خرمگس


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: Bloglar


 "من آن خرمگسی هستم که خدا وبال این دولتشهر کرده و تمام روز و همه جا شما را نیش زده و برمی انگیزانم"
«دفاعیات سقراط»
یادداشتهای فرهاد قنبری
برخی مطالب در اینستاگرام [به آدرس زیر] هم اشتراک گذاری می شود👇
https://www.instagram.com/farhad_ghanbariii

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
Bloglar
Statistika
Postlar filtri


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
بن گویر وزیر امنیت داخلی اسرائیل:

«امروزه ما در شرایط سختی زندگی می‌کنیم
بعد از هفت اکتبر یک فاجعه دیگری (حمله ایران) برایمان رخ داد؛ دو پایگاه اساسی هوایی ما کامل تخریب شد و تعداد زیادی سرباز ( کادر پرواز و افسران اطلاعاتی) کشته شدند. بخشی از فرماندهان ارتش و نیروهای امنیتی با کمک احزاب چپ گرا می‌خواهند بخاطر مصلحت‌های انتخاباتی بایدن امنیت اسرائیل را بهم بزنند»
@kharmagaas


فرهاد قنبری

تمام بازیگران هالیوود یک تار موی سعدی نمی‌شوند.

امروز ما با طبقهٔ پر مدعا، به غایت بی‌سواد و شبه‌روشنفکری مواجهیم اگر چه پاهایش بر روی خاک این سرزمین است اما روح و ذهنش شیفته و والهٔ آمریکا و اروپاست. انگلیسی صحبت کردن را به فارسی ترجیح می‌دهد. آل پاچینو و رابرت دنیرو و سایر سلبریتی‌های هالیوود را اساطیر بزرگ هنر می‌شناسد و از خاقانی و نظامی و سعدی و حافظ و مولوی چیزی جز اسمشان نشنیده‌است. با دیدن عکس و تصویر برج ایفل (آن سازهٔ فلزی زمخت و بی‌معنی و زشت) دلش غش می‌رود و پاریس را زیارتگاه و کعبهٔ آمال خود می‌شناسد، اما یک‌بار کاشی‌کاری نقش جهان اصفهان را به دیدهٔ دل ندیده‌است. از هرچند کلمه حرفی که می‌زند یک جمله از فوکو و دریدا و بارت و هگل و... می‌آورد، اما یک‌بار محض رضای خدا هم شده شاهنامه و گلستان را تورق نکرده‌است، مدام با جملاتی از نیچه و شودنهاور و کافکا و سارتر و کامو مشغول شوآف بوده و از تارانتینو و نولان و امثالهم برای خود غول‌های هنری می‌سازد اما با مفهوم «زیبایی» بیگانه بوده و چیزی به نام ذوق هنری را نمی‌فهمد.

این را به عنوان کسی که با سینما و آثار خوب سینمای کلاسیک و جدید هالیوود و سینمای اروپا بیگانه نبوده و اغلب آنها را تماشا کرده‌ و به بسیاری از آنها هم علاقمندم، می‌گویم و می‌نویسم که تمام بازیگران هالیوود و نقش آنها در خلق زیبایی و اثر هنری را اگر در یک طرف ترازو و حافظ یا سعدی و مولوی را در طرف دیگر ترازو قرار دهیم، به وضوح وزن حافظ و سعدی و مولوی سنگین‌تر خواهد بود. (تنها تفاوت فقط در وجه جهانی و قدرت رسانه‌ای است که هالیوود از آن برخوردار است و شاعران بزرگ فارسی زبان از آن برخوردار نیستند و متاسفانه شعر هم هنری عموما غیرقابل ترجمه است)
و باز بدون هیچ اغراق و تعصبی عرض می‌کنم که سعدی و حافظ و مولوی و فردوسی و نظامی و عطار و خیام را باید با شکسپیر و هومر و داستایوفسکی و گوته و دانته و بالزاک و تولستوی و چخوف و امثال آنها مقایسه کرد.
@kharmagaas


خرمگس dan repost
فرهاد قنبری

سعدی و «جمال پرستی»

"تو اگر به حسن دعوی بکنی گواه داری
که جمال سرو بستان و کمال ماه داری"

تصور نمیکنم در تاریخ ادبیات فارسی هیچ شاعر و ادیب‌ی را بتوان سراغ داشت که در «جمال پرستی» و ذوق زیبایی‌شناسی حتی به سعدی نزدیک شده باشد.
سعدی در مقابل زیبایی از پیش سپر انداخته و تسلیم بی چون و چراست.
در نگاه سعدی «معشوق زیبا روی» می تواند به عاشق نگون بخت بی توجهی کند، تحقیرش نماید، نادیده اش بیانگارد، آزارش دهد و هر رفتاری که دلش می‌خواهد انجام دهد و کاملا هم حق داشته باشد، چرا که مجوز این رفتار را «زیبایی و جمال معشوق» صادر کرده است.

