فرهیختگان


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمی‌شناسد
از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز
فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی می‌خواهد

ارتباط با ادمین
@farhikhtehgan_bot
امام علی(ع):
شجاع‌تر از خردمند، وجود ندارد...
گروه تبادل نظر:
@iranintellectualsgroup

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
#فرهیختگان راهی به رهایی


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
به خجستگی شصت و یکمین زادروز کیهان کلهر❤️


#فرهیختگان راهی به رهایی

355 0 10 2 11

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
«امیرحسن چهلتن»، نویسنده‌ای که سال‌هاست صدای آثارش در اروپا طنین‌انداز شده، همچنان تصمیم گرفته در ایران بماند، جایی که بیش از دو دهه کتاب جدیدی از او چاپ نشده است. در این گفت‌وگوی کوتاه که در پاریس و به بهانه تور کتاب‌هایش ضبط شده، او از دلیل ماندنش می‌گوید: این‌که تنها در وطن می‌تواند معنای کامل زندگی را تجربه کند. این روایت سفری است میان سانسور و تعهد به ریشه‌ها.




#فرهیختگان راهی به رهایی


حقوق استادان دانشگاه مطابق با منزلت و شأن استادان نیست
محمدباقر تاج الدین

وزیر محترم علوم طی سخنانی گفته اند که متأسفانه ۲۵ درصد از استادان دانشگاه های کشور دست به مهاجرت زده اند که بسیار نگران کننده است. ایشان همچنین سه دلیل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را برای این مهاجرت های گسترده برشمرده اند و بیان کرده اند که بالاترین حقوق دریافتی استادان دانشگاه در ایران به زحمت به هزار دلار می رسد(البته برای یک استاد تمام با بیش از ۳۰ سال تدریس و تحقیق و تألیف) و این در حالی است که در کشورهای همسایه از ۴ هزار تا ۷ هزار دلار حقوق پرداخت می کنند. در راستای این سخنان وزیر علوم باید بیان کرد که وضعیت حقوقی استادان دانشگاه های کشور بسی اسف بارتر از آن چیزی است که ایشان گفته اند به گونه ای که برخی استادان تازه وارد و حتی استادانی با چندین سال سابقۀ کار به زحمت ماهیانه مبلغ ۲۵ میلیون تومان حقوق دریافت می کنند که کفاف هزینه های یک هفته ای زندگی شان را هم نمی دهد. این در حالی است که برخی استاد ان دانشگاه به دلیل مستأجر بودن حتی توان پرداخت اجاره ماهیانه در مناطق میانی و جنوبی شهر تهران را هم ندارند. بماند که برخی از آنان به حاشیه های تهران پناه برده اند تا بلکه از پسِ اجاره خانه برآیند!!

استاد دانشگاهی که تمام وقت و انرژی خود را باید برای مطالعه و پژوهش و نوشتن صرف کند با داشتن چنین وضعیت اسف بار اقتصادی چگونه خواهد توانست بدون دغدغه و با ذهنی راحت دست به چنین کاری بزند؟!! استاد دانشگاهی که حقوق دریافتی کفاف هزینه های زندگی اَش را نمی دهد و به ناچار به کار در اسنپ و بنگاه مسکن و حتی دستفروشی در مترو روی می آورد از کدام جایگاه و منزلت اجتماعی برخوردار خواهد بود؟ و چگونه می تواند الگوی مطلوبی برای دانشجویان خودش باشد؟!! شاید برخی باور نکنند که حق الزحمۀ داوری پایان نامۀ کارشناسی ارشد برای یک استاد دانشگاه یکصد هزار تومان است که آن هم شاید ماه ها و بلکه سال ها بعد به استاد پرداخت شود!!! حق التدریس یک استاد دانشگاه در نهایت و دست بالا ۵۰ هزار تومان برای هر ساعت تدریس است که اگر روزی ۸ ساعت تدریس کند می شود ۴۰۰ هزار تومان و با کسر مالیات ۳۲۰ هزار تومان!!!! لطفاً مقایسه کنید با دستمزد یک کارگر ساده که روزی یک میلیون تومان است، دستمزد نصّابِ کلید پمپ آب برای 15 دقیقه به مبلغ 500 هزار تومان، دستمزد لوله باز کن برای 15 دقیقه یک میلیون و پانصد هزار تومان و نمونه های فراوان دیگر که بیان همۀ آن ها فهرستی بلند بالا خواهد شد!! حقیقتاً با چنین دستمزدهایی که به استادان دانشگاه پرداخت می شود دیگر جایگاه و منزلت اقتصادی و اجتماعی ای برای شان باقی می ماند؟!!

