با احتمال بن شدن تیک تاک در آمریکا، کاربران آمریکایی به یک برنامه چینی دیگه کوچ کردند (یکی دیگه از چیزهایی که دولت به معنی عام اون درکی ازش نداره و درنتیجه دربرابرش مبهوت، و سپس دستپاچهست. فرقی نداره دولت دموکراتیک باشه یا دولت استبدادی. هم دولت آمریکا ازین کوچ راضی نیست، هم دولت چین. دولت آمریکا راضی نیست چون اینجوری انگار کنترلی روی شهروندانش نداره، و حتی علیرغم هشدارهایی که میده حاضرند تمام اطلاعاتشون رو در اختیار دولت بیگانه و متخاصم قرار بدن، و داوطلبانه تحت تأثیر پروپاگاندای اونها باشند. و دولت چین راضی نیست چون هجوم میلیونها خارجی به پلتفرم داخلی، یه جور دور زدن فیلترینگ بدون استفاده از فیلترشکنه. چون هدف از کشیدن دیوار دیجیتال، ممانعت از تعامل مردم خودش با خارجیهاست، و اگه خود خارجیها بیان داخل، کل این دیوار زیر سوال میره).
اولین چیزی که برای این کاربران آمریکایی جلب توجه کرده اینه که «ای بابا، این چینیها که مثل خودمونن، خیلی با ادب و مهربون هم هستن، چرا هی به ما میگن اینا دشمن هستن؟».
یه ژانر صلحطلبانهای هست که میگه مردم دنیا مشکلی با هم ندارند، این دولتها و یا قدرتمندان و ثروتمندان هستند که مردم رو به جان همدیگه میندازن. اصل این ژانر به مارکسیسم برمیگرده. زمانی که میخواستند تمام درگیریهای بشر رو درگیری طبقاتی جلوه بدن. بعد ازون نازیها همین رو گرفتند و علیه بقیه استفاده کردند. که بابا آریاییها همشون یکی هستند و با هم خوبن، ولی یه عده میخوان بینشون مرز باشه و با هم درگیر باشند. بعد از نازیها، شوروی همین رو گرفت و ازش استفاده کرد، که اسلاوها همشون یه نژادن و با هم خوبن و الان بیخود پراکنده و متفرق شدن و با هم دعوا میکنند. اگه همشون رو یکی کنیم و بیاریم زیر یه پرچم صلح و صفا برقرار میشه (البته روسیه همین الانش هم داره ازین استفاده میکنه، چون کلا هنوز داره از همهچیز قدیمی استفاده میکنه، حتی تی۷۲. و مدعیه این دولت اوکراینه که نمیذاره مردم اوکراین بیان زیر پرچم ما، و گرنه مردم اوکراین که عاشق مان!).
اما در واقعیت اینطور نیست. خیلی وقتها مردم با مردم مشکل دارند، و خودشون میخوان جنگ و دعوا شکل بگیره. چون منافعشونه که تهدید شده. نه اینکه کسی تحریکشون کرده باشه. قطعا خیلی وقتها عدهای مردم رو دچار اشتباه میکنند که منافعشون تهدید شده، ولی اینطور نیست که همیشه مردم از روی اشتباه حس کنند که تهدید شده.
من و یک خارجی در یک شبکه اجتماعی میتونیم خیلی باادبانه، محترمانه و مودبانه با هم تعامل کنیم. اما این فضا، آمادگیمون برای دفاع از منافعمون رو تست نمیکنه. وقتی که من چیزی بفروشم که اونم میفروشه، و من بفهمم که دولت من میتونه محصول اون رو بایکوت کنه به نفع من، و اون هم بفهمه دولتش میتونه محصول من رو بایکوت کنه به نفع اون، یه جور دیگه با هم حرف خواهیم زد. مطمئنا اگه من به عنوان یک ایرانی برم در این شبکه و خطاب به چینیها بنویسم: «شما مُردهخورها حتی در اوج شکوفایی اقتصادیتون هم با تخفیفهای نفتی نجومی که از ایران میگیرید از بریدن نون مردم فقیر من صرفنظر نمیکنید. کاش فقط سگ میخوردید»، دیگه محترمانه جوابم رو نمیدادند.
اگه موضوع فقط این باشه که «ببینید گربه باهوشم چجوری یاد گرفته در اتاق رو باز کنه و بره بیرون»، حتی سایکوپتها هم قلب میفرستند.
اولین چیزی که برای این کاربران آمریکایی جلب توجه کرده اینه که «ای بابا، این چینیها که مثل خودمونن، خیلی با ادب و مهربون هم هستن، چرا هی به ما میگن اینا دشمن هستن؟».
یه ژانر صلحطلبانهای هست که میگه مردم دنیا مشکلی با هم ندارند، این دولتها و یا قدرتمندان و ثروتمندان هستند که مردم رو به جان همدیگه میندازن. اصل این ژانر به مارکسیسم برمیگرده. زمانی که میخواستند تمام درگیریهای بشر رو درگیری طبقاتی جلوه بدن. بعد ازون نازیها همین رو گرفتند و علیه بقیه استفاده کردند. که بابا آریاییها همشون یکی هستند و با هم خوبن، ولی یه عده میخوان بینشون مرز باشه و با هم درگیر باشند. بعد از نازیها، شوروی همین رو گرفت و ازش استفاده کرد، که اسلاوها همشون یه نژادن و با هم خوبن و الان بیخود پراکنده و متفرق شدن و با هم دعوا میکنند. اگه همشون رو یکی کنیم و بیاریم زیر یه پرچم صلح و صفا برقرار میشه (البته روسیه همین الانش هم داره ازین استفاده میکنه، چون کلا هنوز داره از همهچیز قدیمی استفاده میکنه، حتی تی۷۲. و مدعیه این دولت اوکراینه که نمیذاره مردم اوکراین بیان زیر پرچم ما، و گرنه مردم اوکراین که عاشق مان!).
اما در واقعیت اینطور نیست. خیلی وقتها مردم با مردم مشکل دارند، و خودشون میخوان جنگ و دعوا شکل بگیره. چون منافعشونه که تهدید شده. نه اینکه کسی تحریکشون کرده باشه. قطعا خیلی وقتها عدهای مردم رو دچار اشتباه میکنند که منافعشون تهدید شده، ولی اینطور نیست که همیشه مردم از روی اشتباه حس کنند که تهدید شده.
من و یک خارجی در یک شبکه اجتماعی میتونیم خیلی باادبانه، محترمانه و مودبانه با هم تعامل کنیم. اما این فضا، آمادگیمون برای دفاع از منافعمون رو تست نمیکنه. وقتی که من چیزی بفروشم که اونم میفروشه، و من بفهمم که دولت من میتونه محصول اون رو بایکوت کنه به نفع من، و اون هم بفهمه دولتش میتونه محصول من رو بایکوت کنه به نفع اون، یه جور دیگه با هم حرف خواهیم زد. مطمئنا اگه من به عنوان یک ایرانی برم در این شبکه و خطاب به چینیها بنویسم: «شما مُردهخورها حتی در اوج شکوفایی اقتصادیتون هم با تخفیفهای نفتی نجومی که از ایران میگیرید از بریدن نون مردم فقیر من صرفنظر نمیکنید. کاش فقط سگ میخوردید»، دیگه محترمانه جوابم رو نمیدادند.
اگه موضوع فقط این باشه که «ببینید گربه باهوشم چجوری یاد گرفته در اتاق رو باز کنه و بره بیرون»، حتی سایکوپتها هم قلب میفرستند.