پزشکیان نهج البلاغه خوان؛ کلاه از سر بردار با این وزارت کشورت
سلام بر معلمان؛ آموزگاران به حرمت آنهمه "کلمه"!
حسین جعفری
سلام بر معلمانی که علیرغم همهی بیمهری ها و فشارها و بیاحترامی ها، سعی دارند با مدنی!ترین و مصلحانهترین شکل؛ مطالبات را مطرح کنند اما هم از جانب نظام مورد تهاجم قرار می گیرند، هم از جانب اصلاحطلبان و هم از سوی رئیس دولت چهاردهم جناب پزشکیان مورد بی اعتنایی قرار می گیرند؛ انگار این قشر فرهیخته و فرهنگی،"کان لم یکن شیئاً مذکورا"یند!
چرا با اعتراض قانونی آموزگارانِ علم و عشق که خواسته ای معقول هم دارند برخورد می شود و بجای تعامل با کسانی که"کلمه"از آنان آموخته اند (و بفرمایش امام علی(ع) باید به این دلیل، بندگی شان کنند) تندی می کنند؟ چون به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم؛ "الف"ی است که اهل قدرت را تا "یای" تمتِ خودکامگی می برد!
گرچه می گویند منکر حق اعتراض مردم نیستند و فقط با اغتشاش مشکل دارند. اما در عمل برخوردشان با اعتراض سنتیترین لایه ی مذهبی کشور (کشاورزان اصفهان) و معلمان نشان داد که داستان اغتشاش مطرح نیست، حاکمان معتقدند هر که انتقاد علنی و تظاهر به مطالبه در منظر عام کند؛ از همان اول اغتشاشگر است یا اغتشاشگر می شود!
از نگاه ارباب قدرت وقتی می شود (به ضرب چوب) محکم سخن گفت و سریعتر حقِ مردم را کف دست شان نهاد؛ چرا باید سخن محکم گفت و مردم را پرو کرد؟
اگر امروز معلمان به مطالبه ی شان برسند، چه تضمینی است تا فردا، مطالبات ریشه ای تری (مثل چرا فلانی قدرتِ مادام العمر دارد) مطرح نشود؟
احتیاجی نیست که اصلاحطلب باشی و یا به نهج البلاغه تاسی کنی تا بدانی حمایت از نهادهای مدنی صنفی از اولیه های اهداف اصلاحات است! اما دریغ از اصلاحطلبان و پزشکیان که انگار مدتی است جنس جنس وفاقشان را توافق با قدرت در نشستن بر سفره قدرت تعریف کرده اند.
از روحانی که هیچ انتظاری نبود!
از رئیسی در دوران حکومت یکدستاش هم جز این انتظار نبود. اما از اصلاحطلبان صادق انتظار نیست که سکوت کنند و به حرمت آنهمه "کلمه"ای که از معلمان آموختند؛ زبان به اعتراض نگشایند. و از همه یاسآورتر، سکوت و همراهی پزشکیان و وزارت کشورش است که مدعی نهج البلاغه دانی هم هست، ای کاش حق صنفی معلمانِ شان را به رسمیت می شناختند و برخورد با آنان را لااقل در حد زبان تقبیح می کردند، اما دریغ از یک کلمه "حرف"!
#فرهیختگان راهی به رهایی
سلام بر معلمان؛ آموزگاران به حرمت آنهمه "کلمه"!
حسین جعفری
سلام بر معلمانی که علیرغم همهی بیمهری ها و فشارها و بیاحترامی ها، سعی دارند با مدنی!ترین و مصلحانهترین شکل؛ مطالبات را مطرح کنند اما هم از جانب نظام مورد تهاجم قرار می گیرند، هم از جانب اصلاحطلبان و هم از سوی رئیس دولت چهاردهم جناب پزشکیان مورد بی اعتنایی قرار می گیرند؛ انگار این قشر فرهیخته و فرهنگی،"کان لم یکن شیئاً مذکورا"یند!
چرا با اعتراض قانونی آموزگارانِ علم و عشق که خواسته ای معقول هم دارند برخورد می شود و بجای تعامل با کسانی که"کلمه"از آنان آموخته اند (و بفرمایش امام علی(ع) باید به این دلیل، بندگی شان کنند) تندی می کنند؟ چون به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم؛ "الف"ی است که اهل قدرت را تا "یای" تمتِ خودکامگی می برد!
گرچه می گویند منکر حق اعتراض مردم نیستند و فقط با اغتشاش مشکل دارند. اما در عمل برخوردشان با اعتراض سنتیترین لایه ی مذهبی کشور (کشاورزان اصفهان) و معلمان نشان داد که داستان اغتشاش مطرح نیست، حاکمان معتقدند هر که انتقاد علنی و تظاهر به مطالبه در منظر عام کند؛ از همان اول اغتشاشگر است یا اغتشاشگر می شود!
از نگاه ارباب قدرت وقتی می شود (به ضرب چوب) محکم سخن گفت و سریعتر حقِ مردم را کف دست شان نهاد؛ چرا باید سخن محکم گفت و مردم را پرو کرد؟
اگر امروز معلمان به مطالبه ی شان برسند، چه تضمینی است تا فردا، مطالبات ریشه ای تری (مثل چرا فلانی قدرتِ مادام العمر دارد) مطرح نشود؟
احتیاجی نیست که اصلاحطلب باشی و یا به نهج البلاغه تاسی کنی تا بدانی حمایت از نهادهای مدنی صنفی از اولیه های اهداف اصلاحات است! اما دریغ از اصلاحطلبان و پزشکیان که انگار مدتی است جنس جنس وفاقشان را توافق با قدرت در نشستن بر سفره قدرت تعریف کرده اند.
از روحانی که هیچ انتظاری نبود!
از رئیسی در دوران حکومت یکدستاش هم جز این انتظار نبود. اما از اصلاحطلبان صادق انتظار نیست که سکوت کنند و به حرمت آنهمه "کلمه"ای که از معلمان آموختند؛ زبان به اعتراض نگشایند. و از همه یاسآورتر، سکوت و همراهی پزشکیان و وزارت کشورش است که مدعی نهج البلاغه دانی هم هست، ای کاش حق صنفی معلمانِ شان را به رسمیت می شناختند و برخورد با آنان را لااقل در حد زبان تقبیح می کردند، اما دریغ از یک کلمه "حرف"!
#فرهیختگان راهی به رهایی