به این مصرع توجه کنیم:
«چرخ شنید ناله ام گفت منال سعدیا»
با خواندن این مصراع احتمالا به ذهنمان خطور می کند که «چرخ فلک» می خواهد با سعدی در دلی بکند و مثلا بگوید که: «سعدی منال که رسم روزگار این است» و یا پندی بدهد و بگوید که: «سعدی منال که بسیاری هستند که شرایط بدتری از تو دارند» و چیزی از این قبیل. اما سعدی در مصرع دوم تمام پیش‌گویی ذهنی ما را به هم می ریزد و دلیل دعوت «چرخ» برای ننالیدن شاعر را کاملا خودخواهانه و در حوزه دست نخوردن و تَرک برنداشتن صورت زیبای خود می داند:

« چرخ شنید ناله ام گفت منال سعدیا
کآه تو تیره می‌کند آینه جمال من»

برای چرخ گردون مهم نیست که سعدی چرا می‌نالد و اصلا نمی خواهد هم دلیل ناله او را بداند و یا با او همدردی و همدلی کند. دغدغه چرخ گردن «زیبایی و جمال» خویش است و از سعدی می خواهد که «آه» نکشد چرا که «آه» سعدی چون مه و غباری بر چهره آینه نشسته و زیبایی او را تیره و مکدر می‌سازد.

این شیوه نگاه به «زیبایی» در تمام اشعار و به ویژه غزلیات سعدی ساری و جاریست. سعدی ستایشگر بزرگ زیبایی است و در مقابل عظمت زیبایی همه چیز را و حتی خویشتن را در جایگاه ثانوی می نشاند.

به قول دکتر شفیعی کدکنی:
«راست گفت داستایفسکی که آنچه سرانجام می ماند و پیروز است زیبایی است و هنر، یا آنچه جهان را پاس می‌دارد زیبایی است. همیشه تصور من بر این بوده است که داستایوفسکی در بیان این گفتار ژرف و حکیمانه تحت تاثیر شیخ اجل سعدی شیراز بوده است که نخستین بار در تاریخ فرهنگ بشری کشف کرده است که همه چیز مغلوب زیبایی است و فرمانروای نهایی تاریخ، هنر است و جمال:
پر طاووس بر اوراق مصاحف دیدم
گفتم: این منزلت از قدر تو میبینم بیش
گفت خاموش که هر کس که جمالی دارد
هر کجا پای نهد دست ندارندش پیش»
@kharmagaas


چه زرشناسانی بودند آنهایی که به سعدی لقب «پادشاه سخن» و «استاد سخن» داده اند. (و حقیقتا هم اگر لقب «استاد» در تاریخ ادبیات فارسی برازنده یک نفر باشد، همان حضرت سعدی است)

این غزل را در سنین نوجوانی ازبر بودم و از غزلهای مورد علاقه ام بود.
حال تداعی شنیدن این غزل با صدای «دولتمند خالف» به گونه ای بود که انگار اولین بار است این شعر را می‌شنوم.
و هنر نابِ ناب همین است، شراب کهنه ای که پس از هفت قرن و پس از بارها و بارها خواندن و شنیدن دوباره دل و جانت را جلا می دهد و غبار زمان و تکرار نمی‌شناسد.

"در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم

به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم

به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم

حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم

می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم

هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن
و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم"
@kharmagaas


خرمگس dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
سعدی با نگاهی عمیق که حاصل تجربه سالها سفر و نشست و برخاست با بزرگان عصر خویش است گاه حکیم و اندرزگویی یگانه است و گاه شاعری که زیباترین اشعار عاشقانه تاریخ ادبیات فارسی [و یحتمل ادبیات جهان] را سروده است.

