نگاهي انتقادي به اظهارات حاتم قادري درباره «امامت و نظريه سياسي شيعه» - بخش اول
اشكالات بني اسراييلي✍️عظيم محمودآبادي
مناظره «امامت و نظريه سياسي شيعه» كه در برنامه اينترنتي «آزاد» ميان دكتر حاتم قادري، عضو سابق هيات علمي گروه انديشه سياسي دانشگاه تربيت مدرس و دكتر حسن انصاري، استاد تاريخ موسسه مطالعاتي دانشگاه پرينستون امريكا برگزار شد، حاوي نكاتي بود كه در ادامه به برخي از آنها به اقتضاي اندك بضاعت فكري نگارنده پرداخته خواهد شد. اين مناظره در دو بخش برگزار شد كه متن پيش رو بيشتر به بخش دوم خواهد پرداخت هرچند به نظر ميرسد بخش زيادي از آن به نوعي تكرار مباحث نوبت اول مناظره بود. در بخش دوم اين مناظره، دو مساله به عنوان محور اصلي سخنان آقاي دكتر قادري كه از نظر صاحب اين قلم نقطه كانوني بحث ايشان بود و محل تأمل جدي است عبارتند از:
1- آقاي دكتر قادري دائما تاكيد ميكردند كه اگر مساله امامت آنقدر مهم بوده چرا در قرآن به صراحت نام امامعلي(ع) نيامده است؟
2- اگر در مورد جانشيني پيامبر(ص) شيعيان درست گفته باشند پس معنايش اين خواهد بود كه اكثريت مسلمانان بر باطل هستند و از سوي ديگر باور به اينكه چند نفر در سقيفه جمع شدند و برنامه هدايت خداوند را بر هم زدند چندان مناسب شأن ربوبي نيست.
طبيعتا آقاي دكتر انصاري در مناظره اخيرشان با آقاي دكتر قادري به اين دو مساله در كنار ساير مسائل متعدد ديگري كه مطرح شد، پاسخهايي دادند اما بنده نيز به عنوان كسي كه ناظر اين مناظره بودم نكاتي را اينجا با مخاطبان محترم و البته اساتيد بزرگوار حاضر در مناظره به اشتراك ميگذارم.
چرا نام امام علي(ع) در قرآن نيست؟
ابتدا به اين بپردازيم كه اگر امامت مهم بوده چرا در قرآن نام امام علي(ع) نيامده است؟ اولا پارهاي از شيعيان نخستين كه برخي از آنها به غلات مشهورند، معتقد بودهاند كه نام و نشانهاي واضحتري از امام علي (ع) در قرآن بوده كه بعدها در جمعآوري قرآن توسط نظام خلافت حذف شده است. البته تشيع امامي كه اكنون عمرش بالغ بر هزار سال است چنين اعتقادي ندارد اما در مورد چيزي كه محل سوال آقاي دكتر قادري است قبل از هر چيز بايد توجه داشت كه در ميان شيعيان نخستين، كساني بودهاند كه باور داشتند چيزهايي از قرآن كم شده است و البته در عين حال آنها اين باور را منافي اعتقاد به اصالت قرآن و عدم تحريف آن نميدانستند، چراكه هيچ يك از آنها نميگفت چيزي بر قرآن افزوده شده بلكه منتهاي ادعايشان اين بود كه تنها چيزهايي از قرآن كاسته شده است. قول به نقصان قرآن نيز البته تنها محدود به شيعيان نبود و صرفا هم موضوع آن منزلت اميرالمومنين(ع) نبوده است. چنانكه در ميان اهل سنت هم رواياتي هست از عايشه همسر پيامبر و همچنين خليفه دوم مبني بر اينكه آيه رجم در قرآنهاي زمان پيامبر بوده اما بعدها حذف شده است. در حديثي از عايشه آمده كه آيه مربوط به رجم در خانه من بود تا اينكه بز خانه آمد و آن را خورد! در احاديث ديگري هم -در منابع اهل سنت- آمده كه سورههاي احزاب و توبه در ابتدا بسيار مفصلتر از اين بود و به دلايلي كه روشن نيست در زمان تدوين قرآن بخشهاي زيادي از آنها حذف شده است. حتي گفته شده علت اينكه سوره توبه بدون «بسمالله الرحمن الرحيم» است نيز ناشي از نقصاني است كه در اين راستا به وجود آمده و مسائل ديگر كه جاي طرح آن اينجا نيست. برخي از اين موارد در كتاب «رهيافتي به قرآن كريم» نوشته محمد عابد الجابري، روشنفكر متعصب اهلسنت مراكشي (ترجمه دكتر محسن آرمين، نشر ني) آمده است و پيشتر هم نگارنده در مقالهاي مفصل به آن پرداخته و منتشر شده است. بنابراين هرچند راقم اين سطور مانند آقاي دكتر قادري معتقد است كه در قرآن نام اميرالمومنين (ع) به تصريح به عنوان امام و جانشين بعد از پيامبر (ص) نيامده است اما در طول تاريخ تشيع بودهاند كساني كه خلاف اين اعتقاد را داشتهاند و معتقدند در قرآني كه توسط نظام خلافت جمعآوري شد چنين نقصاني رخ داده است هرچند باور جمهور شيعه و اساسا جمهور مسلمين، قرنها است كه چنين قولي را در هيچ زمينهاي - نه در مورد امامت اميرالمومنين(ع) و نه در مورد رجم و مسائل ديگر - تاييد نميكنند… .
متنکامل در لینک زیر👇
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/229318/