این گونه است که دیگر هیچ انگیزه ای برای استادان دانشگاه وجود ندارد که بخواهند بمانند و دست به مهاجرت نزنند!! دور از شأن و منزلت یک استاد دانشگاه است که برای تأمین هزینه های ضروری و پایه ای زندگی اَش دچار دغدغه و نگرانی شود و نزد خانوادۀ خودش احیاناً تحقیر شود!! در نظر داشته باشید که به هر حال هنگامی که نام کسی به عنوان استاد دانشگاه ثبت می شود خانواده انتظاراتی از ایشان دارد که در سطح و اندازۀ یک استاد باشد. برای مثال فرزندان استادان دانشگاه توقعاتی دارند که مطابق با عنوان و شأنیت استادی باشد که اگر برآورده نشود و در حال حاضر برآورده هم نمی شود نوعی حس تحقیر و سرافکندگی برای آن استاد ایجاد می شود که واقعاً بسیار دردآور و تلخ است!! به هر حال استادان دانشگاه با سیلی صورت خود را سرخ نگاه می دارند و از سرِ عشق و علاقه به دانش و پژوهش است که بر سر کلاس های درس حاضر می شوند و اگر بحث حساب و کتاب مالی آن هم در این وانفسای اقتصادی کشور در میان باشد با چنین حقوق و دستمزدی هیچ کسی حاضر به چنین کاری نمی شود. استاد دانشگاهی که سال ها می گذرد و توان مسافرت بردن خانواده اش را ندارد و یا توان هواپیما سوار کردن اعضای خانواده اَش را ندارد خودتان قضاوت کنید که در چه وضع بد اقتصادی روزگاران خود را سپری می کند!! سخن در این زمینه بسیار است و سینه سرشار از درد و رنج که به گفتۀ حافظ: سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی!!!



#فرهیختگان راهی به رهایی


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
مستند «سمفونی ایران»
(سفرِ موسیقایی فریدون شهبازیان به شهرهای مختلف کشور با هدف معرفی موسیقیِ نواحیِ ایران)

تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان: وحید موسائیان

پژوهشگران: فریدون شهبازیان، جهانگیر نصری اشرفی

گوینده متن: مسعود رایگان






#فرهیختگان راهی به رهایی


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
آتن ۲۴۰۰ سال پیش👆


یک روز یکی از دوستانم پرسید کدام شهر را بیشتر دوست داری!؟ گفتم "#شیراز".
پرسید چرا؟ گفتم چون به معنای واقعی شهر است.
پرسید مگرشهر یعنی چه؟ گفتم شهر جایی است که در آن فرهنگ، شعر، تجارت، هنر، زیبایی، طبیعت، معماری و خردمندی را بتوانی ببینی و با آن زندگی کنی! شیراز تنها شهر ایران است که همه ی اینها را با هم دارد.
به قول حافظ آنچه خوبان همه دارند شیراز یکجا دارد!

ویدئوی بالا توسط هوش مصنوعی ساخته شده است و ۳۷۰ سال پیش از میلاد مسیح را به تصویر می کشد. خیابان های با شکوه آتن؛ جایی که افلاطون و ارسطو و دیگر بزرگان در کوچه و خیابان ها در کنار تجارت مردم، به فلسفه ورزی و تعلیم و تربیت مشغول بودند! جایی که آغاز تاریخ اندیشه و فلسفه است.

باید اضافه کنم در اینکه آتن بسیار در تاریخ بشر اثرگذار بوده شکی نیست؛ اما می توان شیراز را در همان سطح دید و بر تاریخ خود افتخار کرد. کاش یک نفر از همین طریقِ هوش مصنوعی قرن هشتم شیراز را به تصویر می کشید و آن رند عالم سوز و لسان الغیب را در کنار رود رکن آباد و گلگشت مصلی، برای ما به نمایش می گذاشت.



حسین جمالی پور


#فرهیختگان راهی به رهایی




وقتی "فرهنگ خاتون" تاب مستوری ندارد!

بودجه پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی راهنمایی برای تشخیص اولویت های فرهنگی و جهت گیری های  سیاسی نهاد قدرت است.
از قریب ۷۰۰۰۰ میلیارد تومان، سهم عمدە به نهادهای مذهبی و ایدئولوژیک رسیده و سهم اندک دو نهاد فرهنگستان زبان فارسی و بنیاد سعدی به سختی به 3 درصد می رسد.