حال بگذریم از اینکه گاهی کوتوله های فکری و مغزهای زنگ زده در شبکه های تلویزیونی یا صفحات مجازی به سعدی حمله ور می شوند و او را به زهد و تعصب متهم می کنند. بگذریم از خواب زده های بیگانه با ادبیاتی که هذیان های اروتیک خود را به اسم شعر عاشقانه به خورد جماعت بیگانه با هنر می دهند و سعدی را با برچسب سنت زدگی و کهنگی (که حتی معنی این چیزی که می گویند را هم نمی دانند) کنار می گذارند.
بی شک بسیاری از این دست هذیان سرایان و شیادان ادبی در طول تاریخ بوده اند که هر کدام برای دوره و مدت کوتاهی بساط کاسبی به اسم شعر راه انداخته اند، که عمرشان به اندازه دوره خودشان هم قد نداده است، اما عالیجناب شعر فارسی همچنان پس از هفت قرن در آسمان این سرزمین می درخشد و جویندگان عشق و زیبایی را نوشاکی تازه می بخشد.
@ کلیپ برنامه شبکه «من و تو» است.
@kharmagaas


ارمنستان ۴ روستا را به جمهوری باکو واگذار کرد.

در نشست کمیسیون دولتی تعیین حدود مرزهای جمهوری باکو و ارمنستان که در منطقه مرزی دو کشور برگزار شد، دو طرف بر سر بازگرداندن ۴ روستای منطقه مرزی «تاووش» به دولت باکو به توافق رسیدند/ فارس

پ.ن: سیاست‌مدار طراز برای ناتو و اتحادیه اروپا و آمریکا این دو مرد بزرگ قرن بیست و یکم هستند که در به جا آوردن فرمایشات حضرت ارباب هیچ کوتاهی به خرج نمی‌دهند.

دلقک پهلوی هم دست پخت سازمان‌های اطلاعاتی غرب برای ایران بود که قرار بود در آینده در نقش پاشانیان کبیر و زلنسکی‌ِ بی‌باک ایران ظاهر شود.
@kharmagaas


به شخصه تصور نمی‌کنم اسرائیل در داخل کشور چنان سازمان‌دهی قدرتمند جاسوسی داشته باشد که ابزارهایی مانند ربزپرنده در اختیار داشته باشند.
به نظرم حق با این دیپلمات فرانسوی است و ربزپرنده‌های هدایت شونده از باکو (یا احتمال دیگر از اقلیم کردستان عراق) به سمت اصفهان هدایت شده‌اند.

هر چه هست ایران باید منشاء پرواز آنها را شناسایی کرده و بدون تعارفات دیپلماتیک اقدامات بازدارنده کافی و لازم را انجام دهد.
@kharmagaas


متاسفانه آمریکا علاوه بر ایجاد پایگاه‌های نظامی در زمینه دیپلماتیک هم تمام تلاش خود را برای برقراری صلح و امنیت و آرامش در خاورمیانه به کار گرفته است که طبق معمول ملاهای حاکم بر ایران و سپاه پاسداران اجازه آن را ندادند.
@kharmagaas


همانگونه که ارتش زلنسکی کبیر اوکراین را به یک ابرقدرت جهانی تبدیل کرد.
همانگونه که پریگوژین دمار از روزگار پوتین و مدودف درآورد.
همانگونه که ناوالنی، پوتین را سرنگون کرد.
همانگونه که گوایدو، دموکراسی را در ونزوئلا برقرار کرد.
و همانگونه که ۹۹ درصد موشک‌ها و پهبادهای ایرانی توسط سامانه‌های پدافندی اسرائیل سرنگون شد و هیچ خرابی به بار نیاورد، همانگونه هم صبح امروز پایگاه شکاری ارتش در اصفهان با خاک یکسان شد.

باور ندارید از علی کریمی و شهناز تهرانی و شازده پهلوی و سایر تحلیلگران برجسته روابط بین الملل در اینستاگرام و توییتر بپرسید.
@kharmagaas


↕️
↕️

"حق دول در اقتضای پولتیک در دهنه توپ است"

طیفی که امروز به اسم تحلیلگر و استاد روابط بین‌الملل و نظریه پرداز و...، در شبکه‌های اجتماعی مشغول جمله‌سازی در مورد مسئولیت بین‌المللی و حق و حقوق دولتها و اخلاق در عرصه بین‌الملل هستند و هنوز چشمانشان بینایی لازم برای دیدن واقعیت‌های امروز غزه و آنارشی کاملا متوحشانه حاکم بر عرصه بین الملل را ندارند، محصول و زاییده امروز و دیروز کشور نبوده و از زمان قاجار که انگلیسی‌ها و روس‌ها مشغول جدا کردن بخش‌های مختلف سرزمین ایران بودند، هم در عرصه سیاسی کشور حضور داشته و مدام از حق و حقوق در عرصه بین‌الملل سخن می‌گفتند.

