خرمگس


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: Bloglar


 "من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم"
«دفاعیات سقراط»
یادداشتهای فرهاد قنبری
برخی مطالب در اینستاگرام [به آدرس زیر] هم اشتراک گذاری می شود👇
https://www.instagram.com/farhad_ghanbariii

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
Bloglar
Statistika
Postlar filtri


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
وظیفه تک تک ما به عنوان کنش‌گران اجتماعی و فعال رسانه‌ای این است که در آگاه کردن آن بخش از جامعه که در تروریسم رسانه‌ای همه جانبه، عقل و ذهن و همه چیز خود را تعطیل کرده و به بلندگوی تبلیغاتی دشمن تبدیل شده و از بغض حکومت به حامی حمله نظامی بیگانه به کشور تبدیل شده است، حالی کنیم که آن تصویر رمانتیک از جنگ که با خود شادی و آزادی به ارمغان می‌آورد را رها کرده و کمی با واقعیت انفجار و کشتار آشنا شوند.
به طیفی که جنگ را با تره بازی چهارشنبه‌سوری اشتباه گرفته (و لقلقه‌زبانی‌اش این است که آخوندها بروند و من هم بمیرم اشکالی ندارد) حالی کنیم که در همان ساعات اول تهاجم دشمن شاید مجبور شود که جنازه تکه‌تکه شده فرزندان و پدر و مادر خود را از زیر آوار خارج کند.
به طیفی که در توهم برساخته توسط رسانه‌ها، با ژست قهرمانانه آرزوی حمله خارجی به کشور را در سر می‌پروراند (اما احتمال بسیار با شنیدن اولین صدای انفجار کنترل دستگاه‌های جسمانی خود را از دست بدهد) حالی کنیم که تهاجم خارجی چنین تصاویری را رقم می‌زند.
@kharmagaas


این وحوش فعال در شبکه‌های فارسی‌زبان اسرائیل که متاسفانه بخشی از جامعه را هم در بلاهتی عمیق فروبرده‌امد بت هیچ متر و معیاری ایرانی نیستند، این جماعت از ترور سردار و نظامی و سرباز و مرزبان ایرانی خوشحال می‌شوند، از شهادت پلیس و مأمور انتظامی به دست اشرار و قاچاقچیان خوشحال می‌شوند، از باخت ورزشکاران و تیم ملی به انگلیس و آمریکا خوشحال می‌شوند، از حمله اسرائیل به مراکز نظامی و کنسولگری کشور خوشحال می‌شوند، از توهین و تحقیر ایرانی‌ها توسط بیگانگان خوشحال می‌شوند، از تحریم اقتصاد و ورزش و...، کشور خوشحال می‌شوند. به پرچم ایران توهین می‌کنند، طرفدار سرسخت تمام دشمنان ایران‌اند، حاضر به لیسیدن پاشنه کفش غربی‌ها و اسرائیلی‌ها می‌شوند، در مقابل شهروند و سیاستمدار غربی تن به هر حقارتی می‌دهند، ادبیات چارواداری را افتخار خود می‌دانند، به جانوری چون نتانیاهو دخیل می‌بندند و هر کنش ضدایرانی از سوی ناکسی را با خوشحالی برجسته می‌کنند.
این جماعت با هیچ متر و معیاری ایرانی نیستند و وظیفه سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی ایران است که در هر کجای دنیا با آنها چون متخاصم و تروریست‌های ضدایرانی، برخورد نماید.
@kharmagaas


خرمگس dan repost
فرهاد قنبری
جنگ ناجوانمردانه

غربی‌ها و به ویژه انگلیسی‌ها در دنیا به خساست معروف‌اند. آنها تا از نتیجه و سود سرمایه‌گذاری خود آگاه نباشند دست به چنین اقدامی نمی‌زنند. بر اساس این رویکرد کسی یا کسانی که برای یکبار هم شده اگر یک پوند مستقیم و غیرمستقیم از دولت انگلیس و غرب دریافت کرده باشند، بدون شک در جایی دیگر چندین برابر آن مبلغ به دولت انگلستان خدمت‌رسانی داشته‌اند.

