Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
رادیو همیشه کنار بابابزرگ روشن بود و برای من که بچه بودم حوصله سَر بَر،الان دلتنگم که وقتی در چوبی خونشونو باز میکنم و لولاهای در صدای قِر قِر میدن رو تشکچه ش کنار چراغ نفتی با لباسای کامواییش نشسته باشه و رادیو گوش کنه و باهاش همخونه کنه و من فقط یبار دیگه اون صحنه رو ببینم
@Nostalzhi
@Nostalzhi