این بخش از رساله «پولتیکای دولتی» به قلم میرزا ملکم‌خان که برای بیش از صد و پنجاه سال پیش نوشته شده و در تمسخر چنین نگاهی است، موید این واقعیت است.
@kharmagaas


نگارنده، نه اصلاح‌طلبم، نه اصول‌گرایم، نه ارزشی‌ام، نه براندازم، نه سلطنت‌طلبم، نه راست‌گرایم، نه چپ‌گرایم، نه غربزده‌ام، نه ضدغربم، نه ضد شرقم، نه ضد سلطنتم، نه شووینیستم، نه ملی-مذهبیم و نه به هیچ جناح و گرایش سیاسی ارادت و تعلق خاطر دارم.‌
موضع من ایران و منافع ایران است و فقط برای دفاع از ایران می‌نویسم و در این راستا هر کسی که به هر طریق از امنیت و تمامیت ارضی و آسایش و رفاه و سربلندی این سرزمین دفاع کرده یا خدمتی به این سرزمین کرده باشد مورد احترام من است و برای هر کسی که بر خلاف منافع ایران قدمی بردارد، کوچک‌ترین ارج و قرب و ارزش و احترامی قائل نیستم.
@kharmagaas


⏺ بار هر مملکت به حدی سنگین است که جز آنکه همه‌ی دست‌ها به زیر آن زده شود، راهی نیست. آیا بر وفق کدام شرع، حق و قانون، توجیه پذیر است که در حالی که انبوهی از مردم کارآمد، بی‌آنکه محکومیّتی درباره‌ی آنها اعلام شده باشد، مطرود یا در به ‌دَرَند؟
آنگاه «آغوش گرم» کشور به روی کلاهبردارها، مضاربه‌چی‌ها، دلالان ارز، و نو مسلمان‌های بی‌اعتقاد باز بماند؟ آیا بدین روال، نتیجه جز ویرانیِ حتمی، چیزی خواهد بود؟

⏺ کشوری که محتاج احياء همه جانبه است برای آنکه بتواند قد راست کند، باید یک «جو مجموعی مساعد» در آن پدید آید. منظور آن است که پنجره‌هایش به روی هوای آزاد باز بماند، و در برابر هیچ عاملی که موجب شکفتگی استعداد، افزایش توانایی و پرورش خصلت‌های کارساز مردمش باشد، مانع ایجاد نشود.

⏺ تقسيم اتباع یک کشور به «خودی» و «بیگانه» نا‌موجه‌ترین تقسیمی است که بتوان کرد. افراد در عرصه‌ی مشارکت در کار کشور شناخته می‌شوند که چه اندازه دلسوز یا زیان‌آور هستند، و این تشخیص را جامعه می‌دهد که ناباب‌ها را به کنار می‌زند. هیچ مقامی نمی‌تواند این حق را به خود بدهد که «باصلاحیت» و «بی‌صلاحیت» را در پهنه‌ی یک ملت، به نفع خود دستچین کند.

⏺ همهٔ‌ کسانی‌ که‌ دلسوز این‌ مملکت‌ و مردم‌ اند، و خود و فرزندانشان‌ قصد زندگی‌ کردن‌ در این‌ آب‌ و خاک‌ دارند، باید «سخن‌ها را بشنوند»، و درِ چاره‌ گری‌ را باز بخواهند.

سخن ها را بشنویم _ محمدعلی اسلامی ندوشن
@kharmagaas


آدم از میزان بلاهت و نفهمی بخشی از محافظه‌کاران حاکم بر کشور انگشت به دهان می‌ماند.
آخر کدام آدم نرمالی در شرایطی که کشور در شرایط جنگی است به دست خود زمینه ایجاد آشوب در جامعه را تقویت می‌کند؟

هنوز دو سال از روزهایی که از آتش زدن خانه پاسداران و چرخاندن لباس زیر مردم در دست تجزیه‌طلبان در کردستان نمی‌گذرد. هنوز دو سال از قتل فجیع عجمیان و آن طلبه جوان در تهران نمی‌گذرد. هنوز محرومترین جوانان این سرزمین با دادن خون خود در سیستان و بلوچستان هزینه آن بلوا را می‌دهند.

آیا فردا روزی دوباره کشور به هم ریخت، رسایی و ثابتی و نبویان و کوشکی و آقاتهرانی و سایر افراد جاهلی که پشت این جنون محافظه‌کارانه قرار دارند، خود و فرزندانشان حاضر به اعزام به مرزهای کردستان و بلوچستان برای تامین امنیت کشور می‌شوند؟

آخر کدام عقل ناقصی تصور می‌کند که با دستگیری و ترساندن چند زن، جامعه تصمیم به رعایت حجاب خواهد گرفت.