جامعه امروز ایران در غفلت و جهالت رسانه‌های وطنی به کل به میدان تاخت و تاز رسانه‌های غربی درآمده است و افکار و ذهن بخش بزرگی از جامعه ایران به مانند فلسطین اشغالی به اشغال غرب و زباله‌دان تروریسم رسانه‌ای آنها بدل گشته است.

گول ادبیات روشنفکرانه و کت‌وشلوار و کراوات‌ مجری‌ها و شومن‌های فارسی‌زبان اینترنشنال و بی‌بی‌سی را نخوریم. گول این شعارهای آزادی‌خواهانه و حقوق بشری را نخوریم، اینجا خاورمیانه است و تک تک این شعارها بوی خون و باروت و ویرانی می‌دهند و تک تک این افراد پیاده نظام زمینه‌سازی ویرانی ایران هستند.

هر وقت به بی‌بی‌سی و رسانه‌های انگلیس و اینترنشنال نگاه کردیم، جام جهانی فوتبال را به خاطر بیاوریم. به خاطر بیاوریم رسانه‌های این کشورهای استعمارگر چگونه بخشی از مردم ایران را دشمن سرزمین بدل کرده و کاری کردند که به تشویق دشمنان خود پرداختند.

هر وقت به رسانه‌های غرب فکر می‌کنیم، صدها پیاده نظام فرهنگی و سینمایی غرب را به خاطر بیاوریم که با زباله‌های ضد ایرانی خود در جشنواره‌های سینمایی غرب ظاهر شده و به پیاده نظام توجیه تحریم و فشار اقتصادی و حمله نظامی به ایران تبدیل می‌شوند. (و به خاطر داشته باشیم که تمام بودجه و دستمزد ساخت چنین آثار ضدایرانی را سفارت فرانسه و آلمان و انگلیس و سایر غربی‌ها در تهران پرداخت می‌کنند)

به رسانه که فکر می‌کنیم جایزه صلح نوبل و ده‌ها جایزه حقوق بشری و خبرنگار آزاد و امثالهم را به خاطر بیاوریم که به پلشت‌ترین و ضدایرانی‌ترین افراد ساکن در این سرزمین اهدا شده و یک به یک در راستای فشار بیشتر غرب بر ایران به بازی گرفته می‌شوند.

بنگاه‌های تبلیغاتی غرب که فکر می‌کنیم سازمان آدمخوار رجوی و تروریست‌های تجزیه طلب را به خاطر بیاوریم که مدام از پارلمان و نشستی به پارلمان کشور دیگری کشانده می‌شوند و خود را به عنوان نماینده ایران معرفی می‌کنند.

به انگلیس و رسانه‌های آنگلوساکسون‌ها که فکر می‌کنیم آلمان را به خاطر بیاوریم که با آن تاریخ عظیم فکری و فلسفی و هنری، چگونه پس از جنگ جهانی دوم به برده فکری و عقیدتی انگلیس تبدیل شد و تمام هویت تاریخی و انتقادی خود را از دست داد.

به انگلیس و آمریکا و غرب که فکر می‌کنیم اوکراین را به خاطر بیاوریم که چگونه توسط تبلیغات رسانه‌های غرب هویت‌زدایی شد و به دست خود زمینه ویرانی خانه و کاشانه و آوارگی و دربه‌دری خود را فراهم ساخت.

ما در این منطقه پر آشوب و در این شرایط خاص که هر آنی احتمال جنگ فراگیری می‌رود جایی برای سانتیمانتالیسم و غرق شدن در اوهام و خیالات غربی نداریم و هر اشتباهی ممکن است به قیمت نابودی و ویرانی خانه و سرزمین‌مان بدل شود.
@kharmagaas


خرمگس dan repost
در میان گروه‌های مختلف اپوزسیون حکومت، حامیان رضا پهلوی و کسانی که به او وکالت دادند با اختلاف کودن‌ترین، پرت‌ترین، احمق‌ترین و با پایین‌ترین ضریب هوشی (و در عین حال لمپن‌ترین و وحشی‌ترین) هستند.

تجزیه‌طلب‌ها و بقایای سازمان رجوی و نوچپ‌ها اگر با اسرائیل و سایر دشمنان ایران همکاری می‌کنند، حداقل می‌دانند که هدف مشترکی دارند و آن تجربه و ایجاد جنگ داخلی در ایران است اما این جماعت شازده‌چی چنان از جهان پرت است و چنان در سر در جِیب بلاهت و خریت فرو برده که تصور می‌کند اسرائیل و آمریکا و ناتو و... دغدغه رفاه و آسایش و تمامیت ارضی و سربلندی ایران را دارند.

