسيحي

خاستگاه تاريخي و ديني بابانوئل

گروه دين و فلسفه| اديان و مذاهب مختلف در بستر تاريخ تحول‌ها و تغييرهاي متعددي را تجربه مي‌كنند و تحول و تغييرهايي كه گاه برآمده از ريشه‌هاي اصلي آن دين مخصوص نيست، اما در تجربه زيسته متدينان به آن دين دهه‌ها و بلكه گاه قرن‌هاست كه جا و جايگاه سمبليك و مهمي يافته است. در بستر اين تحول گاه نمادهايي پديدار مي‌شوند كه رفته‌رفته به عنصري هويتي براي مومنان به آن دين تبديل مي‌شوند كه بررسي آنها براي كساني كه به مطالعات ديني مي‌پردازند، جذابيت ويژه‌اي دارد. از جمله اين نمادها مي‌توان به شخصيت «بابانوئل» در مسيحيت اشاره كرد. در متن پيش رو نويسنده سعي كرده توضيح دهد كه كاراكتر بابانوئل چگونه به نمادي از دين مسيحيت و مهم‌ترين جشن آن تبديل شد؟ اين يادداشت كه نخستين‌بار در «دين آنلاين» منتشر شد به نظر متفاوت از پروتستان‌هاي نخستين در مورد اصالت پديده «بابانوئل» نيز پرداخته شده است.
 
✍️مهدی فردوسی مشهدی
اين يادداشت به مناسبت كريسمس و سال نو ميلادي (۲۰۲۵)، به خاستگاه تاريخي ديني-مذهبي بابانوئل اشاره مي‌كند و پس از گزارش كوتاهي درباره محتواي كتاب «بابانوئل نو» (به ترجمه سينا آراد و به همت نشر پژوهه، ۱۳۸۱)، به تفاوت مفاهيم ماهيت و‌ هويت و دلالت نمادين كتاب مي‌پردازد تا دستمايه‌اي براي طرح بحث مربيان و پرسشگري آنان از كودكان و نوجوانان فراهم ‌آيد. شلدون آلن سيلورستاين[1] شاعر، نويسنده، كاريكاتوريست و خواننده امريكايي سده بيستم كه بيشتر با آثار كودكانه‌اش در زمينه‌هاي ادبيات و نقاشي شناخته مي‌شود، كتابي به نام «بابانوئل نو» دارد (به ترجمه سينا آراد و به همت نشر پژوهه، ۱۳۸۱) .
يك ناداستان فكري
او در اين كتاب كه آن را «ناداستان» فكري براي مخاطب كودك و نوجوان مي‌توان برشمرد، به موضوع هويت و ماهيت مي‌پردازد. به مناسبت كريسمس و در آستانه سال نو ميلادي (۲۰۲۵)، به خاستگاه تاريخي ديني-مذهبي بابانوئل و پس از گزارش كوتاهي درباره محتواي كتاب، به تفاوت مفاهيم پيش‌گفته و دلالت نمادين آن اشاره مي‌شود تا دستمايه‌اي براي طرح بحث مربيان و پرسشگري آنان از كودكان و نوجوانان فراهم آيد. گفتني است مترجم محترم كتاب، اطلاعات كتاب‌شناختي متن مبدا را در اثر خود نياورده‌اند و من نتوانستم متن مبدا را به زبان اصلي‌اش بيابم؛ زيرا كتاب مستقلي با اين عنوان در مجموعه آثار سيلورستاين نيست، بلكه شايد متن آن در مجموعه‌هاي شعري يا مجموعه‌هاي نقاشي او گنجانده شده باشد. من يكي را از اين ميان با عنوان «Playboy’s Silverstein around the world» كاويدم، اما «بابانوئل نو» را در آن نيافتم و بنابراين، نسبت دادن محتواي كتاب به سيلورستاين، با اعتماد به مترجم و ناشر گرامي صورت گرفته است


متن کامل در 👇

http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/227698/



20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.