جامعه در وضعیتی است که دیگر پدر و مادر هم توان تحکم و پذیراندن سبک پوشش و نظرات خود به فرزندان خود را ندارند و آنکه پشت چنین طرح‌هایی است یا عامل اسرائیل است یا به کل ارتباطش با واقعیت را قطع کرده است.
@kharmagaas


خرمگس dan repost
فرهاد قنبری
بحران نادیده گرفته شدن

این روزها بسیاری از روحانیون و نیروهای حامی گفتمان انقلاب که نزدیکی چندانی هم به مراکز قدرت ندارند، از این میزان خشونت و عصبانیتی که در میان بخش هایی از جامعه به ویژه طبقه متوسط شهری و دانشجویان وجود دارد، دچار تعجب و شگفتی شده اند.

ریشه این مسئله در آنجاست که این طیف به علت سبک و الگوی زندگی شبیه به الگو و معیار گفتمان حاکم، هیچگاه با مقوله «نادیده انگاشته شدن» مواجه نبوده است و به این علت نمی توانند به درستی دلیل عصبانیت معترضان را درک نمایند. آنها هیچگاه به علت حجاب در خیابان مواخذه نشده و با پرونده و جریمه کم حجابی مواجه نبوده اند. آنها هیچگاه به علت پوشش و آرایش ظاهر و نشناختن امامان جمعه از استخدامهای دولتی بازنمانده اند. آنها هیچگاه با نگاههای خشن و بدبینانه برخی کارمندان و قضات در دادگاهها و دادسراها و.. مواجه نبوده اند. آنها هیچگاه با دیدن ماشین گشت ارشاد و پلیس دچار ترس و دلهره نشده اند و..

«نادیده گرفتن» بدترین شکل اعمال خشونت در حق دیگری است. نادیده گرفتن اعمال خشونتی بیشتر از درگیری فیزیکی و جدل است. در جدل و خشونت کلامی طرفین دعوا حداقل «دیگری» را به عنوان سوژه انسانی به رسمیت می شناسند و سعی در اقناع و یا دفاع از خویش دارند اما در «نادیده گرفتن» یک طرف جدال اصلا طرف مقابل را در حد انسان نمی بیند که بخواهد با او وارد جدل شده یا سعی در اقناع او داشته باشد. (هنگامی که زن و شوهری به مرحله «نادیده گرفتن» یکدیگر یا یکی در حق دیگری می رسند، یعنی از مرحله جدل و قانع کردن یکدیگر گذر کرده اند و دیگر بود و نبود یا خوب و بد طرف مقابل برایشان مهم نیست و این بدترین و زشت ترین نوع اعمال خشونت در یک رابطه انسانی است)

منطق محافظه کاران حاکم بر کشور، منطق «نادیده گرفتن دیگری» است. در نگاه آنها ایرانیان کسانی هستند که مشارکت در انتخابات را تکلیف دینی خود می‌دانند، حجاب مدنظر آنها را دارند، همیشه با گزارشگران صداوسیما هم عقیده‌اند، اخبار را فقط از شبکه خبر و بیست‌وسی دریافت می‌کنند، واکسن خارجی نمی‌خواهند، اگر کمبود و مشکلی در زندگی دارند از چشم ظریف و روحانی و اصلاح طلبان می‌بینند، منشاء تمام بدبختی‌های عالم را غرب و آمریکا می‌دانند، در صورت لزوم اشکنه می‌خورند و لنگ می‌بندند، از گرانی و تورم ناراضی‌اند اما به خاطر مصلحت دم نمی‌زنند، هیچ اعتراضی به نابودی محیط زیست و آلودگی هوا و طرح‌های مجلس ندارند، بستن اینترنت را به نفع خود می دانند و.. و افرادی که چنین نیستند مشتی خودفروخته، ولنگار و فریب خورده اند که به دنبال غربگدایی و خدمت به اسرائیل و استکبار جهانی اند و هدفی جز آسیب زدن به آرمانهای بزرگ انقلاب اسلامی ندارند.