این «حَمَّالَةَ الْحَطَبِ‌»های اسرائیل چنان خود را اسیر حقد و کینه حکومت کرده‌ و چنان در دامان دریوزگی و فرومایگی غلطیده‌ که به صورت کامل خود را از هرگونه انسانیت و شرفی تهی کرده و آشکارا و با افتخار توحش خود را فریاد می‌زند.

این جماعت از دو سال پیش (که با افتخار از توحش و آدم‌کشی در خیابان دفاع می‌کرد) نشان داد که رسانه‌های‌های فارسی‌زبان در انسانیت‌زدایی از بخشی از جامعه ایران موفق بوده و اولین نمونه زنده زامبی را در ایران تولید کرده است.
@kharmagaas


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
این بندگان خدا که به عنوان مقامات و نماینده رسمی ایران در مجامع بین‌المللی حاضر می‌شوند را کاش قبل انتخاب چند سفر خارجی و دیدار با مقامات خارجی فرستاده یا کمی عرف دیپلماتیک بیاموزند تا از دیدن یک شهر و چند شخصیت سیاسی خارجی دچار چنین شعف و شگفتی نشده و با عکس‌برداری و فیلم‌برداری سوژه تمسخر دیگران نشوند...
@kharmagaas

6k 1 195 284

وقتی عامل نفوذی بیگانه که مدام در حال توهین و فحاشی به ایرانیان و تاریخ و هویت ایرانی است با رییس‌جمهور دیدار می‌کند.
وقتی تیم‌ورزشی محبوب رییس‌جمهور و نزدیکان رئیس‌جمهور به پایگاه و سکوی توهین و لجن پراکنی علیه هویت و فرهنگ و تاریخ ایران تبدیل می‌شود.
وقتی نماینده مجلس و شورای شهر به اردوکشی خیابانی برای ایجاد جنگ قومی مبادرت می‌کند.
وقتی استاندار و عضو شورای شهر یک استان «ایرانشهر» را «حیوانشهر» می‌نامد.
وقتی تلویزیون ملی کارکردی جز ایجاد نفاق و دمیدن در شکاف‌های اجتماعی ندارد.
وقتی روشنفکر و استاد دانشگاه دفاع از ایران و هویت و رسومات ایرانی را نژادپرستی و خودبزرگ بینی ایرانیان توصیف می‌کند.
وقتی دلال خودرو و ارز و طلا به متفکران قوم تبدیل می‌شوند و با کنترل نبض جامعه، دلالی خود را پیش می‌برد.
وقتی پست‌ها و مقامات سیاسی به نسبت توان تولید رانت ارزش‌گذاری می‌شوند...
در این شرایط طبیعتا چیزی مظلوم‌تر و بی‌صاحب‌تر از ایران نمی‌ماند و در همین جا هم هست که دشمن با ده‌ها رسانه فارسی‌زبان به جعل خبر و تولید ناامیدی و نفرت بیشتر و بیزار کردن مردم از سرزمین خویش مشغول شده و ضربات خود را فرود می‌آورد.
@kharmagaas


ایران برای گذار از بحران‌های متعدد و پیچیده‌ای که در حوزه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و امنیتی با آن مواجه است، نیاز به سیاستمداران و حاکمانی دارد که علاوه بر سواد و دانش و شناخت کامل تاریخ و فرهنگ و هویت و جغرافیا و فرصت‌ها و تهدیدات پیش روی ایران، این سرزمین را بیشتر از خانواده خود دوست داشته باشند. به سیاستمداران و حاکمانی نیاز دارد که چیزی به نام منافع شخصی و قبیله‌ای و فرقه‌ای نداشته باشند، به حاکمانی نیاز دارد که مولفه‌های هویتی ایران به ویژه زبان فارسی را چون ناموس خود پاس بدارند.