تصور متولیان امر از جامعەی ملی و ارزش های مشترک آن چیست؟
آیا با تاکید صرف روی  مذهب و برساخت های ایدئولوژیک آن می توان به فرهنگ ملی دست یافت؟
همەی ایرانیان شیعەاند؟ همەی شیعیان مذهبی و متشرعند؟ همەی متشرعان با رهیافت های دینی جاری همراهند؟
روی دگر سخن با قوم گرایانی است که با حبابی معرفتی، قدرت را دارای صبغەی پررنگ قومی و " فارس محوری " دانسته و زیرساخت ایدئولوژیک آن را نادیده می انگارند.
مانند چپ های قدیم که با خیال پردازی، دولت پساانقلابی را سرمایەداری وابسته می خواندند!
همین جامعة المصطفی نوعی نسخەی ایرانی دانشگاه پاتریس لومومبای مسکو است که زمانی وظیفەی تربیت کادرهای انقلابی جهان را داشت.
دانشگاه امام صادق هم مشابه دانشگاه حزبی کوتوست که مدیران آینده را تربیت می کرد.

صلاح‌الدین خدیو


#فرهیختگان


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
حسین رونقی، فعال حقوق بشر و بلاگر اعلام کرده که «به تحصن‌های خود با لب‌های دوخته در نقاط مختلف ادامه می‌دهد.» تصاویر منتشر شده در کانال تلگرامی او نشان می‌دهد که او با در دست داشتن تصاویر معترضان محکوم به اعدام در پرونده شهرک اکباتان، در این شهرک تحصن کرده است.

او افزوده است که این تحصن را «به یاد پزشک شریف و متعهد، آیدا رستمی با هدف حمایت از بچه‌های اکباتان میلاد آرمون، علیرضا برمرزپورناک، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش‌اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی، مهدی حسینی و مهدی ایمانی» انجام داده است.
حسین رونقی چند روز قبل در کانال تلگرامش نوشت که «در گوشه‌ای از چهارراه ولیعصر تنها تحصن» خواهد کرد و «حرف‌های من حرف‌های کیانوش و خواسته‌های من خواسته کیانوش است.»
اشاره او به کیانوش سنجری، روزنامه‌نگار، وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر بود که در اعتراض به آزاد نشدن چند زندانی سیاسی چند روز پیش جان خود را گرفت.



#فرهیختگان راهی به رهایی


مروز تولد آقا مصطفی است.
من رؤیایی دارم؛ رؤیایی که در آن رهبری، #تاجزاده را از زندان فرا خوانده، با او به گفت و"شنید" نشسته است.
من رؤیایی دارم؛ رؤیایی که صدا و سیما این مرد را دعوت کرده، ثقلِ رسانه را به درون مرزها برگردانده است.
من رؤیایی دارم؛ رویایی که  در آن ساختار حاکم به خود می بالد که منتقدش چنین جوانمردی است.


علی نیک‌جو




#فرهیختگان راهی به رهایی

820 0 13 1 18

واکنش عجیب حسین رونقی به نوشته زیباکلام:
من پسر شما نیستم
دلبند شما هم نیستم
ارزشی هم برای من نداری!



#فرهیختگان راهی به رهایی

953 0 27 4 24

دانستید، اما هیچ نمی‌دانستید!
رحیم قمیشی

می‌گویند خطیب تازه‌کاری خواست سخنرانی‌اش را شروع کند، با دستپاچگی گفت:
بسم‌الله الرحیم!
دید خیلی کوتاه شده، برای جبرانش گفت:
بسم‌الله الرحییییم
دید باز هم کوتاه است
برای بار سوم تکرار کرد:
بسم الله الرحییییییییییییییییییم
اما هرگز آن بسم‌اللهی که می‌خواست، نشد. کسی نبود به او بگوید الرحمانش جا افتاده نادان، هر چقدر هم الرحیم را بکشی رحمان نمی‌شود!

حالا که دولت جدید برای وفاق، مناصب مهمی را سپرد به آنها که هیچ اعتقادی به قدرت و حقانیت مردم ندارند، حالا که پذیرفت با این وضعیتِ خزانه، اصلا اداره مملکت ممکن نیست، و باید هزینه خدمات دولتی و آب و برق و گاز و بنزین و گازوییل را حداقل دو برابر کند، تا شاید از عهده امور جاری، و نه عمرانی برآید!
حالا که دانست بدون هماهنگی با قدرتمندان حاکم بر کشور، هیچ کاری پیش نمی‌رود.
حال که بخوبی دانست برداشتن تحریم‌ها که سهل است، قدرت جلوگیری از تحریم‌های بیشتر را هم ندارد.
دانست دزدها از بیرون نمی‌آیند در دل سیستم هستند.
حال که دانست برداشتن فیلتر فضای مجازی که ساده است، قدرت نگهداری اینترنت در همان حد قبلی را هم ندارد.
حال که فهمید امکان اعلام یک فضای پنجاه متری را هم برای اعتراض قانونی مردم را ندارد.
حال که فهمید تمام تشکل‌های رسمی، بین مردم جایی ندارند.
حال که آموخت چطور می‌شود کمبودها و گرانی‌ها را توجیه کرد. در دنیا بنزین ۶۰ هزار تومان است، اینجا از آب ارزانتر... و نگفت دلار ما مگر ما کردیم ۶۰ و ۷۰ هزار!
خوبست آن قسمتی را که فراموش کرده، آن "الرحمان" را یادش بیاوریم.