بر اساس چنین نگاهی است که «تعهد به گفتمان» جای «تخصص» را می گیرد و امثال مهرداد بذرپاش از سازمان و وزارتخانه ای به سازمان و وزارتخانه ای دیگر منتقل می شود و در این میان انبوهی از متخصصین نادیده گرفته می شوند. و این نادیده انگاشته شدن، ریشه اصلی بحران و خشونت و عصبانیت مستتر در لایه های مختلف اجتماعی است.
@kharmagaas


خرمگس dan repost
فرهاد قنبری
طبقه متوسط جدید

مواجهه گسترده ایرانیان با غرب و تمدن مدرن غرب از عصر حکومت پهلوی و به ویژه پهلوی دوم آغاز می شود.‌ ایرانیان به واسطه رشد و گسترش صنعت توریسم، مسافرت های بین المللی، گسترش روز افزون رسانه های ارتباطی و امثالهم آشنایی و شناخت بیشتری از جهان غرب به دست می آورند. این بخش از جامعه شهری ایران را باید بنیانگذار «طبقه متوسط جدید»(دانشگاهیان، پزشکان، مهندسان و..) در ایران قلمداد کرد. طبقه ای که هر چند تا پایان عصر پهلوی آنچنان گسترده نبود اما وزن اجتماعی بالایی داشت و در انقلاب سال ۵۷ با پشت کردن به شاه و ائتلاف با طبقه متوسط سنتی(بازار، روحانیت) نقش مهمی در انقلاب ایفا کرد.

اما جمهوری اسلامی نه نماینده و سخنگوی این طبقه بلکه نماینده طبقه متوسط سنتی بود و در همان سالهای ابتدایی انقلاب با به حاشیه راندن نمایندگان سیاسی طبقه متوسط جدید(چپ، ملی مذهبی، ملی گرا) خود به تنها گفتمان هژمونیک انقلابی تبدیل شد.

جمهوری اسلامی طی این چند دهه اگر چه در ظاهر هیچگونه سازشی با طبقه متوسط جدید نداشت اما ناخواسته بیشترین تلاش را برای رشد طبقه متوسط جدید به کار گرفت. طی چند دهه اخیر اگر چه جمعیت ایران کمی بیش از دو برابر شد اما تعداد دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی بیش از سی برابر رشد کرد و زنان اکثریت صندلی های دانشگاهها را تصاحب کردند.
رشد جمعیت دانشجویی یک نتیجه مهم داشت و آن فربه تر شدن طبقه متوسط جدید بود. طبقه ای که به واسطه تحصیلات علاوه بر نیازهای شغلی و اقتصادی، خواهان سبک زندگی جدیدی نیز بود.

اولین تضاد علنی طبقه متوسط جدید با طبقه سنتیِ حاکم در دوم خرداد سال ۱۳۷۶ و حادثه کوی دانشگاه در سال ۷۸ رخ داد. این طبقه رو به رشد دیگر روایت سنتی و پدرسالارانه از سبک زندگی و نظام سیاسی و حکومت دینی را نمی پذیرفت و به واسطه تحصیلات دانشگاهی اطلاعات بیشتری از جهان غرب داشت و خواهان تعامل با دنیا و سفر به کشورهای مختلف بود. این طبقه در حوزه های مختلف اجتماعی و فرهنگی از سینما گرفته تا موسیقی پاپ و سبک پوشش تغییرات مختلفی را طلب می کرد.

در مقابل جناح محافظه کار سنتی که از تغییرات گسترده سبک زندگی این طبقه روبه رشد در ترس و وحشت بود با تمام ابزارهای خود [تهدید نویسندگان و روشنفکران، توقیف فله ای روزنامه ها، توقیف فیلم و تئاتر، ممیزی های سخت در حوزه نشر، ایجاد گشت ارشاد و..] تمام تلاش خود را برای به حاشیه راندن الگوی و سبک جدید زندگی طبقه رو به رشد جدید به کار گرفت.

اما در همان حین که گفتمان سنتی با تمام قدرت در حال تبلیغ علیه الگوی زندگی و فرهنگ غربی بود، طبقه متوسط جدید به واسطه گسترش روزافزون رسانه های آماده می شد تا بزرگترین تقابل خود با گفتمان سنتی حاکم را به خیابان بیاورد. جنبش سبز نماینده این طبقه جدید شهری بود.

طبقه متوسط جدید پس از تجربه انتخابات ۸۸ و حوادث پس از آن متوجه سختی های مسیر پیش روی اصلاح طلبی شد و کم کم از آن آرمانگرایی دوره دوم دولت خاتمی به سمت واقع گرایی و پذیرش اصلاحات تدریجی حرکت کرد. مشارکت این طبقه در انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ نمونه تلاشهای مسالمت آمیز این طبقه برای حک کردن خود بر پیشانی اجتماع و به عقب راندن گفتمان سنتی بود.

