بیداری شیعه dan repost
ادامه پاسخ آیت الله سید محمد شیرازی به شبهه سب در قران: پس همانا کینه توزی و عناد جز کینه و دشمنی چیزی برجای نمیگذارد، و از همین رو در مثل معروف آمده است:( لا یجتنی الجانی من الشوک العنب؛ کسی با دادن خار به انگور نمی رسد) پس هرچیزی ثمره و نتیجهاش مانند خودش است. اخلاق نیکو نیز نتیجهاش خوشاخلاقی در طرف مقابل است. و اما اخلاق بد و زشت، رفتارهای بد و نامناسب را به وجود می آورد.»
۳) کتاب الفقه؛ الرأی العام و الإعلام- چاپ اول:موسسه الوعی الاسلامی،بیروت،۱۴۲۷ ق – ص۵۷۳ :
ملتزمبودن به پاکداشتن کلام ازجهت لفظ و کنایه و مانند آن، امری واجب است؛ زیرا پاکبودن کلام میتواند مردم را به انسان جذب کند، بیش از آن هنگام که کسی بخواهد با دشنام و خشونت و افترا، دیگران را به خویش جذب کند. ازاینجهت قرآن کریم میفرماید: «وَ لاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیسُبُّواْ اللّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ» و امامعلی علیهالسلام میفرماید: «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ» و نصوص دیگری که دراینباره وارد شده است…
لذا در احادیث ما نیز وارد شده است که امامصادق(ع) فرمود: «إِنْ عَیرَکَ أَحدٌ بِمَا لیسَ فِیکَ فَلَا تُعَیرْهُ بِمَا فِیه.» (اگر کسی به آنچه در تو نیست، به تو عیب گرفت، تو به آنچه در اوست، بر او عیب نگیر.) این، روشی است که میتوان با آن دشمن را هدایت و اصلاح کرد…
و [از همین رو] قرآن کریم در وصف رسول خدا- صلی الله علیه و آله – میفرماید: (وَ إِنَّا أَوْ إِیاکُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ-و بىتردید ما یا شما، یا بر راه هدایت قرار داریم و یا در گمراهى آشکار- سبأ، ۲۴) این سخن درحالی است که رسول اعظم- صلی الله علیه و آله – میداند او صددرصد هدایت یافته است و دشمنانش صددرصد در گمراهی به سر میبرند. [اگرچه] بیان چنین سخنی [ازجهت اعتقاد پیامبر] صحیح نیست، این، روشی است که با آن میتوان دشمن را به خویش جذب کرد و از دشمنیاش فرو کاست. البته پیامبر- صلی الله علیه و آله – همانگونهکه سخن میگفت، عمل نیز میکرد. مثلاً با وجود جنگِ کافران و مشرکان با رسولخدا- صلی الله علیه و آله – و مسلمانان در مکه و مصادرۀ اموال آنها، آن حضرت در جنگِ بدر به آنان آب داد.
اما داستان سخن پیامبر- صلی الله علیه و آله – به یهود که: (یا إِخْوَهَ الْقِرَدَهِ وَ الْخَنَازِیر-ای برادران [کسانیکه بهصورت] میمونها و خوکها [مسخ شدند]) این نقل جزء دروغهای اسرائیلی است که خیال یهود آن را پدید آورده است و بعضی از مسلمانان بدون تحقیق از مصدر خبر، آن را نقل کردهاند. ازاینجهت مصدر صحیحی برای این قصه در هیچ کتاب معتبری نمییابیم؛ همانگونهکه پیشتر آن را بیان کردیم. (سیدمحمد حسینی شیرازی، الفقه؛ الرأی العام و الإعلام، ص۵۷۴) https://t.me/joinchat/AAAAAD1WDlhlbRrcbreBzA
۳) کتاب الفقه؛ الرأی العام و الإعلام- چاپ اول:موسسه الوعی الاسلامی،بیروت،۱۴۲۷ ق – ص۵۷۳ :
ملتزمبودن به پاکداشتن کلام ازجهت لفظ و کنایه و مانند آن، امری واجب است؛ زیرا پاکبودن کلام میتواند مردم را به انسان جذب کند، بیش از آن هنگام که کسی بخواهد با دشنام و خشونت و افترا، دیگران را به خویش جذب کند. ازاینجهت قرآن کریم میفرماید: «وَ لاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیسُبُّواْ اللّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ» و امامعلی علیهالسلام میفرماید: «إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ» و نصوص دیگری که دراینباره وارد شده است…
لذا در احادیث ما نیز وارد شده است که امامصادق(ع) فرمود: «إِنْ عَیرَکَ أَحدٌ بِمَا لیسَ فِیکَ فَلَا تُعَیرْهُ بِمَا فِیه.» (اگر کسی به آنچه در تو نیست، به تو عیب گرفت، تو به آنچه در اوست، بر او عیب نگیر.) این، روشی است که میتوان با آن دشمن را هدایت و اصلاح کرد…
و [از همین رو] قرآن کریم در وصف رسول خدا- صلی الله علیه و آله – میفرماید: (وَ إِنَّا أَوْ إِیاکُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ-و بىتردید ما یا شما، یا بر راه هدایت قرار داریم و یا در گمراهى آشکار- سبأ، ۲۴) این سخن درحالی است که رسول اعظم- صلی الله علیه و آله – میداند او صددرصد هدایت یافته است و دشمنانش صددرصد در گمراهی به سر میبرند. [اگرچه] بیان چنین سخنی [ازجهت اعتقاد پیامبر] صحیح نیست، این، روشی است که با آن میتوان دشمن را به خویش جذب کرد و از دشمنیاش فرو کاست. البته پیامبر- صلی الله علیه و آله – همانگونهکه سخن میگفت، عمل نیز میکرد. مثلاً با وجود جنگِ کافران و مشرکان با رسولخدا- صلی الله علیه و آله – و مسلمانان در مکه و مصادرۀ اموال آنها، آن حضرت در جنگِ بدر به آنان آب داد.
اما داستان سخن پیامبر- صلی الله علیه و آله – به یهود که: (یا إِخْوَهَ الْقِرَدَهِ وَ الْخَنَازِیر-ای برادران [کسانیکه بهصورت] میمونها و خوکها [مسخ شدند]) این نقل جزء دروغهای اسرائیلی است که خیال یهود آن را پدید آورده است و بعضی از مسلمانان بدون تحقیق از مصدر خبر، آن را نقل کردهاند. ازاینجهت مصدر صحیحی برای این قصه در هیچ کتاب معتبری نمییابیم؛ همانگونهکه پیشتر آن را بیان کردیم. (سیدمحمد حسینی شیرازی، الفقه؛ الرأی العام و الإعلام، ص۵۷۴) https://t.me/joinchat/AAAAAD1WDlhlbRrcbreBzA