آن الرحمان مردمند، که فراموش شدند.
شما دانستید جز وقتی که با سپاه و اطلاعات و بیت و رهبر نبندید، کارهایتان پیش نمی‌روند. خوب فهمیدید!
اما چرا نفهمیدید وقتی مردم همراهتان نباشند هیچید. همه‌تان با هم صفر می‌شوید! مثل الان.
شما خوب فهمیدید تا همه چیز گران نشود دولت‌تان ورشکسته است، اما نفهمیدید تا درآمد واقعی مردم بیشتر نشود، نمی‌شود پرداختشان بیشتر شود!
شما خوب فهمیدید تحریم امکان توسعه را نمی‌دهد، اما نفهمیدید برای برداشتن تحریم‌ها، چیزهایی باید تغییر کند، اول در خود اصحاب قدرت! تحریم خود به خود برداشته نمی‌شود.
شما فهمیدید بدون قدرت نمی‌شود پیش رفت، چرا نفهمیدید قدرت اصلی در دست مردم است.
همان که رهایش کردید.
همان که پس از رای آوردن دورش انداختید!
لازم نیست یادتان بیاورم اکثر مردم نجیب ایران اصلا در انتخابات شرکت نکردند، تا بگویند مترسک ریاست‌جمهوری هیچ کاری از عهده‌اش برنمی‌آید.
خواستند بگویند فاصله ما با حاکمیت استبدادی یک دریای خون شده...
شما برای آن اکثریت چه کردید؟!
چرا خوب دانستید، باید به سعید جلیلی و اصحابش هم پست داد تا راضی و آرام شوند، اما ندانستید این مردم گشایش می‌خواهند. کدام گشایش را ایجاد کردید؟!
نکند گذاشته‌اید برای چهار سال دوم!

دیروز دوستم از قول دخترش که پزشک است می‌گفت، به بیمارش گفته قرص‌هایت را سه بار در روز پس از وعده‌های غذایی باید مصرف کند. نباید با شکم خالی مصرف شوند.
دخترک پاسخ داده خانم یعنی بدون غذا بخورم، نمی‌شود؟!
تازه فهمیده آن‌ها وعده غذایی سه وقته در خانه ندارند. روزی یک وعده، گاه دو روز یک وعده، گاهی سه روز یک وعده!
می‌گفته پدر و مادرم، همان را هم نمی‌خورند تا شاید ما بچه‌ها سیر شویم!
این کشوری است که همان قدرتمندان ساختند.
این ایرانی است که پس از ۴۶ سال یادگار گذاشتید.
این مردمی هستند که شما ندانستید اصل قدرتند.
این همان رحمانی است که فراموشش کردید.
حالا هی رحیم‌ را بکشید...


#فرهیختگان راهی به رهایی


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
به مناسبت اکران فیلم «اینجا بچه‌ها با هم بازی نمی‌کنند» در مورد فلسطین ساخته «محسن مخملباف» و فیلم «لیست» در مورد نجات هنرمندان افغانستان ساخته «حنا مخملباف» که از هفته آخر دسامبر ۲۰۲۴ بطور همزمان در سینماهای ژاپن اکران می‌شود محسن مخملباف با هفت رسانه ژاپنی گفتگوهایی انجام داده که در فایل بالا می‌شنوید:
۱. روزنامه Mainichi
۲. روزنامه Nikkei
۳. روزنامه Yomiuri
۴. وب Yahoo
۵.رسانه‌ی Kyodo News
۶.تلویزیون Sakura
۷. مجله Vogue


محسن کمالیان



#فرهیختگان راهی به رهایی


اصلاحات ساختاری؛ پیش‌نیاز پیشگیری از اعتراضات آینده و خروج از وضعیت بحرانی

جمع‌بندی سعید مدنی از اعتراضات آبان ۹۸


شورش اعتراضی است به یک سیاست یا برنامه خاص اما جنبش علاوه بر اعتراض به سیاست و برنامه خاص چشم انداز و آینده کمابیش روشنی را نیز ترسیم می کند لذا جنبش در مقایسه با شورش ماهیتی ایجابی دارد. اما میان این دو کنش جمعی یعنی شورش و جنبش تفاوتهای مهم دیگری هم هست از جمله این تفاوتها تداوم در حرکت است هر جنبشی عموماً با شورش آغاز می شود ولی عوامل متعدد دیگری از جمله تداوم اعتراض و شکل گیری منظومه ای از مطالبات که تصویر آینده بهتر را می سازد می تواند شورش را به جنبش تبدیل کند.