اما سنگینترین ضربه به طبقه متوسط جدید ایران نه از سوی گفتمان سنتی حاکم بر کشور بلکه از سوی دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا صورت گرفت. خروج آمریکا از برجام به مثابه هدیه ای الهی برای محافظه کاران و طبقه متوسط سنتی کشور بود تا با تکیه بر آن تمام کینه انباشته خود از طبقه متوسط جدید را بر سر آنها فرود آورند و انبوهی از توهین و متلک را نثار این طبقه و دولت به گِل نشسته ای نمایند که برگزیده این طبقه محسوب می شد.

گفتمان سنتی صاحب قدرت در انتخابات سال ۱۴۰۰ نشان داد که دیگر سر هیچ سازگاری با طبقه متوسط جدید ندارد و آنها را به طور کامل از عرصه حیات سیاسی کنار خواهد گذاشت. طبقه ای که حالا نزدیک به چهل درصد جمعیت کل کشور و بیش از شصت درصد جمعیت کلانشهرها را شامل میشد، دیگر هیچ مفری برای به رسمیت شناخته شدن پیش روی خود نمی دید و فشارهای ناشی از گسترش روزافزون تورم و سخت گیری های اجتماعی را نیز با پوست و استخوان خویش احساس می کرد.
درگذشت تراژیک مهسا امینی بهانه ای برای طغیان این طبقه بود که احساس می کرد از حق و حقوق و جایگاه و شأن یک شهروند برخوردار نیست..

حال گفتمان سنتی حاکم دو انتخاب پیش روی دارد. این گفتمان می تواند به مانند سابق با تقلیل دادن این طبقه بزرگ اجتماعی به منافق و بی دین و بی غیرت و امثالهم آنها را سرکوب کامل نموده و به حاشیه براند و منتظر حوادث بعدی بماند و یا اینکه از پوسته ایدئولوژیک خود خارج شده و با به رسمیت شناختن سبک و الگوی زندگی و خواستهای این طبقه از حوادث خطرناک آتی جلوگیری نماید.
@kharmagaas


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
برای پی بردن به واقعیت حمله ایران به اسرائیل و موازنه قدرت در منطقه بیشتر از توییت‌های علی کریمی و نازنین بنیادی و شازده و زن شازده و مجریان بفرمایید شام و امثالهم به سخنان دیپلمات‌ها و مقام‌های امنیتی بازنشسته کشورهای مختلف، به سخنان تحلیلگران رسانه‌های معتبر بین‌المللی، به سخنان نظریه‌پردازان بزرگ و صاحب شناسنامه روابط بین‌الملل نگاه کنید، این افراد به واسطه سالها کار سیاسی و اطلاعاتی و دانشگاهی و برای حفظ جایگاه و اعتبار خود عموما بر اساس واقعیات میدانی (و نه بخارات معده) سخن می‌گویند و سخنانشان ارزش شنیدن و دقت و تامل دارد.

رئیس سابق اطلاعات ارتش ترکیه:
"سه نقطه هدف گرفته شد؛ دو پایگاه هوایی و یک مرکز رصد موساد؛ طبق اطلاعاتی که به من رسیده، دو پایگاه، خسارت بدی دیده‌اند و اینکه گفته می‌شود، خسارت خفیف بوده، چنین نیست و آنها سعی دارند، خسارت را بپوشانند"

"هدف ایران از حمله، نشان‌دادن این قابلیت بود تا کجا را می‌تواند بزند و نمایش توانمندی‌اش بود که یک بازدارندگی بسیار مهم به ایران داد"
@kharmagaas

6k 0 194 262

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
"نکته مهم در اينجاست که وقتي ترتيبات جديد درست شد، ترتيبات جديد ناچار بايد مبتني بر جنگ افزارهاي خوب باشد. بنيانگذاري که بر جنگ افزارها تکيه نکند نمی تواند اين ترتيبات جديد را حفظ کند. ماکياولی در ادامه خواهد گفت که در هر کشوری دو چيز مهم است؛ قانون‌هاي خوب و جنگ‌افزارهاي خوب. قانون‌هاي خوب بدون جنگ‌افزارهاي خوب هيچ ارزشي ندارد. کساني که فکر مي‌کنند حکومت قانون مي‌تواند وجود داشته باشد آن را باید در ديالکتيک پيچيده آن با جنگ افزارهاي خوب يافت. به اصطلاح امروزي حکومت قانون بر ديالکتيک پيچيده دو چيز استوار است؛ قانون هاي خوب و جنگ افزارهای خوب و از اينجاست که نتيجه مي گيرد: «از اين روست که پيامبران سلحشور همگي پيروز بوده اند و پيامبران بي‌سلاح ناکام مانده اند.» در اينجا اين سلحشور بودن نه اينکه فقط مي توانستند بجنگند بلکه کساني بودند که ترتيبات جديدشان مبتني بر جنگ افزارهاي خوب بود. منظور ماکياولي از پيامبران در اينجا، کوروش و رومولوس و تسه ئوس است يعني کساني که پايه گذار بودند و به وسيله جنگ افزارهاي خوب پيروز بودند و آنهایی که اینها را نداشتند از بین رفتند"

