🔴 عمل حکومت فقط در آنچه در قانون قید شده مشروع است!
✍ رستم شجاعی مقدم
👈 قانون اساسی به عنوان میثاق ملی یا قراداد اجتماعی است که تنها ابزار مشروعیت بخشی به کنش حاکمیت به نمایندگی از ملت است.
بر این مبنا حکومت یک نهاد قراردادی، زمینی و محدود به اراده ملت است.
حاکم یا مجموعه نهاد حکومت چه در جامعه دینی چه غیر آن حق ندارد خود را به عنوان بدلی زمینی از خدا یا پیامبران ترویج نماید و با دستان باز و اراده نامحدود هر آنچه خود بخواهد را عملی کند.
پرواضح است حکومتی که قید مسئولیت و پاسخگویی به مردم را زده است یا از سنجش نتیجه عمل خود با کاربرد زور اسلحه طفره میرود، خردمندان را از اثرگذاری در ساختار حکومت حذف میکند، غیر مستقیم خدایی کردن را دنبال میکند!
علاوه بر قراداد اجتماعی، عرف بشریت ساکن در کره زمین تعریف کننده حدود و ثغور حکومت، اختیارت حکومت و هدف وجودی حکومت است.
یک حکومت در جهان ما نمیتواند همزمان هم منافی عرف و تاریخ جهان عمل کند و هم قانون را مسخ اراده خود نماید.
یک حاکم منتخب حتی در صحبت کردن و اعلان شعارها و مبانی فکری خود حق ندارد چهارچوب حقوقی و قراداد اجتماعی (قانون) را نادیده بگیرد، چه بسا سخن یک مقام سیاسی ملتی را در مقابل هزینههای گزافی قرار داد، آنها را منزوی کند ، فرصتها و بختهای شکوفایی را از یک یا چند نسل سلب کند، منابع را هدر داده و بالاخره خود مسبب فقر و تیره روزی آن ملت شود.
آنچه در مورد ایران امروز آشکارا مشاهده میشود هم نقض قانون و هم منافی عرف جهان ماست زیرا علیرغم محدودیت منابع ایران و کشیده شدن جمعیت بزرگ ایران به زیر خط فقر مقامات حکومت کماکان و بدون ملاحظه عقلانیت در هر سطحی متعهد بازسازی ویرانیهای جنگی در کشورهای عرب میشوند و در همان حال برای تامین زیرساختهای زندگی در ایران و حتی پرداخت مطالبات معوق مردم به راحتی اعلام کمبود و نبود منابع میکنند!
این نوع رفتار حکومتی که برای هر هزینهای صرفا در خارج از کشور هیچ گونه محدودیتی احساس نمیکند اما در داخل کشور زندگی مردم روزانه سختتر میشود نوعی توهم خداوندگاری نسبت به سرنوشت مردم است و جامعه ایران راهی جز متوقف کردن این روند ندارد.
👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.me/Didehban_Iran 🇮🇷
✍ رستم شجاعی مقدم
👈 قانون اساسی به عنوان میثاق ملی یا قراداد اجتماعی است که تنها ابزار مشروعیت بخشی به کنش حاکمیت به نمایندگی از ملت است.
بر این مبنا حکومت یک نهاد قراردادی، زمینی و محدود به اراده ملت است.
حاکم یا مجموعه نهاد حکومت چه در جامعه دینی چه غیر آن حق ندارد خود را به عنوان بدلی زمینی از خدا یا پیامبران ترویج نماید و با دستان باز و اراده نامحدود هر آنچه خود بخواهد را عملی کند.
پرواضح است حکومتی که قید مسئولیت و پاسخگویی به مردم را زده است یا از سنجش نتیجه عمل خود با کاربرد زور اسلحه طفره میرود، خردمندان را از اثرگذاری در ساختار حکومت حذف میکند، غیر مستقیم خدایی کردن را دنبال میکند!
علاوه بر قراداد اجتماعی، عرف بشریت ساکن در کره زمین تعریف کننده حدود و ثغور حکومت، اختیارت حکومت و هدف وجودی حکومت است.
یک حکومت در جهان ما نمیتواند همزمان هم منافی عرف و تاریخ جهان عمل کند و هم قانون را مسخ اراده خود نماید.
یک حاکم منتخب حتی در صحبت کردن و اعلان شعارها و مبانی فکری خود حق ندارد چهارچوب حقوقی و قراداد اجتماعی (قانون) را نادیده بگیرد، چه بسا سخن یک مقام سیاسی ملتی را در مقابل هزینههای گزافی قرار داد، آنها را منزوی کند ، فرصتها و بختهای شکوفایی را از یک یا چند نسل سلب کند، منابع را هدر داده و بالاخره خود مسبب فقر و تیره روزی آن ملت شود.
آنچه در مورد ایران امروز آشکارا مشاهده میشود هم نقض قانون و هم منافی عرف جهان ماست زیرا علیرغم محدودیت منابع ایران و کشیده شدن جمعیت بزرگ ایران به زیر خط فقر مقامات حکومت کماکان و بدون ملاحظه عقلانیت در هر سطحی متعهد بازسازی ویرانیهای جنگی در کشورهای عرب میشوند و در همان حال برای تامین زیرساختهای زندگی در ایران و حتی پرداخت مطالبات معوق مردم به راحتی اعلام کمبود و نبود منابع میکنند!
این نوع رفتار حکومتی که برای هر هزینهای صرفا در خارج از کشور هیچ گونه محدودیتی احساس نمیکند اما در داخل کشور زندگی مردم روزانه سختتر میشود نوعی توهم خداوندگاری نسبت به سرنوشت مردم است و جامعه ایران راهی جز متوقف کردن این روند ندارد.
👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.me/Didehban_Iran 🇮🇷