حاکمانی که ایران را دوست ندارند، منافع شخصی و فرقه‌ای خود را اولویت می‌بخشند، به رانت‌خواری و انباشت چربی شکم با پول بیت‌المال عادت کرده‌اند و یا بخشی از جامعه ایران را دشمن خود می‌دانند و یا به زبان ملی ایرانیان با بغض و کینه نگاه می‌کنند. این طیف در هیچ صورت نمی‌توانند خیرخواه این سرزمین باشند.
ایران برای گذار از وضعیت بحرانی کنونی بیش از هر برهه‌ای به سیاستمداران وطن‌دوست نیاز دارد و متاسفانه نگاهی به مجلس و دولت و شوراها و برخی نهادهای دیگر نشان می‌دهد که چه میزان از این مسئله به دور است.
@kharmagaas


قتل دانشجوی سنی دانشگاه تهران، توهین به خلیفه اول اهل سنت، تلاش برای ایجاد آشوب زبانی و قومی در شهرها و ورزشگاه‌های مختلف و ایجاد انفجار و آتش‌سوزی در هرمزگان را باید تلاش سیستماتیک مافیایی بسیار قدرتمند و رانت‌خوار دید که تمام تلاش خود را برای ایجاد جنگ داخلی و انزوای بین‌المللی بیشتر ایران به کار گرفته است.
ایجاد انفجار و آتش‌سوزی در یک بندر صادرات پتروشیمی برای آن جریانی که می‌تواند روزانه بیست میلیون لیتر سوخت قاچاق کند کاری راحت‌تر از آب خوردن است.
@kharmagaas


صداوسیما با هزاران میلیارد بودجه از بیت الملل و ده‌ها هزار کارمند با هیچ منطقی در جهان امروز یک «رسانه» نیست و خود یکی از عوامل اصلی ایجاد دوقطبی و نزاع در جامعه است. بسیاری از کنش‌های این رسانه نه تنها در راستای امنیت ملی نیست بلکه مو به مو در راستای برهم زدن آرامش جامعه و تقویت شکاف‌های اجتماعی است.
این رسانه عجیب و غریب در بهترین حالت بنگاه تبلیغاتی جبهه پایداری و عده‌ای جوانک متوهم پرت از واقعیات کشور و جهان است که در عوالم دُن کیشوتی خویش سیر کرده و از هر رویدادی در کشور و جهان تفسیر و برداشت خاص خود را دارند و اینگونه همان چند درصد مخاطب خود را در مسیر دلخواه (بیراهه) خود هدایت می‌کنند.
بلندگوی تبلیغاتی محافظه کارانِ افراطی نه به مخاطب بیشتر و نه به کسب درآمد از طریق تبلیغات نیازمند است، چرا که منبع درآمدش به چاههای نفت کشور متصل است و دغدغه دستمزد کارکنان و هزینه های سرسام آور برنامه هایش را ندارد.
تلویزیون ما به بچه پولدارِ نُنُری می‌ماند که از بچگی در دنیای خیالی و توهم‌گونه رشد کرده است و تصورش از واقعیات همان بحث‌های خاله‌زنکی و کل‌کل‌های کودکانه بدون در نظر گرفتن تبعات آن است.
@kharmagaas


دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم
دلی بی غم کجا جویم؟ که در عالم نمی‌بینم
دمی با همدمی خُرَّم ز جانم بر نمی‌آید
دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی‌بینم
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز؟ چون مَحرَم نمی‌بینم
قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابم
تحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینم


آنا کنتس متیو دونوآی، شاعر فرانسوی:
"سعدیا، تا دلی در دنیا می تپد و تا نگاهی از شیفتگی به نگاهی دوخته می شود، تو با مردمان جهان راز عشق و هوس خواهی گفت. زبان فرانسه ما، با همه کمال خود، قدرت آن را ندارد که زیبایی سخن تو و عمق آن را کاملاً منعکس کند. ولی عطر پنهان این سخن، از خلال ترجمه کلام تو به مشام همه می رسد"

ویکتور هوگو:
"همه چیز گذران است، شرق عظمت خود را از دست داده است. غرب نیز به زودی از دست خواهد داد. پس چه باید کرد؟ همان کاری که سعدی شیراز کرده است: باید گلستانی ساخت که “باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان، عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند"

