دو کیونگسو، دانشجوی سال آخر رشتهی مهندسی پزشکی، به دنبال جایی برای گذراندن کارورزیش بود.
هنوز تعدادی از درسهاش مونده بود و دیگه خسته شده بود ولی ذوق و اشتیاقی که برا گذراندن کارورزیش داشت، اون رو سرپا نگه داشته بود.
با پرس و جوی زیاد، تونست در بیمارستان دانشگاه سونگوون دورهش رو شروع کنه.
در اونجا، سرپرستش، اوه سیوو، همچون یک پدر مراقبش بود و تمام جزئیات رو به اون نشون میداد. همهی جزئیات بهجز پسرش اوه سهون.
کیونگسو یکروز اتفاقی وقتی برای رسیدن به بیمارستان دیرش شده بود، با سهون برخورد کرده بود و مچ پاش پیچ خورد.
سهون که از قضا دکتر ارتوپد بود، با عذاب وجدان کیونگسو رو به اورژانس برده بود و به پاش رسیدگی کرده بود.
تا به اونروز، کیونگسو نمیدونست سهون پسر اجوشی ئه. مثل خودش خط فکی جذاب داشت و چشمهای نافذ.
کیونگسو نمیدونست ولی قلبش برای اون پسر به تپش افتاده بود و بیمارستان، از قبل هم قرار بود جذابتر باشه، چون کیونگسو هنوز دربارهی دستگاههای مربوط به ارتوپد چیزی آموزش ندیده بود.
༗#SeSoo
𞋈#Light
࿎──Kyungiii
↬Kyungժօო ༉
هنوز تعدادی از درسهاش مونده بود و دیگه خسته شده بود ولی ذوق و اشتیاقی که برا گذراندن کارورزیش داشت، اون رو سرپا نگه داشته بود.
با پرس و جوی زیاد، تونست در بیمارستان دانشگاه سونگوون دورهش رو شروع کنه.
در اونجا، سرپرستش، اوه سیوو، همچون یک پدر مراقبش بود و تمام جزئیات رو به اون نشون میداد. همهی جزئیات بهجز پسرش اوه سهون.
کیونگسو یکروز اتفاقی وقتی برای رسیدن به بیمارستان دیرش شده بود، با سهون برخورد کرده بود و مچ پاش پیچ خورد.
سهون که از قضا دکتر ارتوپد بود، با عذاب وجدان کیونگسو رو به اورژانس برده بود و به پاش رسیدگی کرده بود.
تا به اونروز، کیونگسو نمیدونست سهون پسر اجوشی ئه. مثل خودش خط فکی جذاب داشت و چشمهای نافذ.
کیونگسو نمیدونست ولی قلبش برای اون پسر به تپش افتاده بود و بیمارستان، از قبل هم قرار بود جذابتر باشه، چون کیونگسو هنوز دربارهی دستگاههای مربوط به ارتوپد چیزی آموزش ندیده بود.
༗#SeSoo
𞋈#Light
࿎──Kyungiii
↬Kyungժօო ༉