آزادی ای که در پی آن هستیم، آزادی خود بودن و ابراز خودمان است. با این حال، اگر به زندگی مان نگاه کنیم، خواهیم دید که بسیاری از اوقات، ما به جای این که برای خشنودی خود زندگی کنیم، کاری را انجام می دهیم که دیگران را از خودمان خشنود سازیم و صرفاً توسط آنها پذیرفته شویم. این همان اتفاقی ست که برای آزادی مان افتاده است.
ما در جامعه خود و همچنین در کل جوامع سراسر دنیا میبینیم که از هر هزار نفر، نهصد و نود و نه نفر کاملاً اهلی شده اند.
بدترین بخش این موضوع آن است که بسیاری از ما اصلاً نمی دانیم آزاد نیستیم. چیزی درون ما به نجوا میگوید آزاد نیستیم، اما نمی فهمیم آن نجوا چیست و چرا آزاد نیستیم.
مشکل بسیاری از مردم این است که زندگیشان را میکنند و هرگز پی نمی برند که قاضی و قربانی، ذهن شان را اداره میکنند و از این رو، امکان آزاد بودن را نمی یابند. نخستین گام به سوی آزادی شخصی، آگاهی ست. ما نخست باید از آزاد نبودنمان آگاه شویم تا بتوانیم آزاد شویم. برای حل یک مشکل، نخست باید بدانیم مشکلی وجود دارد.
دُن میگل روییز
چهار پیمان
ص 90
ما در جامعه خود و همچنین در کل جوامع سراسر دنیا میبینیم که از هر هزار نفر، نهصد و نود و نه نفر کاملاً اهلی شده اند.
بدترین بخش این موضوع آن است که بسیاری از ما اصلاً نمی دانیم آزاد نیستیم. چیزی درون ما به نجوا میگوید آزاد نیستیم، اما نمی فهمیم آن نجوا چیست و چرا آزاد نیستیم.
مشکل بسیاری از مردم این است که زندگیشان را میکنند و هرگز پی نمی برند که قاضی و قربانی، ذهن شان را اداره میکنند و از این رو، امکان آزاد بودن را نمی یابند. نخستین گام به سوی آزادی شخصی، آگاهی ست. ما نخست باید از آزاد نبودنمان آگاه شویم تا بتوانیم آزاد شویم. برای حل یک مشکل، نخست باید بدانیم مشکلی وجود دارد.
دُن میگل روییز
چهار پیمان
ص 90