ارنست رنان:
"در حقیقت سعدی یکی از خود ماست. عقل سلیم خدشه‌ناپذیر او، لطافت و اندیشه‌ای که به گفته‌های وی روح می‌بخشد، لحن شوخِ ملایمی که سعدی بدان وسیله عیوب و انحراف‌های عالم بشری را انتقاد می‌کند، همه‌ این محسنات که در شرق کمیاب است، سعدی را در چشم ما عزیز می‌دارد"

ادوین آرنولد، شاعر انگلیسی:
"سعدی ، متعلق به جهان قدیم و جدید است، یعنی که سخن او هیچگاه کهنه نمی شود
باری دگر همراه من آی، از آن آسمان گرفته
تا گوش بر نغمه خوش‌آهنگ و سحرآسای سعدی گذاریم:
بلبلی هزاردستان که از دل گلستان خویش
به پارسی هر دم نوایی دیگر ساز خواهد کرد"

رالف والدو امرسون، شاعر بزرگ آمریکایی:
"اگر کسی نتواند قدر سعدی را بشناسد، عیب کار در فهم اوست نه در هنر سعدی. شاعر نماینده ملت خویش و بیش از همه دارای خصوصیات اخلاقی ملت خویش است. در قصاید و غزلیات سعدی اخلاق ملی ایرانیان آشکار می شود"
@kharmagaas


دشمن درون

"سعدی تجربه‌ی فروپاشی [جامعه] در یورش مغولان را داشت، اما اگرچه تجربه‌ی او می‌تواند ما را اشاراتی باشد، ولی امروز یک‌سره به کار نمی‌آید. در زمانه‌ی آن شیخ اجلّ، در ادامه‌ی یورش‌های بسیار، دشمن از بیرون می‌آمد، و اگر عِدّت و عُدّتی می‌داشت هزیمت در لشکر ایرانیان می‌افکند، اما هرگز در جنگ نهایی پیروز نمی‌شد، ولی با وزیدن بادهای سموم، ایران، با شیره‌ی جان خویش، دشمنی در درون پرورده‌است که بیگانه‌ای در درون و آشنایی بیگانه است.
یعنی دزدی با چراغ آمده!
سعدی زمانی از ایران رفت که ایران به «کنام پلنگان و شیران» تاتار تبدیل شده بود، اما دیری نگذشت که همان پلنگان، بر اثر هم‌نشینی با ایرانیان، خوی پلنگی را رها کردند و شیخ "چو برگشت کشور آسوده دید".

امروز انقلابی در وضع زمانه صورت گرفته، جرثومه‌های تباهی از ژرفای خاک ایران روییده و در آن ریشه دوانیده‌اند، و اگر دشمنانِ بیرون در سایه‌ی فرهیختگی ایران پناه گرفتند، این دشمنانِ درون از ادب و آداب ایرانی می‌گریزند"
@kharmagaas
دکتر جواد طباطبایی


سعدی بزرگترین شاعرِ تاریخِ ادبیات ما بوده... حالا این آموزش‌های جدید صد سال اخیر مخصوصا بعد از جنگ جهانی دوم و پیدا‌شدن بعضی بوطیقا‌ها و نظریه‌های شعری مدرن... یک خرده‌ای...
ببینید! بر دامنِ کبریایی سعدی گردی نمی‌نشیند از اینکه مثلا: یک روزنامه‌نویس بی‌سوادی که نه فرانسه می‌داند و نه فارسی، یک چیزکی راجع به بودلر مثلا شنیده، بگه که: «بودلر خیلی بزرگه، سعدی از آن artestic device آرتیستیک دیوایس‌ها (هنر سازه)‌های بودلری نداره.»
ما کاری نداریم... صد میلیون از این حشراتُ‌الارض که بیان بر دامنِ کبریاییِ سعدی گردی نمی‌نشینه؛ او اَفصحُ المتکلّمینِ تاریخِ زبانِ فارسی است.
@kharmagaas
محمدرضا شفیعی کدکنی


"ره به خرابات برد، عابد پرهیزگار
سفرهٔ یکروزه کرد، نقد همه روزگار

ترسمت ای نیکنام، پای برآید به سنگ
شیشهٔ پنهان بیار، تا بخوریم آشکار"
@kharmagaas
سعدی


خرمگس dan repost
فرهاد قنبری
"سعدی تو مرغ زیرکی"