در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ وجوه سلبی اعتراض را به روشنی می بینیم اما تبدیل این اعتراض به جنبش نیازمند حضور نیروی اجتماعی است که آن را سازمان دهی کند. حاصل آنکه می توان نتیجه گرفت اعتراضات آبان بیشتر شورش بود تا جنبش. طبقانی وارد یک کنش اعتراضی میشوند که انگیزه لازم را برای آن داشته باشند. افزایش قیمت بنزین بر اساس مطالعات متعدد زندگی طبقه فرودست را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد مطالعاتی که در ایران انجام شده نشان میدهد بعد از هر بار افزایش قیمت انرژی به ویژه ،بنزین هزینه خانوارهای دهک اول تا ششم جامعه دچار تغییر می شود. به این ترتیب که خانوارهای کم درآمد ناچار میشوند از هزینه تفریح آموزش و مسکن بکاهند و هزینه خوراک و حمل و نقل را افزایش دهند. لذا از کیفیت زندگی آنان بسیار کاسته میشود. در اعتراضات دی ۹۶ شاهد حضور فرودستان بودیم اما از آن زمان تا آبان ۹۸ جمعیت تهیدستان به شدت افزایش پیدا کرد و جمعیت بیشتری نگران عواقب سیاستهای اقتصادی از جمله افزایش قیمت بنزین برای معیشت و زندگیشان شدند. بنابراین علاوه بر شوک ناشی از افزایش قیمت بنزین نارضایتی های پیشین نیز انگیزههای قدرتمندی برای اعتراض فراهم کرد بالا بودن نرخ تورم بیکاری و پایین بودن احساس امنیت انسانی، همه اقشار جامعه به ویژه گروههای سنی جوان را مستعد اعتراض و شورش می کند.

این تصور که فرودستان فقط حاشیه نشیان شهری هستند خطا است. با توجه به افزایش فقر و نابرابری در سالهای گذشته فقرای جامعه فرودستان) جمعیتی بسیار بیشتر از حاشیه نشینان شهری را تشکیل می دهند. علاوه بر این حاشیه نشینی شهری تعریف کاملی برای کسانی که دچار فقر مسکن هستند نیست مطابق برخی برآوردها حدود ۱۱ تا ۲۰ میلیون نفر از جمعیت ایران در سکونت گاه های غیر رسمی زندگی میکنند تمام کسانی که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشده اند در شرایط اسکان غیر رسمی یا به تعبیر نه چندان دقیق حاشیه نشینی به سر می برند منحصراً کسانی که به دلیل جاذبه شهرنشینی و رفاه ،شهری زادگاه خویش را رها کرده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای کار در شهرها کشانده شده اند حاشیه نشین نیستند بلکه بخش مهمی از ساکنان مناطق حاشیه شهرها را کسانی تشکیل می دهند که قبلاً ساكن مراکز شهری بوده اند اما به دلیل هزینه بالای مسکن ناچار شده اند به مناطق پیرامون شهرها با مسکن ارزان تر بروند ساکنان مناطق اسکان غیر رسمی در سکونت گاههای غیر متعارف در کنار ساکنان بافت اصلی شهر زندگی می کنند.

سکونت گاه های غیر رسمی نظامهای اجتماعی پیچیده و پویایی هستند که در معرض تغییرات پیوسته قرار دارند. در مناطق حاشیه نشین چهره فقر به شدت نمایان است. در اعتراضات آبان ۹۸ طبقه فرودست نقش پررنگی در اعتراضات داشت اما این اعتراضات در متن و بافت اصلی شهرهایی مانند شیراز و اصفهان هم گزارش شد. در این اعتراضات علاوه بر طبقات محروم جامعه جوانان هم نقش پررنگی داشتند پس در واقع ما از یک سو با شورش معیشتی ناشی از شوک افزایش قیمت بنزین سروکار داشتیم و از سوی دیگر با جنبش جوانان که به طور کلی از وضع موجود به شدت ناراضی اند.

