#اندلس_چگونه_سقوط_کرد
#بخش_چهارم
نقش #خلفای_عباسی در سقوط مسلمانان آندلس
دستگاه خلافت عباسی که فروپاشی دولت اموی اندلس را تمایل داشت عبدالرحمن بن حبیب فهری معروف به صقلبی (اسلاوی) را که یمانی بود در سال ۱۵۸ ق/ ۷۶۹ م به اندلس فرستاد تا به کمک دو یمانی دیگر یعنی سلیمان بن یقظان کلبی حاکم شهر برشلونه و حسین بن یحیی انصاری والی سرقسطه آرزوی خلیفه عباسی را محقق کنند. این جبهه یمانی که خود به علت اختلافات درونی انشعاب کرده بود، طرفی نبست و یکی یکی در برابر عبدالرحمن اموی ساقط شدند.
آنچه در این همه قیام ها و جنگ ها ثابت بود کشتار و حذف بخش قابل توجهی از مردم مهاجر عرب و بربر در شبه جزیره ایبری بود. در کنار منازعات حکومت اموی اندلس با یمانی ها و قیسی ها، بربرها نیز حرکت هایی چند ضدحکومت اموی شکل دادند و از عصر حکم بن هشام سومین امیر اموی مولدین یعنی نسل دوم اسلام آورندگان عصر فتوح (اسالمه) به جمع آنها پیوستند. قیام معروف آنها در ۲۰۲ ق / ۸۰۸ م در اطراف قرطبه که به نام «انقلاب ربض» در تاریخ ثبت است به مهاجرت برگشت ناپذیر گروهی بزرگ از مسلمانان قرطبه به شمال آفریقا و اسکندریه منجر شد. در عصر عبدالرحمن دوم که تا حدودی تسامح و مدارا با مسیحیان اندلس بیشتر بود پدیده استعراب یا عرب گرایی که مبین اقبال مسیحیان ذمی اندلس به زبان عربی و فرهنگ مسلمانان بود قابل توجه است، که در نهایت زمینه گرایش به اسلام را در میان آنها رواج می داد. این اقبال و رویکرد خشم مسیحیان متعصب را برانگیخت و جمع دیگری از همین مستعربین به تحریک کلیسا برخاسته، خواستار مقابله جدی با مسلمین و دولت اسلامی شدند. مولدین پیش گفته که در بسیاری از مناطق اکثریت داشتند با اصرار بر حفظ قومیت اسپانیایی خود، در صورت رفتار عرب گرایانه دولت های اسلامی اندلس، از خود گرایش های قومی شدید نشان داده و در حرکت های ضددولتی شرکت پیدا کرده یا خود بنیانگذار آن می شدند. طلیطله بزرگ ترین مرکز تجمع مولدین و کانون حرکت های ضددولتی شاهد جنبش هایی بود که بعضاً با حمایت مسیحیان رخ می داد. در سال ۲۱۴ ق یک پیشه ور اندلسی به نام هاشم ضراب در این شهر شورش کرد و اعراب و بربر منطقه را مورد هجوم قرار داد و پس از دو سال سرکوب شد. عبدالرحمن جلیقی در نیمه قرن سوم جنبش ضددولتی دیگری را از مولدین شکل داد و با کمک پادشاهان مسیحی اشتورقه قریب ۲۰ سال قوای امویان را صرف خود کرد و به تعبیر ابن قوطیه رهبر مولدین غرب اندلس شد.