شعر به ساده ترین زبان، قیام واژه‌ها علیه معنای تثبیت شدهٔ خودشان است. شعر نه مانیفستی سیاسی است و نه قرار است بار فلسفی و دینی و ایدئولوژیک را بر دوش خود حمل کند. شعر همانگونه که معنای آن بیان می‌کند، شعر است و جزء موسیقی اعجاب‌آور و حظ زیبایی شناسانه حامل هیچ رسالت تاریخی و سیاسی و.. نیست.
به این دو بیت سعدی، یکی از بزرگترین شاعرانی که تاریخ ادبیات بشری به خود دیده‌است، دقت کنیم:

"خوش می‌روی به‌تنها، تنها فدای جانت
مدهوش می‌گذاری یاران مهربانت
آئینه‌ای طلب کن تا روی خود ببینی
کز حسن خود بماند، انگشت در دهانت"

واژه‌های استفاده شده در این دو بیت همان واژه‌هایی است که هر روز و به‌صورت مداوم در زندگی خود استفاده می‌کنیم. به‌عنوان مثال واژهٔ «تنها» را در نظر بگیریم. روزانه شاید بارها از آن استفاده می‌کنیم. "تنهایم"، "تنها می‌آیم"، "تنها برو"، "تنهایی خوب است" و...،
حال به کلمهٔ «تنها» یا «تن‌ها» (که به هر دو صورت می‌توان در این شعر خواند) دقت کنیم. کلمهٔ «تنها» در شعر سعدی از زندگی و حیات روزمرهٔ خود جدا شده و در قالب و صورتی کاملاً تازه و آشنا بر ما پدیدار شده‌است، این واژهٔ پیش‌پاافتادهٔ در این شعر چنان برایمان تازه و بدیع است که انگار جان گرفته و در مقابلمان شروع به رقصیدن و دلبری کرده‌است.
در شعر سعدی نه فقط واژهٔ «تنها»، بلکه تک‌تک واژه‌ها همین حالت را دارند، واژه‌ها در شعر سعدی انگار غسل تعمید داده شده‌اند و طنین دل‌انگیزی در گوش و جان ما ایجاد کرده و چنان حظ و ذوقی در وجودمان ایجاد می‌کنند که ناخودآگاه انگشت‌به‌دهان مانده و پاهایمان از این همه هنر و زیبایی سست می‌شود.

شعر همین است.‌ اینکه مخاطب چنان غرق در حیرت و شگفتی اثر هنری شود که برای لحظه‌ای گذر زمان و مکان را احساس نکند و دل و دست و پایش لرزیده و جانش به غلیان درآید..
درست مانند همین شعر سعدی:
"امشب سبکتر می‌زنند این طبل بی‌هنگام را
یا وقت بیداری غلط بودست مرغ بام را
یک لحظه‌ بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شد
ما همچنان لب بر لبی نابرگرفته کام را"
@kharmagaas


فرهاد قنبری

سعدی و «جمال پرستی»

"تو اگر به حسن دعوی بکنی گواه داری
که جمال سرو بستان و کمال ماه داری"

تصور نمیکنم در تاریخ ادبیات فارسی هیچ شاعر و ادیب‌ی را بتوان سراغ داشت که در «جمال پرستی» و ذوق زیبایی‌شناسی حتی به سعدی نزدیک شده باشد.
سعدی در مقابل زیبایی از پیش سپر انداخته و تسلیم بی چون و چراست.
در نگاه سعدی «معشوق زیبا روی» می تواند به عاشق نگون بخت بی توجهی کند، تحقیرش نماید، نادیده اش بیانگارد، آزارش دهد و هر رفتاری که دلش می‌خواهد انجام دهد و کاملا هم حق داشته باشد، چرا که مجوز این رفتار را «زیبایی و جمال معشوق» صادر کرده است.