جنبش جوانان شهری تلاشهای ناهماهنگی است که جهتی عام دارد و به آهستگی و همراه با تأمل به آن سو حرکت می.کند جنبش جوانان طولانی مدت و مداوم است این جنبش معمولاً رهبری شناخته شده ای ندارد و تبلور یک اعتراض یا ترسیم کلی نوعی موجودیت آرمان شهری اما فاقد تعریف دقیق است. از حیث جمعیت شناختی منظور از جوانان افراد در بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال هستند. در غالب جنبشهای جوانان و جوانان شهری دانشجویان و دانش آموزان محوریت دارند....



متن کامل:
https://cutt.ly/2eKIaydW



#فرهیختگان راهی به رهایی


در باب کتاب دانشمند و سیاستمدار ماکس وبر

ایستاده در مرز فلسفه و جامعه‌شناسی
احمد نقیب‌زاده

کتابی که از آن سخن می گوییم حاصل دو سخنرانی است,در حقیقت ماکس وبر در حال بیان این اصل است که دو متودولوژی خاص در میان این دو حرفه وجود دارد,دانشمند تحقیق می کند و بیان می سازد,حال شاید در همان زمانه به کار نیاید.اما سیاست دارای هدف و جهتی است و در اروپا نیز دارند نام علم را از سیاست می گیرند و نام آن را دانش سیاسی می گذارند حتی رشته ای که خود من در دکتری آن تحصیل کرده ام مطالعات سیاسی است,اروپاییان ایمان دارند در سیاست عملی هیچ علمی نیست,و تنها هدف و مدیریت و اخذ آن خواسته اهمیت دارد.حالا خود سیاست می تواند موضوع مطالعه خود دانشمند نیز باشد,اما سیاستمدار هم می تواند از دانش زایده شده از تفکرات اندیشمندان بهره ببرد,اما باز با تمامی این تفاسیر ماکس وبر معتقد است که بایست این دو حرفه خارج از هم شناخت شوند.

ماکس وبر می دانست که دو حرفه دانشمند و سیاستمدار الزاماتشان از یکدیگر مستثنا است,اما روابط انان را با یکدیگر ترسیم می سازد و بیان می کند که یک سیاستمدار چگونه می تواند از داده های علمی در جهت پیشبرد اهدافش بهره ببرد,اما بایستی اشاره کرد سیاستمدار از بی طرفی که دانشمند از آن بهره برده,فقیر است و دیدگاهش به اموری است که دانشمند از انان چشم پوشی می کند تا بتواند تحقیقی خارج از دایره جناح زدگی تدوین سازد.

ماکس وبر بر خلاف ساختارگرایان سوژه را همچون خواسته مکتب آلمان,نمی پوشاند و ان را حذف نمی کند,اما اشاره می سازد که شرایط ویژه ای نیز زاینده کنش های متفاوتی است,مثلا ممکن است اقای فلانی در موقعیتی واکنش متفاوتی از خود بروز دهد و در همان حال اقای فلانی نیز در همان جایگاه,واکنش متباینی نمایان سازد.این اندیشه بیشتر تحت تاثیر ادموند هوسرل بوده است,البته آن بخش خارج شده اش از اگزیستانسیالیسم سارتی, فلسفه هایدگر و اتنومتدولوژی امریکایی,اما همه این دیدگاه ها,در این قول به یگانگی میرسند که کنشگر در تصمیم گیری ها و جهت گیری ها تاثیر دارد,هرچند از زمانه هم بر انان نفوذ دارد,در اصل چنین است که چرخ تاریخ حرکت می کند.

روش ماکس وبر به هرمنوتیک تعبیر نمی شود و بیشتر تفهمی است,اما از جمله افرادی است که به جامعه شناسی تاریخی اعتقاد دارد و بیان می کند هر جامعه ای را باید نسبت به تاریخ به خصوص خود بررسی ساخت و ان را نمی توان بدون اتفاقاتی که پشت سر گذاشته تعبیر کرد اما به هرمنوتیک تام وارد نمی شود,زیرا این مسئله مربوط به فلسفه است, و ماکس وبر همچنان بر حکم جامعه شناس بودن خویش پافشاری می کند.او سماجت می ورزد که روش پیش گرفته اش تفهمی است و کنشگر باید در شرایط تاریخی بازسازی شود و اگر قرار است یک پدیده تاریخی مورد بررسی قرار گیرد باید با تکیه بر کنشگر باشد تا از این طریق نمایان گردد برای چه شخصی چنینی عملی را انجام داده است.

من گمان می کنم, وبر هم در حقیقت یک جامعه شناس عقل گرا می باشد و از این جهت با کسی که در برابر عقلانیت می ایستد,طبعا جبهه می گیرد و به مخالفت می ورزد,اما نباید این نکته را از یاد برد که وقتی رهبری سیاسی به وجود می اید,به شدت از انانی که تنها حسابگری عقلایی می کنند و به شیوه بوروکراتیک متکی می شوند ابراز نگرانی می کند,و باور دارد که بایست سیاستمدار برای پیشبرد اهدافش باید در احساسات مردم نفوذ کند و برای عوام و خواص علاقه ای نسبت به خویش به وجود اورد.

