🪻
برای « بابا » ها ! بعضی وقتها آدم هوس یک چیزی می کند که شدنی ست، مثلا هوس یک شب پر از بوی شمعدانی، یک آواز از یک کاست از یک خواننده از یک سالِ خیلی دور، یک تکه کوچک کیک دارچینی، هوس بوییدن بوی شیر لباس نوزاد، هوس آش تلخ بومادران، هوس اینکه شیره ی انگور بریزی روی برف، چهل سال قبل بیاید توی دهانت، هوس باران توی یک روز داغ تیر تابستان
اما امان از هوس هایی که نمی شود که بشود!
هوس اینکه بروی بابایت را صدا بزنی، بیاید، بنشیند، چای داغ بریزد توی نعلبکی، قند بزند، بخورد.
بروی صدایش بزنی، بیاید، بنشیند، بزند اخبار ساعت ۷ شب آقای حیاتی که راست نمی گوید، ببیند.
بروی صدایش بزنی، برود، نان سنگک بگیرد، بیاید، بنشینید نان و پنیر و ریحان بخورید، بگویید، بخندید.
هوس کنی بخوابد، بغل بخواهی، بوسه دلت خواسته باشد.
@chehel_salegi پول خواسته باشی دستش را بکند توی جیبش، بوی اسکناس بپیچد توی خانه، دستش را بکند توی جیبش بوی بازار بیاید، دستش را بکند توی جیبش دهانت شیرین شود.
کفشش را بپوشد خداحافظی کند، بدانی برمیگردد.
اصلا هوس کنی یک نفر به تو توی کوچه بگوید: «به آقا جانتان سلام برسانید.»
یک نفر تو خانه بگوید:«پس بابا کِی می آید؟»
گاهی وقت ها دلت بد جور هوس پدر می کند، آنقدر که دوست داری گوشی را برداری و زنگ بزنی به صد و هیجده و بگویی؛ می شود شماره ی پدرم را به من بدهید؟
اپراتور بگوید: چند لحظه گوشی
و تو آن پشت خوشبخت ترین فرزند دنیا شوی!
#ملیحه_ترکمن_زاده 💎
#روح_پدران_آسمانی_شاد
کانالی برای عاشقان سفر 👇
@safar_chehelsalegi