به این مصرع توجه کنیم:
«چرخ شنید ناله ام گفت منال سعدیا»
با خواندن این مصراع احتمالا به ذهنمان خطور می کند که «چرخ فلک» می خواهد با سعدی در دلی بکند و مثلا بگوید که: «سعدی منال که رسم روزگار این است» و یا پندی بدهد و بگوید که: «سعدی منال که بسیاری هستند که شرایط بدتری از تو دارند» و چیزی از این قبیل. اما سعدی در مصرع دوم تمام پیش‌گویی ذهنی ما را به هم می ریزد و دلیل دعوت «چرخ» برای ننالیدن شاعر را کاملا خودخواهانه و در حوزه دست نخوردن و تَرک برنداشتن صورت زیبای خود می داند:

« چرخ شنید ناله ام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره می‌کند آینه جمال من»

برای چرخ گردون مهم نیست که سعدی چرا می‌نالد و اصلا نمی خواهد هم دلیل ناله او را بداند و یا با او همدردی و همدلی کند. دغدغه چرخ گردن «زیبایی و جمال» خویش است و از سعدی می خواهد که «آه» نکشد چرا که «آه» سعدی چون مه و غباری بر چهره آینه نشسته و زیبایی او را تیره و مکدر می‌سازد.

این شیوه نگاه به «زیبایی» در تمام اشعار و به ویژه غزلیات سعدی ساری و جاریست. سعدی ستایشگر بزرگ زیبایی است و در مقابل عظمت زیبایی همه چیز را و حتی خویشتن را در جایگاه ثانوی می نشاند.

به قول دکتر شفیعی کدکنی:
«راست گفت داستایفسکی که آنچه سرانجام می ماند و پیروز است زیبایی است و هنر، یا آنچه جهان را پاس می‌دارد زیبایی است. همیشه تصور من بر این بوده است که داستایوفسکی در بیان این گفتار ژرف و حکیمانه تحت تاثیر شیخ اجل سعدی شیراز بوده است که نخستین بار در تاریخ فرهنگ بشری کشف کرده است که همه چیز مغلوب زیبایی است و فرمانروای نهایی تاریخ، هنر است و جمال:
پر طاووس بر اوراق مصاحف دیدم
گفتم: این منزلت از قدر تو میبینم بیش
گفت خاموش که هر کس که جمالی دارد
هر کجا پای نهد دست ندارندش پیش»
@kharmagaas


خرمگس dan repost
فرهاد قنبری:
سعدی

"سعدی تو مرغ زیرکی خوبت به دام آورده‌ام
مشکل به دست آرد کسی مانند تو شهباز را"

شاعران جایگاهی منحصر به فرد در تاریخ ایران داشته و دارند. از پرتیراژترین کتابهای چاپ شده در کشور دیوان حافظ، مثنوی و دیوان شمس، شاهنامه، گلستان و بوستان و غزلیات سعدی، و مجموعه اشعار خیام است. شعر در تاریخ ایران برآیندی از نوع نگاه به هستی و زندگی است. شعر برای ما ایرانیان جایگاهی مانند فلسفه و موسیقی برای آلمانی ها، و رمان و داستان برای روس ها و فرانسوی ها دارد. (بدون شک شاخص ترین و برجسته ترین چهره های جهانی ایران که با افتخار می توان آنها را سرآمد هم کیشان خود در جهان نامید، برخی شاعران مانند خیام، مولوی، حافظ، سعدی و فردوسی هستند)

اگر چه دهه هاست با سیطره تکنولوژی و برقراری مناسبات سرمایه داری، تفکر پول محور بر تمام شئون جامعه ایرانی چیره شده است اما ارزش معنوی و ذوق زیبایی شناسانه نهان در میان اشعار شاعران بزرگ این سرزمین طرفداران و شیفتگان خود را در سراسر جهان دارد و هنوز مولوی و سعدی و حافظ و.. دلهای فراوانی را بی قرار و شیدای این میزان از زیبایی نهفته در جادوی کلمات می نمایند.

اولین روز اردیبهشت سالروز بزرگداشت خدای سخن و فصاحت و شیوایی کلام سعدی است. سعدی با نگاهی عمیق که حاصل تجربه سالها سفر و نشست و برخاست با بزرگان عصر خویش است گاه حکیم و اندرزگویی یگانه است و گاه زیباترین شعرهای عاشقانه ای را که تا به امروز یک انسان قادر به سرودن آنها بوده است را بر روی صفحات زرین تاریخ ادبیات ایران به نگارش در آورده است.