وبر از نظر مکتب تاریخی که به آن اعتقاد دارد,مخالف با مکتب هامبورگ که تاثیر گرفته از اندیشه های رانکه بوده,می باشد.این افراد در قرن نوزدهم در زمانی می زیستند که در اندیشه رونشگری غرق بوده است و همه ی انان به دترمینیسم معتقد بوده و گمان می کردند می توان از دل تاریخ برای آینده راهی را پیدا کرد,اما مکتب المان به واقع مخالف با این امر بود و اصرار می ورزید تاریخ را کنش های ما می سازد,یعنی اعتقادی به بازیگران و استراتژی هایی که به رفع نیاز ها دامن می زند و برای ایندگان عمل خواهد کرد,پس نمی شود پایان تاریخ را اینچنین حدس زد,این مکتب تاریخی در قرن بیستم بر جبرگرایی برتری یافت ولی ضمن اینکه ما داریم تاریخ را به جلو می بریم,باید این را بدانیم که وبر تحت تاثیر این مکتب بوده است و برروی تحلیل های سیاسیش تا حدودی تاثیر گذار بود و آینده ملتی را با توجه به دیدگاهش غیرقابل پیشبینی می دانسته است.

متن کامل این مقاله را می‌توانید در شماره پانزدهم سیاست‌نامه مطالعه کنید.



#فرهیختگان راهی به رهایی


چهارگزینه پیش روی ایران در واکنش تشدید فشارهای غرب

فواد صادقی


پس از گذشت ۱۲ سال، پرونده هسته ای ایران در استانه بازگشت به شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد که می تواند مرحله فینال این پرونده را رقم بزند.

اروپا با تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای حکام، به استقبال برخورد ترامپ با جمهوری اسلامی رفت.

این قطعنامه مقدمه فعال سازی مکانیزم ماشه و لغو مصونیت ایران در برابر قطعنامه های شورای امنیت ذیل فصل هفتم است که علاوه بر تحریم، اجازه برخورد نظامی با برنامه هسته ای ایران را می دهد.

اکنون به شش دلیل وضعیت نظام، بمراتب دشوارتر از دوره نخست ترامپ است:
اول، دیگر سدی به نام برجام که با همکاری اروپا، روسیه و چین مانع ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، تحریمهای جهانی و برخورد نظامی را بگیرد، وجود ندارد

دوم، روسیه و چین دو متحد دوره قبلی، ایران را مقابل فشارهای ترامپ تنها می گذارند، روسیه به دلیل جنگ اکراین و چین بدلیل توافق با دولتهای عربی

سوم، کشورهای اروپایی، بخصوص المان که همواره، نقش تعدیل کننده و کنترلگر تنش در غرب را برای برخورد با ایران ایفا می کردند، از دوسال قبل، جنگ اکراین و جنبش ززآ ، مواضع تندتری از امریکا علیه جمهوری اسلامی دارند.

چهارم، ذخایر ارزی و انبارهای کالای ایران که در دوره نخست ترامپ، در حالت حداکثری برجام قرار داشت امروز  پس از هفت سال برداشت مداوم، تهی گردیده و اسیب پذیری اقتصادی ایران دوچندان شده است

پنجم، با بالاگرفتن تنش میان ایران و اسراییل و انجام دو موشکباران تبلیغاتی اسراییل توسط ایران، راه برای حملات اسراییل به مراکز نظامی و هسته ای ایران هموار شده است و در صورت قرارگرفتن پرونده ایران، ذیل فصل هفتم، احتمال حملات سنگین اسراییل به اهداف نظامی و هسته ای با حمایت غرب وجود دارد.

مشروعیت داخلی و حمایت مردمی از نظام با حوادث سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ تحلیل رفته است و نتایج دو انتخابات اخیر مجلس و ریاست جمهوری نشان از چالش مشروعیت مردمسالارانه جمهوری اسلامی دارد که در شرایط تشدید فشار خارجی، احتمالات اعتراضات داخلی را افزایش می دهد.

در این شرایط نظام در برابر چهارراه متفاوت قرار دارد:
- معامله با ترامپ که احتمالا گزینه پیشنهادی امریکا در چارچوب روش قذافی و پایان غنی سازی خواهد بود.

- خروج از NPT و حرکتی مشابه کره شمالی به سوی اتم، که با توجه به عمق نفوذ موساد در هسته سخت نظام و ضعف لجستیکی و فنی، امکان آزمایش بمب اتم ایرانی ظرف کمتر از یکسال بسیار بعید است که فرصت ایجاد اختلال را به طرف مقابل می دهد.

