بهمن دارالشفایی dan repost
حسن اسدی زیدآبادی:
«۴ دی ۸۸ یک پاترول را توقیف کردند، ۶ دی ۸۸ (عاشورا) سوار بر آن به سوی شهید علی موسوی حبیبی (خواهرزاده میرحسین) شلیک کردند. ماشین ناپدید شد و پایگاه بسیج غرامت آن را به مالباخته پرداخت کرد. تحقیقات در پلیس آگاهی متوقف و به دادسرای نظامی رفت...»
حسین:
«گارد ضد شورش که سر بهبودی-آزادی جلوی جمعیت ایستاده بود، یک لحظه کنار رفت و یک پاترول سیاه با سرعت تمام به سمت جمعیت اومد. شبنم سهرابی زمین خورد و پاترول از روش رد شد، اومد جلوتر و شروع به شلیک کرد، تیر به علی موسوی حبیبی خورد، مردم جیغ و فریاد میزدن، پاترول دور زد و برگشت پیش گارد.»
.
«۴ دی ۸۸ یک پاترول را توقیف کردند، ۶ دی ۸۸ (عاشورا) سوار بر آن به سوی شهید علی موسوی حبیبی (خواهرزاده میرحسین) شلیک کردند. ماشین ناپدید شد و پایگاه بسیج غرامت آن را به مالباخته پرداخت کرد. تحقیقات در پلیس آگاهی متوقف و به دادسرای نظامی رفت...»
حسین:
«گارد ضد شورش که سر بهبودی-آزادی جلوی جمعیت ایستاده بود، یک لحظه کنار رفت و یک پاترول سیاه با سرعت تمام به سمت جمعیت اومد. شبنم سهرابی زمین خورد و پاترول از روش رد شد، اومد جلوتر و شروع به شلیک کرد، تیر به علی موسوی حبیبی خورد، مردم جیغ و فریاد میزدن، پاترول دور زد و برگشت پیش گارد.»
.