قاضی برهانالدین
قاضی برهانالدین (۱۳۹۸ - ۱۳۴۵) دولتمرد، عالم، ادیب و شاعر بزرگ تورک میباشد. نام اصلی وی برهانالدین احمد است و خانوادهاش منسوب به قبیله «سالور» از تورکان اوغوز میباشد که در قرن ۱۳ از تورکیستان به آناتولی کوچ کرده، ابتدا در «کاستامونو» و سپس در «کایسری» ساکن شدند.
تحصیلات ابتدایی خود را از ۴ سالگی در نزد پدرش شروع کرده ضمن یادگیری زبانهای عربی و فارسی مدتی بعد در مدرسه مشغول آموختن علومی مانند لغت، صرف، نحو، معانی، بیان، عروض، حساب، منطق و حکمت شد.
در سال ۱۳۵۸ در ۱۴ سالگی با پدرش به مصر رفته و در آنجا شروع به تحصیل در دروسی مانند فقه، اصول فقه، فرایض، حدیث، تفسیر، هیئت و طب نمود. در سال ۱۳۶۲ به شام رفته و ۱۸ ماه از کلاسهای درس مولانا قطبالدین رازی استفاده کرد. پس از رفتن به حج (که در برگشت پدرش وفات نمود) به مدت یک سال در حلب به تحصیلات خود ادامه داد.
برهانالدین در سال ۱۳۶۴ به کایسری برگشت. با انقراض دولت سلجوقی در آناتولی دولتهای محلی (بگ'لیکلر) تأسیس شده بودند که کایسری هم جزو دولت محلی کوچکی بنام ائرتنا (Eretna) بود که در «سیواس» و شهرهای اطراف بنا نهاده شده بود و حاکم آن هم غیاثالدین محمد بگ بود.
برهانالدین مدتی بعنوان قاضی القضات در کایسری انجام وظیفه نموده و ثابت نمود که دولتمردی عالم، عادل، باهوش، شجاع و مردمدار است. بعدها نیز در پستهایی مانند مشاور بگ، وزیر و نایب بگ در دولت ائرتنا اشتغال داشته و نهایتاً دست به تأسیس دولت قاضی برهانالدین به مرکزیت سیواس زده و ۱۸ سال حکومت نمود.
قاضی برهانالدین در کنار این زندگی پر تلاطم، با ادبیات و شعر هم مشغول بوده و به سه زبان عربی و فارسی و تورکی شعر سروده است. دیوان اشعار تورکی وی شامل ۱۵۰۰ غزل، ۲۰ رباعی و ۱۱۹ تویوغ است. وی از پیشگامان سرودن شعر تورکی در وزن عروض میباشد. در کنار غزلهای عاشقانه، اشعاری با مضمون دینی و تصوف هم دارد. برهانالدین در اشعارش از زبان محاوره مردمی هم استفاده میکرد که به اشعارش ویژگی خاصی میبخشد. همچنین به آرایههای ادبی بخصوص جناس علاقه ویژهای داشت.
برهانالدین بعنوان یک شاعر متصوف که اشعار زیبای تصوفی فراوانی دارد، هرگز زندگی دنیوی را اهمال نکرده و از ذوق و صفای دنیای مادی غافل نبود. غزلهایش مملو از عشق بشری و مادی است، حیات پر جنب و جوش وی نیز مملو از ماجراجویی، مبارزه و جنگ بود که بازتاب این وجه شخصیتی و حالات روحی وی را نیز در اشعارش میبینیم. همچنین در اشعارش در رابطه با طبیعت به تصویرپردازیهای بسیار زیبایی برخورد میکنیم.
یک تویوغ از قاضی برهانالدین:
حاققا شوکور قوچلارین دئورانیدیر
جومله عالم بو دمین حئیرانیدیر
گون باتاندان گون دوغان یئره دگین
عشق ارینین بیر نفس سئیرانیدیر
یک غزل از قاضی برهانالدین:
گؤزونه گووهننی گؤر، اؤزونه اؤزهننی گؤر
سؤزونه سئویننه باخ، قددینه قیوانانی گؤر
نئجه جادو ایسه گؤزو، نئجه تاتلو ایسه توزو
نئجه شیرین ایسه سؤزو، سن آنا اینانانی گؤر
کؤنولوم چَلَب ائویدیر، یؤنو اول یولا قاویدیر
ایکی دونیا بیر جویدیر، بو قانینا قانانی گؤر
بنی جانیمین سپندی، ساچی عقلیمین کمندی
جانینا سالیب بو بندی، اول اودونا یانانی گؤر
بو نه ساچ معطّر اولموش، بو نه یوز منوّر اولموش
نه یاناق گول-ی تَر اولموش، جانینی یا جانانی گؤر
#پادشاهان_شاعر_تورک
@TurkUygarligi
قاضی برهانالدین (۱۳۹۸ - ۱۳۴۵) دولتمرد، عالم، ادیب و شاعر بزرگ تورک میباشد. نام اصلی وی برهانالدین احمد است و خانوادهاش منسوب به قبیله «سالور» از تورکان اوغوز میباشد که در قرن ۱۳ از تورکیستان به آناتولی کوچ کرده، ابتدا در «کاستامونو» و سپس در «کایسری» ساکن شدند.