- عقب نشینی تاکتیکی با هدف جلوگیری از ارجاع پرونده به شورای امنیت و بازگشت به محدودیتهای برجام

- ادامه سیاست نه جنگ نه مذاکره، با تحمل فشارهای اقتصادی و تشدید تحریمها

با فرض هرانتخاب ، بازهم بنظر می رسد تیم فعلی مذاکره کننده در وزارت خارجه و شعام، فاقد اختیارات داخلی و جسارت خارجی برای نتیجه گیری در مذاکرات است و با این تیم، گزینه چهارم محتمل تر است اما اینکه رییس جمهوری با شعار رفع تحریمها از مردم رای بگیرد و ظرف سه ماه پرونده را به وضعیت خطرناک ۱۲ سال قبل برگرداند، یک تراژدی است

اندیشکده خرد




#فرهیختگان راهی به رهایی

1k 0 24 8 10

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
وزیر راه: وضعیت مدارس خاش بسیار اسفناک است
فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی:

مردم خاش درخواست بیمارستان ۱۰۰ تختخوابی امام خمینی را داشتند که قطعا با وزرای مربوطه تفاهمات بعدی را انجام خواهیم داد.

اتصال خاش به مرز روتک باید در اولویت قرار بگیرد.  وزارت راه‌وشهرسازی قسمتی که در دشت است بعد از تصویب در مراحل استانی کمک خواهد کرد.

تفویض اختیار زاهدان تا چابهار  را به خود استان سپردیم که با سرعت عمل و سخت‌کوشی این استان در چند سال گذشته سراغ داشتیم سرعت بیشتری بگیرد.

مشکلات عدیده‌ای شهرستان خاش در سه موضوع بهداشتی، آمورزشی و ورزشی است.

🔹وضعیت مدارس خاش بسیار اسفناک است و البته این نوید را به مردم و البته مسئولین دادم که شخص رئیس‌جمهور با وزیر آموزش و پرورش به صورت خاص نهضت مدرسه‌سازی را دنبال می‌کنند.


#فرهیختگان راهی به رهایی


جایگاه آینده علی لاریجانی؟!

مصطفی فقیهی

مهمتر از پیام پُراهمیت ⁧لاریجانی⁩ به ⁧ترامپ⁩ پیرامون «مذاکره برای توافقی جدید» -که پیشتر از سوی تهران رد می‌شد- محل انتشار این مصاحبه است که پیغام لاریجانی به ساکن جدید کاخ سفید را با پشتیبانی تمام عیار حاکمیت همراه می‌کند.

‏این پازل می‌تواند با انتصاب احتمالی او به دبیری شورای عالی امنیت ملی، کامل شود.


#فرهیختگان راهی به رهایی


در گفتگو با وبسایت Khamenei.ir ؛

علی لاریجانی:
شنیدم دولت جدید ایالات متحده گفته «ما برجام را اصلاً قبول نداریم چون ایرانی‌ها سر ما را کلاه گذاشتند!»

آن وحی منزل نیست، خب بیایید سر موضوع جدید

شما می‌گویید «ایران هسته‌ای را ما قبول داریم؛ به سمت بمب نرود عیب ندارد!»؛ ما غنی‌سازی در این حد داریم، خب بیایید توافق کنید

ایران یک شروطی دارد؛ ما به سمت بمب نمی‌رویم، شما هم شروط ما را بپذیرید توافق بعدی بکنید

بیایید از این راه‌حل استفاده کنید



#فرهیختگان راهی به رهایی


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
زنده‌یادان پروانه و داریوش فروهر، آنقدر در کنشگری‌هایشان جانب انصاف را نگاه میداشتند که حتا از سوی بلندپایه‌ترین مقام کشور، به نجابت در سیاست‌ورزی شهره شدند. و پروانه آنقدر وفاداری را به اوج رساند که از دوران مبارزه تا قربانگاه خونین، در کنار داریوش بود و هرگز رهایش نکرد. دژخیمان چنان کینه‌ی آنان را در دل پرورانده بودند که آن‌ها را کارد آجین کرده و با قساوت مثله‌شان ساختند./ روان‌شان شاد

غلامرضا علیزاده

ویدئو، دربردارنده‌ی صحبت‌های صریح پروانه فروهر است در تبیین شرایط سیاسی که به ۲خرداد ۷۶ و انتخاب محمد خاتمی منجر شد.


به فراخور یکم آذرماه، سالروز قتل پروانه و داریوش فروهر


#فرهیختگان راهی به رهایی

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.