مهم ترین شورش مولدین در دوره اسلامی اندلس، جنبش عمر بن حفصون علیه دولت قرطبه بود. او توانست از جیان در شرق تا استجه در غرب را قلمرو خود کند. این شورشگر اندلسی در عصر عبدالله بن محمد امیر اموی (۳۰۰- ۲۷۵ هـ) تا نزدیک قرطبه آمد و بر دژپولای در جنوب شرقی پایتخت مسلط شد و در سال ۲۸۶ ق به مسیحیت گروید. همکاری مسیحیان معاهد یا مستعربان با این مولدین و دولت های مسیحی از نکات برجسته در مبارزه مسیحیان علیه مسلمین اندلس است. مولدین با حمایت و مساعدت آنها توانستند قلعه منت شاقر یا مندخار در شمال شرقی غرناطه را اشغال کرده و جمعی از اعراب را سر ببرند. آنها در محاصره و اشغال قلمریه در سال ۴۵۶ ق پادشاه قشتاله را یاری کردند. این شهر شمالی پرتغال را منصور بن ابی عاصر در ۳۷۵ ق فتح کرده بود. به قول پیدال تاریخ نگار غربی، آنها خدمات مهمی به مساله رهایی مسیحیان کردند. جنگ ها و منازعات دولت های عصر ملوک الطوایف با یکدیگر و سودجویی مسیحیان در این میان از عوامل عمده سقوط مسلمین بود. همان طور که سسنندو (ششنند) یکی از مستعربان معاهد و مشاور آلفونس ششم می گوید و عبدالله بن بلقین زیری امیر غرناطه آن را در خاطرات خود به نام التبیان برای ما بازگو کرده است؛ «مقصود- یعنی آزادسازی اسپانیا- وقتی حاصل می آید که مهاجمان (مسلمانان) ناتوان و ناتوان تر شوند و دیگر برای ایشان نه اموالی مانده باشد و نه مردان جنگجو. آنگاه ما آن سرزمین را بی هیچ رنجی بازپس خواهیم گرفت.» فرزند منصور بن ابی عامر به نام عبدالرحمن که از جانب مادر به گارسیای دوم یا سانچو پادشاه نبره می رسید و خود به شنجول ملقب شده بود و در سر هوای خلافت داشت در عصر هشام دوم خلیفه اموی (۳۹۹-۳۶۶ هـ) با لقب مامون اعلان ولایتعهدی کرد. اما این اقدام ناشایست او خشم خاندان اموی را برانگیخت و موجب شد محمدبن هشام بن عبدالجباربن عبدالرحمن سوم با همدستی اعراب قیسی و بربرها زمانی که عبدالرحمن به جنگ با مسیحیان رفته بود، واقعه بزرگی موسوم به الفتنه البربریه را در سال ۳۹۹ ق خلق کند. این حادثه شورش ها و جنبش های دیگری را در پی داشت. ضمن آنکه قتل عبدالرحمن عامری در همان سال، مسیحیان را به سمت جنوب پیش برد و زمانی که هشام دوم برای دومین بار به خلافت رسید (۴۰۳- ۴۰۰ ق) بحران های پی در پی بربرها، او و مردم قرطبه را ناامید و مجبورشان کرد به مسیحیان پناه ببرند.
#ادامه_دارد ...
#بخش_چهارم
نقش #خلفای_عباسی در سقوط مسلمانان آندلس
دستگاه خلافت عباسی که فروپاشی دولت اموی اندلس را تمایل داشت عبدالرحمن بن حبیب فهری معروف به صقلبی (اسلاوی) را که یمانی بود در سال ۱۵۸ ق/ ۷۶۹ م به اندلس فرستاد تا به کمک دو یمانی دیگر یعنی سلیمان بن یقظان کلبی حاکم شهر برشلونه و حسین بن یحیی انصاری والی سرقسطه آرزوی خلیفه عباسی را محقق کنند. این جبهه یمانی که خود به علت اختلافات درونی انشعاب کرده بود، طرفی نبست و یکی یکی در برابر عبدالرحمن اموی ساقط شدند.
آنچه در این همه قیام ها و جنگ ها ثابت بود کشتار و حذف بخش قابل توجهی از مردم مهاجر عرب و بربر در شبه جزیره ایبری بود. در کنار منازعات حکومت اموی اندلس با یمانی ها و قیسی ها، بربرها نیز حرکت هایی چند ضدحکومت اموی شکل دادند و از عصر حکم بن هشام سومین امیر اموی مولدین یعنی نسل دوم اسلام آورندگان عصر فتوح (اسالمه) به جمع آنها پیوستند. قیام معروف آنها در ۲۰۲ ق / ۸۰۸ م در اطراف قرطبه که به نام «انقلاب ربض» در تاریخ ثبت است به مهاجرت برگشت ناپذیر گروهی بزرگ از مسلمانان قرطبه به شمال آفریقا و اسکندریه منجر شد. در عصر عبدالرحمن دوم که تا حدودی تسامح و مدارا با مسیحیان اندلس بیشتر بود پدیده استعراب یا عرب گرایی که مبین اقبال مسیحیان ذمی اندلس به زبان عربی و فرهنگ مسلمانان بود قابل توجه است، که در نهایت زمینه گرایش به اسلام را در میان آنها رواج می داد. این اقبال و رویکرد خشم مسیحیان متعصب را برانگیخت و جمع دیگری از همین مستعربین به تحریک کلیسا برخاسته، خواستار مقابله جدی با مسلمین و دولت اسلامی شدند. مولدین پیش گفته که در بسیاری از مناطق اکثریت داشتند با اصرار بر حفظ قومیت اسپانیایی خود، در صورت رفتار عرب گرایانه دولت های اسلامی اندلس، از خود گرایش های قومی شدید نشان داده و در حرکت های ضددولتی شرکت پیدا کرده یا خود بنیانگذار آن می شدند. طلیطله بزرگ ترین مرکز تجمع مولدین و کانون حرکت های ضددولتی شاهد جنبش هایی بود که بعضاً با حمایت مسیحیان رخ می داد. در سال ۲۱۴ ق یک پیشه ور اندلسی به نام هاشم ضراب در این شهر شورش کرد و اعراب و بربر منطقه را مورد هجوم قرار داد و پس از دو سال سرکوب شد. عبدالرحمن جلیقی در نیمه قرن سوم جنبش ضددولتی دیگری را از مولدین شکل داد و با کمک پادشاهان مسیحی اشتورقه قریب ۲۰ سال قوای امویان را صرف خود کرد و به تعبیر ابن قوطیه رهبر مولدین غرب اندلس شد.
