·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd146
یک دختر که دچار یه جور اختلال از نظر روانی بود و دلش میخواست همیشه نقش یه پسرو داشته باشه و صورت پر از جوشی هم داشت به طوری که زشت به نظر میومد.تا اینکه با یه پسر که دانشجوی روانشناسی بوده آشنا میشه و فکر میکنه میخواد کمکش کنه ولی در واقع اون پسر ازش به عنوان کیس پایان نامش استفاده میکنه و بعد رها و فراموشش میکنه دختر به اوج بحران روانیش میرسه و تصادف میکنه و بعد همه چیز عوض میشه صورتشو عمل میکنه و چهرش متفاوت میشه و با آدمایی اشنا میشه که کمکش میکنن تا حالش خوب بشه و به عنوان مربی والیبال و زبان انگلیسی کار میکنه تا زمانی که دوباره اون مرد رو میبینه با این تفاوت که اون حالا یه بچه داره و از همسرش جداشده و اصلا دختر داستان رو به یاد نمیاره بچه ی اون مرد شاگر دختر قصه ست و این دو نفر به نحوی دوباره باهم روبرو میشن .
#bd146
یک دختر که دچار یه جور اختلال از نظر روانی بود و دلش میخواست همیشه نقش یه پسرو داشته باشه و صورت پر از جوشی هم داشت به طوری که زشت به نظر میومد.تا اینکه با یه پسر که دانشجوی روانشناسی بوده آشنا میشه و فکر میکنه میخواد کمکش کنه ولی در واقع اون پسر ازش به عنوان کیس پایان نامش استفاده میکنه و بعد رها و فراموشش میکنه دختر به اوج بحران روانیش میرسه و تصادف میکنه و بعد همه چیز عوض میشه صورتشو عمل میکنه و چهرش متفاوت میشه و با آدمایی اشنا میشه که کمکش میکنن تا حالش خوب بشه و به عنوان مربی والیبال و زبان انگلیسی کار میکنه تا زمانی که دوباره اون مرد رو میبینه با این تفاوت که اون حالا یه بچه داره و از همسرش جداشده و اصلا دختر داستان رو به یاد نمیاره بچه ی اون مرد شاگر دختر قصه ست و این دو نفر به نحوی دوباره باهم روبرو میشن .