درسگفتار ماکیاولی - دکتر جواد طباطبایی
@kharmagaas


ما ایرانیان برای فهم درست واقعیات جهانی و مسائل بین‌الملل دو راه داریم.
اول آنکه عقل و شعور خود را به دست رسانه‌های زرد و شبکه‌های تلویزیونی اسرائیل و خزعبلات خوانندگان پاپ و فوتبالیستها و بازیگران و سلبریتی‌ها و بلاگرها سپرده و در جهانی کوچک و پر از عقده و کینه و نفرت و دروغ برای این و آن ورزشکار و بازیگر و دلقک-سیاستمدار یقه پاره کنیم و از ابله‌ترین موجودات روی کره زمین برای خود قهرمان و رهبر بتراشیم و یا اینکه با فاصله گرفتن از این منجلابی که هر روز خود را با صورت و آرایشی جدید عرضه می‌کند، دریچه های ذهنی خود را وسعت داده و سعی در فهم بهتر و عاقلانه‌تر مسائل و واقعیات موجود داشته باشیم.
ما ایرانیان می‌توانیم، اوقات فراغت و آسودگی خود را به کل به رسانه‌ها و وراجی‌های بی‌سروته تلویزیونی و اینستاگرامی واگذار کنیم و هیچ ارزش و احترامی برای فهمیدن درست مسائل و بهداشت روانی خود قائل نباشیم و یا با مراجعه به آراء و نظرات تحلیلگران و متفکران واقعی مسائل سیاسی و بین‌المللی که دهه‌ها عمر خود را در این زمینه صرف کرده‌اند، در فضای روحی و ذهنی متفاوتی زندگی کنیم.
@kharmagaas


خرمگس dan repost
Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
دخالت پلیس در حوزه هایی مانند حجاب و پوشش باعث شده است بخش بزرگی از جامعه نسبت به کلیت نیروی انتظامی و وظایف آنها در حوزه عمومی نیز نگاه منفی داشته باشند.
ضرب و شتم و قتل پلیس [مانند این کلیپ یا قتل پلیس شیرازی] در هنگام انجام وظیفه قانونی (جریمه رانندگان متخلف، بازداشت قاچاقچیان مواد مخدر، بازداشت اراذل و اوباش و الوات خیابانی و...) در هیچ کشور توسعه یافته ای اتفاق نمی افتد.

جامعه برای حفظ امنیت و آسایش به اقتدار پلیس نیاز دارد. قرار دادن پلیس در مقابل مردم عادی (به دلیل رقص و پوشش و حیوان خانگی و امثالهم) باعث از بین رفتن اقتدار پلیس می شود و در نهایت دودش به چشم همه جامعه می رود.
یکبار برای همیشه حوزه وظایف قانونی پلیس را از حوزه اعتقادات و باورهای مذهبی مجزا کنید، وظیفه پلیس بازداشت و درگیری با روزه خوار و کم حجاب و امثالهم نیست.
وظیفه پلیس مقابل هم قراردادن مردم و تنبیه بخشی از مردم برای کسب رضایت بخش دیگری از مردم نیست.
@kharmagaas


اسرائیل در مقابل ایران چه در عرصه رسانه‌‌های جهان اسلام و چه میدان نبرد قافیه را باخته است و به احتمال بسیار در روزهای آتی احتمالا تمام تلاش خود را برای ایجاد آشوب و ناامنی در داخل ایران به کار خواهد بست.
مهمترین اقدامی که به نظر می‌رسد اسرائیل به انجام آن مبادرت کند، بازی در همین زمینی است که دوباره پلیس ایران زمینه انجام آن را فراهم کرده است.
برای اسرائیل کار چندانی ندارد که به عوامل میدانی خود دستور دهد تا با پوشیدن لباس پلیس و آزار و یا قتل یک دختر بی‌حجاب و تهیه فیلم و تصویر از آن، دوباره کشور را درگیر نزاع‌های داخلی کنند.
@kharmagaas

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.