تحصیلات ابتدایی خود را از ۴ سالگی در نزد پدرش شروع کرده ضمن یادگیری زبانهای عربی و فارسی مدتی بعد در مدرسه مشغول آموختن علومی مانند لغت، صرف، نحو، معانی، بیان، عروض، حساب، منطق و حکمت شد.
در سال ۱۳۵۸ در ۱۴ سالگی با پدرش به مصر رفته و در آنجا شروع به تحصیل در دروسی مانند فقه، اصول فقه، فرایض، حدیث، تفسیر، هیئت و طب نمود. در سال ۱۳۶۲ به شام رفته و ۱۸ ماه از کلاسهای درس مولانا قطبالدین رازی استفاده کرد. پس از رفتن به حج (که در برگشت پدرش وفات نمود) به مدت یک سال در حلب به تحصیلات خود ادامه داد.
برهانالدین در سال ۱۳۶۴ به کایسری برگشت. با انقراض دولت سلجوقی در آناتولی دولتهای محلی (بگ'لیکلر) تأسیس شده بودند که کایسری هم جزو دولت محلی کوچکی بنام ائرتنا (Eretna) بود که در «سیواس» و شهرهای اطراف بنا نهاده شده بود و حاکم آن هم غیاثالدین محمد بگ بود.
برهانالدین مدتی بعنوان قاضی القضات در کایسری انجام وظیفه نموده و ثابت نمود که دولتمردی عالم، عادل، باهوش، شجاع و مردمدار است. بعدها نیز در پستهایی مانند مشاور بگ، وزیر و نایب بگ در دولت ائرتنا اشتغال داشته و نهایتاً دست به تأسیس دولت قاضی برهانالدین به مرکزیت سیواس زده و ۱۸ سال حکومت نمود.
قاضی برهانالدین در کنار این زندگی پر تلاطم، با ادبیات و شعر هم مشغول بوده و به سه زبان عربی و فارسی و تورکی شعر سروده است. دیوان اشعار تورکی وی شامل ۱۵۰۰ غزل، ۲۰ رباعی و ۱۱۹ تویوغ است. وی از پیشگامان سرودن شعر تورکی در وزن عروض میباشد. در کنار غزلهای عاشقانه، اشعاری با مضمون دینی و تصوف هم دارد. برهانالدین در اشعارش از زبان محاوره مردمی هم استفاده میکرد که به اشعارش ویژگی خاصی میبخشد. همچنین به آرایههای ادبی بخصوص جناس علاقه ویژهای داشت.
برهانالدین بعنوان یک شاعر متصوف که اشعار زیبای تصوفی فراوانی دارد، هرگز زندگی دنیوی را اهمال نکرده و از ذوق و صفای دنیای مادی غافل نبود. غزلهایش مملو از عشق بشری و مادی است، حیات پر جنب و جوش وی نیز مملو از ماجراجویی، مبارزه و جنگ بود که بازتاب این وجه شخصیتی و حالات روحی وی را نیز در اشعارش میبینیم. همچنین در اشعارش در رابطه با طبیعت به تصویرپردازیهای بسیار زیبایی برخورد میکنیم.
یک تویوغ از قاضی برهانالدین:
حاققا شوکور قوچلارین دئورانیدیر
جومله عالم بو دمین حئیرانیدیر
گون باتاندان گون دوغان یئره دگین
عشق ارینین بیر نفس سئیرانیدیر
یک غزل از قاضی برهانالدین:
گؤزونه گووهننی گؤر، اؤزونه اؤزهننی گؤر
سؤزونه سئویننه باخ، قددینه قیوانانی گؤر
نئجه جادو ایسه گؤزو، نئجه تاتلو ایسه توزو
نئجه شیرین ایسه سؤزو، سن آنا اینانانی گؤر
کؤنولوم چَلَب ائویدیر، یؤنو اول یولا قاویدیر
ایکی دونیا بیر جویدیر، بو قانینا قانانی گؤر
بنی جانیمین سپندی، ساچی عقلیمین کمندی
جانینا سالیب بو بندی، اول اودونا یانانی گؤر
بو نه ساچ معطّر اولموش، بو نه یوز منوّر اولموش
نه یاناق گول-ی تَر اولموش، جانینی یا جانانی گؤر
#پادشاهان_شاعر_تورک
@TurkUygarligi