مهم ترین شورش مولدین در دوره اسلامی اندلس، جنبش عمر بن حفصون علیه دولت قرطبه بود. او توانست از جیان در شرق تا استجه در غرب را قلمرو خود کند. این شورشگر اندلسی در عصر عبدالله بن محمد امیر اموی (۳۰۰- ۲۷۵ هـ) تا نزدیک قرطبه آمد و بر دژپولای در جنوب شرقی پایتخت مسلط شد و در سال ۲۸۶ ق به مسیحیت گروید. همکاری مسیحیان معاهد یا مستعربان با این مولدین و دولت های مسیحی از نکات برجسته در مبارزه مسیحیان علیه مسلمین اندلس است. مولدین با حمایت و مساعدت آنها توانستند قلعه منت شاقر یا مندخار در شمال شرقی غرناطه را اشغال کرده و جمعی از اعراب را سر ببرند. آنها در محاصره و اشغال قلمریه در سال ۴۵۶ ق پادشاه قشتاله را یاری کردند. این شهر شمالی پرتغال را منصور بن ابی عاصر در ۳۷۵ ق فتح کرده بود. به قول پیدال تاریخ نگار غربی، آنها خدمات مهمی به مساله رهایی مسیحیان کردند. جنگ ها و منازعات دولت های عصر ملوک الطوایف با یکدیگر و سودجویی مسیحیان در این میان از عوامل عمده سقوط مسلمین بود. همان طور که سسنندو (ششنند) یکی از مستعربان معاهد و مشاور آلفونس ششم می گوید و عبدالله بن بلقین زیری امیر غرناطه آن را در خاطرات خود به نام التبیان برای ما بازگو کرده است؛ «مقصود- یعنی آزادسازی اسپانیا- وقتی حاصل می آید که مهاجمان (مسلمانان) ناتوان و ناتوان تر شوند و دیگر برای ایشان نه اموالی مانده باشد و نه مردان جنگجو. آنگاه ما آن سرزمین را بی هیچ رنجی بازپس خواهیم گرفت.» فرزند منصور بن ابی عامر به نام عبدالرحمن که از جانب مادر به گارسیای دوم یا سانچو پادشاه نبره می رسید و خود به شنجول ملقب شده بود و در سر هوای خلافت داشت در عصر هشام دوم خلیفه اموی (۳۹۹-۳۶۶ هـ) با لقب مامون اعلان ولایتعهدی کرد. اما این اقدام ناشایست او خشم خاندان اموی را برانگیخت و موجب شد محمدبن هشام بن عبدالجباربن عبدالرحمن سوم با همدستی اعراب قیسی و بربرها زمانی که عبدالرحمن به جنگ با مسیحیان رفته بود، واقعه بزرگی موسوم به الفتنه البربریه را در سال ۳۹۹ ق خلق کند. این حادثه شورش ها و جنبش های دیگری را در پی داشت. ضمن آنکه قتل عبدالرحمن عامری در همان سال، مسیحیان را به سمت جنوب پیش برد و زمانی که هشام دوم برای دومین بار به خلافت رسید (۴۰۳- ۴۰۰ ق) بحران های پی در پی بربرها، او و مردم قرطبه را ناامید و مجبورشان کرد به مسیحیان پناه ببرند.
#ادامه_دارد ...