بگذریم از اینکه گاهی گاه کوتوله های فکری و مغزهای زنگ زده در شبکه های تلویزیونی یا صفحات مجازی خود به سعدی حمله ور می شوند و او را به زهد و خشک مغزی متهم می کنند. بگذریم از خواب زده های بیگانه با ادبیاتی که هذیان های اروتیک خود را به اسم شعر عاشقانه به خورد جماعت بیگانه با هنر می دهند و سعدی را با برچسب سنت زدگی و کهنگی (که حتی معنی این چیزی که می گویند را هم نمی دانند) کنار می گذارند.
بی شک بسیاری از این هذیان سرایان و یاوه بافان در طول تاریخ آمده و برای دوره کوتاهی بساط کاسبی به اسم کارگاه شعر هم راه انداخته و رفته اند اما عمرشان به همان دوره خودشان هم قد نداده است اما عالیجناب شعر و ادب فارسی همچنان پس از هفت قرن در آسمان ادبی این سرزمین می درخشد و جویندگان عشق و زیبایی را روشنی می بخشد.


@kharmagaas


خرمگس dan repost
کجای دنیا به غیر از ایران می توان یافت که دانشجو مقاله بنویسد و در آخر به اسم استاد به چاپ برساند؟ این دزدی علنی که دیگر نه توسط مسئول و مقام سیاسی بلکه توسط قشر به اصطلاح فرهیخته ای صورت می گیرد که بسیاری از آنها خود را متفکر و پرفسور و دکتر و دانشمند خطاب می کنند.

کجای دنیا این میزان دانش و علم را به لجن می کشند که در مقابل بزرگترین دانشگاه کشور دلالان فروش مقاله و پایان نامه دفتر و دَستک دارند و آزادانه مشغول تبلیغ کار و فعالیت خویش باشند.
کجای دنیا برای چاپ یک مقاله ای که دانشگاه برای دانشجو اجباری کرده باید ده‌ها میلیون تومان به دلالان این حوزه (همان اساتید صاحب امتیاز نشریه) رشوه بپردازند.

در این مملکت هم دانشجو، هم استاد و هم دانشگاه و وزارتخانه می دانند که اکثریت این پایان نامه ها و مقالاتی که روزانه در دانشگاههای مختلف ارائه و دفاع و چاپ می‌شود(به جز برخی استثنائات) مجموعه ای کم ارزش از مطالب کپی شده از کتب مختلف است که نه دردی از دردهای لاعلاج علم در این کشور را دوا می کند و نه ارزش مطالعه و صَرف وقت را دارد.
اما چه می توان کرد که در این مملکت مقاله هم مافیا و دلال خود را دارد.
@kharmagaas


«از مجموع خصیصه‌هایی که در خوی ایرانیان نمو یافته، بعد از غرور زیادی که دارند، شوق دائمی آنان به سودجویی است. لفظ "مداخل" که معادل آن را در فرهنگ انگلیسی نمی‌توان یافت، به گوش ایرانیان بس دلپذیر است و لطف آ‌ن‌ را کمتر اروپایی درمی‌یابد.

به هر آنچه که بتوان به رشوه و فریب و زورستانی و از هر راه نادرست دیگری به‌دست آورد، مداخل اطلاق می‌شود. آنچه مردم ایران به‌ دنبال آن می‌روند همان مداخل است، نه مواجب. از این‌رو شغلی که فقط حقوق خوبی داشته باشد و مجال مداخل را ندهد، حرفه‌ای است بی‌مقدار»
@kharmagaas
تاریخ ایران دوره قاجاریه - رابرت گرنت واتسن


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
رسانه چگونه مخاطب خود را گروگان می‌گیرد؟

۲- ارائه تصویری ایدئولوژی‌زده، ضد انسانی با چاشنی فریب و کودک‌آزای از حضور نوجوانان ایرانی در دفاع از وطن خود در جنگ با رژیم بعث عراق، توسط رسانه‌های فارسی زبان غرب.

⏪ و در اینجاست که معتقدیم کارمند و مجری و خبرنگار فعال در این شبکه‌ها یک شهروند عادی یا یک خبرنگار و روزنامه‌نگار آزاد نیست بلکه حمال و مواجب‌بگیر دشمنان ایران است و اندکی همدلی با آنها همدلی با کثیف‌ترین دشمنان این سرزمین است.
@kharmagaas

8k 0 179 242
20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.